گوشه گیری مسلمانان انگلستان به دلیل افزایش رفتارهای خشونت آمیز

 عواملی همچون کشته شدن یک نظامی انگلیسی توسط دو تن از اسلام گرایان افراطی در لندن ، افزایش مهاجرت افراط گرایان برای جهاد در کشورهای دیگر و انتقاد سیاستمداران بزرگ انگلیسی از مسلمانان؛ باعث افزایش نگرانی در میان مسلمانان کشور انگلستان شد.
ادامه نوشته

قتل عام مسلمانان در جمهوری آفریقای مرکزی


رسانه های بین المللی خبر دادند که مسلمانان جمهوری آفریقای مرکزی، طی ۴۸ ساعت گذشته از سوی گروهک های مسلح مسیحی قتل عام شده اند از همین رو به صورت گروهی از شهر "بانگوئی" پایتخت این کشور به "چاد" فرار می کنند.

ادامه نوشته

پيشنهاد ممنوعيت ساخت مساجد در انگلستان توسط نماينده پارلمان


نماینده پارلمان انگلستان در گفت‌و‌گو با روزنامه گاردین تاکید کرد: مسلمانان باید تعهد نامه‌ای با موضوع«حسن رفتار» که در سال ۲۰۰۶ توسط وی مطرح شد را امضا کنند.بر اساس تعهدنامه مذکور، از تمام مسلمانان خواسته شد تا دست به محکومیت خشونت بزنند و بطلان قابلیت اجرایی برخی از آیات قرآن که مسلمانان را به جهاد تشویق می کنند را اعلام کنند.

ادامه نوشته

مفقود شدن پنج هزار مسلمان سریلانکایی


"میکسویل براکرام بارناجما" رئیس کمیسیون مفقودین ‏سریلانکا با اعلام آماری از تعداد مفقودین این کشور گفت: بر اساس شکایت هایی که از ‏سوی مسلمانان این کشور به دست ما رسیده است، از سال ۱۹۹۰ میلادی تا کنون ۵۰۰۰ ‏نفر از مسلمانان جزو مفقودشدگان هستند.‏

ادامه نوشته

افزايش خشونت علیه مسلمانان فرانسه


Another case Paris attack on pregnant woman wearing Muslim Veil

گزارش شورای مسلمانان فرانسه حاکی است که اقدامات خشونت بار علیه مسلمانان در فرانسه به شدت افزایش یافته است.بر اساس بررسی‌های شورای مسلمانان فرانسه، دشمنی با اسلام ۱۱.۳ درصد در سال ۲۰۱۳ افزایش داشته است.از نشانه‌های دشمنی با اسلام در فرانسه که سبب نگرانی شده، آزار و اذیت زنان و دختران محجبه است.

ادامه نوشته

اهانت به قرآن كريم در ورزشگاه هاي انگلستان

مارک استیفنسونˈ ۲۵ ساله متهم است که در روز هفتم دسامبر (۱۶ آذر) در جریان بازی دو تیم ˈمیدلزبوروˈ و ˈبیرمنگهامˈ در چارچوب مسابقات لیگ دسته اول فوتبال انگلیس، نسخه هایی از قرآن کریم را در ورزشگاه پاره کرده است.اداره پلیس ˈوست میدلندˈ اعلام کرد که برای این متهم پرونده قضایی تشکیل شده و وی باید روز ۲۸ فوریه (۹ اسفند) در دادگاه شهر بیرمنگهام حضور یابد.وی به دامن زدن به نفرت مذهبی و نژادی متهم شده است.

ادامه نوشته

هتک حرمت مسجد «پونتارلیه» فرانسه

عوامل ناشناس ضمن حمله به مسجد شهر پونتارلیه، تصاویر صلیب شکسته را روی درب آن حک کرده و شعارهایی علیه اسلام و مسلمانان روی درب این مکان عبادی نوشته بودند.مسلمانانی که برای اقامه نماز ضبح به مسجد رفته بودند پس از مشاهده تصاویر و شعارهای موهن، به نیروهای امنیتی فرانسوی اطلاع دادند و تحقیقات برای شناسایی عوامل این اقدام موهن آغاز شد.

ادامه نوشته

ردپای خونین جنبش 969 در کشتار مسلمانان میانمار


در این نوشتار به علل و عوامل و ابعاد جنایات علیه مسلمانان در میانمار و به خصوص نقش جنبش «۹۶۹» در این جنایات می‌پردازیم.

ادامه نوشته

معرفي سايت کمپین محکومیت نسل کشی ایرانیان


ی جنگ جهانی اول و بین سال های 1917 تا 1919 مطابق با 1296 تا 1298 شمسی دولت بریتانیا با ایجاد قحطی عمدی در ایران باعث مرگ 8 تا 11 میلیون ایرانی شد. برای امضاء طومار و پیوستن به کمپین روی گزینه ی امضای طومار در زیر کلیک کنید.  اطلاعات بیشتر

امضاء طومار / Sign Petition

ویژه‌نامه الکترونیکی حادثه تروریستی ۴ بهمن اهواز منتشر شد


 

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، ویژه‌نامه حادثه تروریستی ۴ بهمن اهواز، به مناسبت هشتمین سالگرد وقوع این حادثه به همت بنیاد هابیلیان منتشر شد. معرفی استان خوزستان، شبکه‌های تروریستی فعال در این استان، علل و عاملان این حادثه تروریستی، اسامی شهدا و مجروحان، بازتاب وقوع این حادثه و گالری عکس و فیلم از دیگر بخش‌های این ویژه‌نامه الکترونیکی می‌باشد.در حادثه تروریستی ۴بهمن۱۳۸۴ که در بانک سامان اهواز شعبه کیان‌پارس توسط تروریست‌های جدایی‌طلب به وقوع پیوست، ۶ تن از هموطنانمان شهید و ۴۵ نفر زخمی شدند.همچنین در این روز حادثه تروریستی دیگری در سازمان منابع طبیعی استان خوزستان به وقوع پیوست که خوشبختانه تلفات جانی در پی نداشت.

هلوکاست اکراینی ها توسط جهودان “یهودیان”

بسم الله

530

روزنامه ی باستن گلوب ریپورتر در تاریخ هفتم دسامبر 1995 میلادی مطالبی را در ارتباط با کشتاری که توسط رژیم کمونیستی صورت گرفته است،تحت عنوان « مبادا که قربانیان کمونیسم را فراموش کنیم«1» ( و یا تقدیم به قربانیان کمونیسم ! مبادا که انها را فراموش کنیم !) » به قلم جف جیکوبی «2»، منتشر ساخت. در این نوشتار آمده است که در طول دوران رژیم های کمونیستی که از سال 1917 میلادی شروع شد ، بیش از 100 میلیون نفر کشته شدند.این کشتار تماما توسط پیروان مارکس جهود،افرادی نظیر لنین و تروتسکی جهود صورت گرفته است. اگر دوران نازی ( بین سال های 1933 تا 1945 میلادی ) ، برای 12 سال طول کشیده است،دوران شکنجه و کشتار و قتل عام رژیم های کمونیستی جهودان،بیش از 70 سال ادامه داشته است ( از سال 1917 آغاز شد و تا اوایل دهه 90 میلادی ادامه یافت ) .

ادامه نوشته

کودکان کُرد در صف زنده به گور شدن + تصویر


کودکان و مردان کُرد عراقی بی خبر از واقعە و منتظر در سر صف زندە بە گور شدن هستند ، این عکس زمان انجام عملیات انفال علیە کردهای عراق گرفتە شدە است.


عملیات انفال، عملیاتی در سال ۱۹۸۸تا ۱۹۸۹بود که در جریان آن نیروهای رژیم بعث عراق که به طور مستقیم از صدام حسین برای سرکوب کردهای عراق فرمان می‌گرفتند، طی این عملیات بیش از ١٨٢ هزار تن کرد عراقی توسط نیروهای رژیم بعث قتل عام و زندە بگور شدند.

نگاهی به جنایات تکان دهنده اروپایی ها علیه تاینوها



از زنده سوزاندن تا بریدن سر کودکان؛آتش زدن، قطعه قطعه کردن، فرستادن سگ‌های شکاری به دنبال تاینوها و تکه تکه کردن آن‌ها، آویزان کردن و زنده سوزاندن، بریدن سر کودکان و تجاوز به زنان تنها بخشی از جنایات تازه واردان اروپایی علیه بومیان امریکای جنوبی بوده است.

ادامه نوشته

هتک حرمت به مسجد «کرپی آن ولوا» در فرانسه

افراد نژادپرست به مسجد «کرپی آن ولوا» با ترسیم شعائر توهین آمیز هتک حرمت کردندبراساس این گزارش، هتک حرمت به مساجد فرانسه در نیمه سپتامبر ۲۰۱۳ با بالاترین حجم روبرو بوده است.این بار افراد نژاد پرست روی دیوارهای این مسجد نوشتند: اسلام بیرون از اروپا...


ادامه نوشته

"مادر سو" تسلیم اسلام‌هراسی در میانمار است


اوباما و سوچی
اوباما و سوچی

آنگ سان سوچی به عنوان یکی از تحسین‌شده‌ترین چهره‌های حامی حقوق بشر، مبارزه با خشونت و حمایت از آشتی و صلح در جهان در مصاحبه با شبکه چهار رادیو بی‌ بی سی، مساله اسلام هراسی بودایی‌های میانمار را تایید کرد و نشان داد خود نیز به نوعی تسلیم این اسلام هراسی است.


ادامه نوشته

بازداشت سه مظنون بمب‌گذاری مساجد میانمار

این سه مظنون همگی از اهالی ایالت راخین، منطقه ای در غرب میانمار هستند که قرار بود بمب ها را علیه مساجد استفاده کنند.به گزارش «آرماگدون» ، پلیس میانمار روز چهارشنبه اعلام کرد سه میانماری که به بمب صفحه نخستگذاری علیه مساجد میانمار مظنون بودند بازداشت شدند.


ادامه نوشته

افزایش فشارها، محدودیت و تخریب مساجد توسط مسوولین دولتی میانمار(برمه)


مسوولین امنیتی میانمار(برمه) شب گذشته اقدام به تخریب مسجد جدیدی در منطقه مسلمان نشین «نویاواره» کردند.به گزارش «آرماگدون» ، فعالیت مسوولین دولتی میانمار(برمه) علیه مسلمانان به تخریب مساجد ختم نشده و در راستای به ضعف کشیدن روهنگیا آنان را از پرداختن به صید ماهی به عنوان تنها منبع درآمدشان منع کرد.


ادامه نوشته

"پروژه یوژنیکس" چیست؟ + تصاویر

سران سازمان های مخفی یعنی انگلیس و آمریکا با مدیریت رژیم صهیونستی از همه حیله ها برای این منظور بهره جستند. آنها با طرح "پروژه یوژنیکس" یا همان "علم به‌نژادی"، همه تلاش خود را مصروف عقیم سازی مردم جهان، ممانعت از تولد و کنترل زاد و ولد کردند و با همه قوا این پروژه را بر کشورهای شرقی و مذهبی تحمیل نمودند.

ادامه نوشته

گزارش نیویورک تایمز از حذف نژاد مسلمانان در میانمار


A monk shows an anti-Rohingya slogan on his hand
روزنامه نیویورك تایمز، گزارش مفصل و تصاویر رقت باری از حملات وحشیانه بوداییان نژادپرست میانمار به مسلمانان روهینگیا را منتشر كرد.

ادامه نوشته

تظاهرات نئونازی‌ها علیه ساخت مسجد در پایتخت یونان

روز گذشته صدها نفر از نئونازی‌های یونان علیه ساخت اولین مسجد جامع شهر آتن تظاهرات كردند.این نئونازی‌های یونان تحت حمایت حزب "صبح طلایی"، روز شنبه در اعتراض به ساخت اولین مسجد شهر آتن تظاهرات گسترده‌ای در این شهر به راه انداختند.


ادامه نوشته

گزارش اختصاصی کومله 1917 از سمینار تشکیلاتی گروهک کومله در کلن آلمان



"وب سایت سیاسی افشاگری کومله 1917"/خبر اختصاصی:عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله،در سمینار تشکیلاتی این گروهک تروریستی در شهر کلن آلمان،ضمن اعلام انزجار شدید از توافق هسته ای جمهوری اسلامی ایران با گروه 1+5،همسو و هم جهت با نخست وزیر رژیم صهیونیستی بنیامین نتانیاهو،او هم از واژه "اشتباه بزرگ تاریخی" بر علیه غرب در قبال جمهوری اسلامی ایران،استفاده کرد.


ادامه نوشته

زنان محجبه، قربانی اسلام ستیزی در انگلیس + اینفوگرافی


نتایج یک پژوهش علمی در دانشگاه بیرمنگام انگلستان نشان می‌دهد در بریتانیا حملات افراطیون اسلام‌ستیز به زنان مسلمان بیش از مردان است؛ خصوصا زنان مسلمانی که پوشش اسلامی حجاب داشته باشند.


ادامه نوشته

موج هتک حرمت اماکن اسلامی به پاریس رسید



«دلیل بوبکر»، رئیس شورای مسلمانان فرانسه و مدیر مسجد بزرگ پاریس
افراد ناشناس، صبح دیروز، 28 آبان‌ماه، ضمن حمله به مسجد بزرگ پاریس، شعارهایی موهن به اسلام و مسلمانان بر روی درب ورودی آن نوشتند.به گزارش «آرماگدون» ، پایگاه اطلاع‌رسانی « ajib» نوشت، «دلیل بوبکر»، رئیس شورای مسلمانان فرانسه و مدیر مسجد بزرگ پاریس در نشستی مطبوعاتی اعلام کرد که نمازگزاران، به هنگام حضور در مسجد برای اقامه نماز صبح با شعارهایی ضداسلامی روی درب ورودی این مکان عبادی مواجه شده‌اند.

ادامه نوشته

افزایش اهانت به زنان مسلمان انگلیسی برای استفاده از حجاب

دکتر « کریس آلن» در حال سخنراني در يك همايش اسلامي


ایندپندنت در گزارشی آورده است: مطالعات جدید نشان می دهد که زنان مسلمان انگلیسی -به ویژه زمانی که از حجاب و یا نقاب استفاده می کنند- بیش از مردان در معرض هجوم های ضد اسلامی «اسلام هراسی» قرار دارند. این مطالعه که توسط دکتر « کریس آلن» از اساتید علوم سیاسی اجتماعی دانشگاه بیرمنگهام انجام شده در تلاش است پا را از آمارها فراتر گذاشته و برای اولین بار صدای زنان مسلمانان به عنوان قربانی اسلام هراسی در غرب را به گوش همگان برساند.

ادامه نوشته

«زنان مسلمان انگلیسی، قربانی اصلی حملات ناشی از اسلام هراسی»


نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که زنان مسلمان در انگلیس بیش از مردان در معرض حملات ناشی از اسلام‌هراسی قرار دارند.طبق این گزارش که «ممکن است ما منفور باشیم» نام دارد حدود ۵۸ درصد از کسانی که بین آوریل ۲۰۱۲ و آوریل ۲۰۱۳ حملات ناشی از اسلام‌هراسی را در انگلیس تجربه کردند زن بودند.این گزارش که از سوی سازمان «تل ماما» منتشر شد نشان می‌دهد در حدود ۸۰ درصد از این موارد زنان محجبه هدف قرار گرفته بودند.

ادامه نوشته

گسترش اسلام هراسی در سوئد


antje jackelén

با انکه تنها 200 هزار نفر از جمعیت 9 میلیونی سوئد را مسلمانان تشکیل می دهند ، ولی اسلام هراسی روز به روز در این کشور اروپایی گسترش می یابد .

ادامه نوشته

پلیس انگلیس به قصور جمعی در ماجرای قتل یک ایرانی اعتراف کرد


بیژن ابراهیمی
يک افسر عالي رتبه انگليس به «کوتاهي جمعي» مقامات در پاسخ به نگراني‌هاي يک مرد معلول ايراني که منجر به قتل وي شد، اعتراف کرده است.نيگ گارگان گفت: «کاملا روشن است که سازمان‌هاي قانوني و ديگر سازمان‌ها براي محافظت از بيژن ابراهيمي مرتکب قصور و کوتاهي جمعي شده‌اند و تمام نهادهاي تحقيقاتي قبل از اينکه به کار خود ادامه بدهند، بايد از گذشته درس بگيرند.»

ادامه نوشته

رای دادگاه قاتلان بیژن ابراهیمی در بریستول انگلیس




مرحوم بيژن ابراهيمي قرباني نژادپرستي مقيم انگليس
دادگاهی در شهر بریستول، دو پسر متهم به قتل بیژن ابراهیمی، ایرانی ساکن در این شهر را به حداقل ۲۲ سال زندان محکوم کرد. به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر از بریستول، در جلسه دادگاه که خانواده مرحوم ابراهیمی و وکیل آنان، متهمان و شماری از ایرانیان مقیم بریستول و دوستان مقتول حضور داشتند، قاضی دادگاه، لی جیمز را به عنوان قاتل به حبس ابد محکوم و اعلام کرد وی باید حداقل 18 سال در زندان بماند.

ادامه نوشته

افزایش حمله به مسلمانان و اسلام‌ ستیزی در فرانسه


براساس یک گزارش‌ رسمی، اقدامات نژاد پرستانه علیه مسلمانان فرانسه به ویژه زنان محجبه ساکن در این کشور در 9 ماه اول سال 2013 افزایش یافته است.

ادامه نوشته



رودي واسكلينگ در حال تمسخر نماز و رفتن به سجده
پس از انتشار این ویدیوی موهن، رهبر حزب مردمی بلژیک، ضمن رد اتهام «نژادپرستی» و «توهین به ادیان» توسط واسلینک، عنوان کرد: واسلینک پس از مشاهده نماز مسلمانان طی تعطیلات، به تقلید از اقدام آنان پرداخته است و این امر به هیچ‌وجه نژادپرستی محسوب نمی‌شود(!) البته من این کار وی را ناپسند و نادرست می‌دانم.
ادامه نوشته

هتک حرمت سه مسجد در بلژیک


منابع خبری بلژیک از هتک حرمت همزمان سه مسجد در شهر «گنک» بلژیک خبر دادند.به گزارش «آرماگدون» ، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی«dhnet»، شماری از افراد ناشناس با حمله به سه مسجد در شهر گنک«Genk» واقع در ناحیه فلماند بلژیک، حرمت این اماکن مقدس مسلمانان را شکستند.

ادامه نوشته

کتاب "الکس هیلی" که رهبر انقلاب توصیه کردند+تصاویر


 
نمونه‌ای از چیدمان برده‌ها در کشتی
هیلی زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند. او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد.

ادامه نوشته

صحنه‌ای از برخورد خشن با کارگران خارجی در عربستان


برخورد خشونت آميز با كارگران خارجي در عربستان
برخورد خشونت آميز با كارگران خارجي در عربستان
مسئولان سعودی از کشته شدن 2 نفر و مجروح شدن 68 تن در درگیریهای یکی از محله های فقیر نشین پایتخت این کشور خبر دادند.

دانلود فيلم


تعرض به زنان اتیوپیایی در عربستان


23 هزار اتيوپيايي از عربستان خارج مي شوند
23 هزار اتيوپيايي از عربستان خارج مي شوند
سفارت اتیوپی با اشاره به آزار و اذیت زنان تبعه این کشور در عربستان در جریان حوادث اخیر، اعلام کرد که 23 هزار کارگر اتیوپیایی برای بازگشت به کشورشان خود را به مقامات سعودی معرفی کرده اند.نیروهای امنیتی عربستان سعودی چند روز پیش در حمله به کارگران اتیوپیایی در "منفوحة" ریاض، 3 نفر را کشته، نزدیک به 100 تن را مجروح و بیش از 500 نفر را بازداشت کردند.

ادامه نوشته

فیلم: جهنم اتیوپیایی‌ها در زمین


برخورد غير انساني با كارگران اتيوپيايي در عربستان
برخورد غير انساني با كارگران اتيوپيايي در عربستان
وزارت اطلاع رسانی اتیوپی با انتشار فیلمی تحت عنوان "جهنم در زمین" درباره اوضاع بسیار بد شهروندان اتیوپیایی در عربستان سعودی، خواستار نجات این کارگران بی دفاع شده است.وزارت اطلاع رسانی اتیوپی در این فیلم کوتاه خواستار حمایت از اتباع کارگر خود در عربستان و نجات آنان از برخوردهای ظالمانه و غیرانسانی شده است .

ادامه نوشته

تظاهرات ضداسلامی تندورهای روسیه


تندورهای روس با شعار«امروز مسجد، فردا جهاد» علیه مسلمانان تظاهرات کردند.به گزارش «آرماگدون» ، در روز وحدت ملی روسیه، هشت هزار نفر از تندروهای روسیه علیه مسلمانان تظاهرات برپا کرده و شعار ضد اسلامی «امروز مسجد، فردا جهاد» را سر دادند.تظاهرات پس از کشته شدن یک جوان روسی به دست مهاجر آذربایجانی آغاز شد.پلیس روسیه ۲۰ نفر از تظاهرکنندگان را که نشان نازی به خود چسبانده بودند، دستگیر کردند.در پاسخ به این تظاهرات ضد اسلامی، فعالان حقوق بشر راهپیمایی را در حمایت از مسلمانان و علیه نژادپرستی برگزار کردند.

آمار و گزارش جرم، جنایت و تجاوز در ایالات متحده امریکا – 2012



به جرأت می‌توان امریکا را (اگر اول ندانیم) یکی از جرم‌خیزترین پنج کشور اول جهان قلمداد نماییم. البته منظور از جرم، جرائم بین‌المللی چون جنگ‌افروزی، حمایت از تروریسم، قتل عام و نسل‌کشی، حمله با هواپیماهای بدون سرنشین به خانه‌ها و خانواده‌ها از یک سو و انجام آدم‌ربایی‌ها یا حتی جنگ‌های بیولوژیکی ناشناخته در سرتاسر جهان نمی‌باشد. بلکه منظور همان جرائم متداولی است که داخل امریکا رخ می‌دهد.






ادامه نوشته

نگرانی عفو بین‌الملل از سرکوب بومیان معترض کانادا



تصویر آرشیوی از درگیر پلیس کانادا با بومیان مخالف طرح استخراج گار در ایالت نیو برانزویک

عفو بين الملل ضمن ابراز نگراني از سرکوب تظاهرات‌مخالفان استخراج گاز در ايالت نيو برانزويک مي‌گويد دولت ايالتي بايد به «حقوق بشري مردمان بومي» احترام بگذارد.اين سازمان بين المللي در نامه‌‌اي سرگشاده براي ديويد آلوارد، نخست وزير ايالت نيو برانزويک نوشت: «اذعان به حق و حقوق افراد بومي نسبت به زمين‌ها، سرزمين و نيز منابعي که پيش از ايجاد اين ايالت کانادا از آن برخوردار بودند، مهم است.»

ادامه نوشته

چشمه اي از نظام برده داري درعربستان+فيلم


كارگر هندي در عربستان
كارگر هندي در عربستان
العالم - انتشار ويدئويي كوتاه كه يك مرد عربستاني را در حال تنبيه شديد بدني كارگر هندي به نمايش گذاشته است ، موجي از خشم و نفرت در شبكه هاي اجتماعي و اينترنت به راه انداخت.به گزارش پايگاه خبري شبكه العالم دراين فيلم كه با آگاهي ضارب گرفته شده وی ضمن توهين و بدون توجه به گریه و التماس های مکررکارگر هندی ، او را به بهانه صحبت كردن با همسر مرد عربستاني به زير ضربات شلاق و مشت و لگد مي گيرد.

ادامه نوشته

ثبت تبعیض علیه مسلمانان با دوربین‌مخفی


خبرنگاران شبکه تلویزیونی BBC1 فیلم مستندی را توسط دوربین مخفی تهیه کرده اند که تبعیض علیه مسلمانان انگلستان را به تصویر می کشد.

ادامه نوشته

افزايش حملات عليه مساجد در روسيه


در فصل جديدی از آغاز حملات ضداسلامی در روسيه، مسجدی در استان جنوبی «ولگوگراد» روز پنج‌شنبه، ۲ آبان‌ماه، پس از اينكه با كوكتل مولوتف هدف حمله يك مرد ناشناس قرار گرفت، در آتش سوخت.به گزارش «آرماگدون» ، پليس روسيه اعلام كرد كه تحقيقات جنايی در مورد عوامل ايجاد آتش‌سوزی در اين مسجد ممكن است به‌زودی آغاز شود.

ادامه نوشته

کتاب ریشه ها؛ رنج‌نامه سیاه‌پوستان آمریکا + اصل کتاب


کتاب ریشه‌ها را به حق باید اثر جاودانه‌ای در ادبیات معاصر آمریکا دانست که رنج‌های مردان و زنانی را به تصویر می‌کشد که بی‌هیچ گناهی و تنها به‌خاطر رنگ پوستشان سخت‌ترین عقوبت‌ها را متحمل شدند. در این گزارش ویژه به موضوع برده‌داری که لکه ننگی همیشگی بر تاریخ آمریکاست و معرفی کتاب ریشه ها می پردازیم.
ادامه نوشته

«نسل کشی در آفریقا ادامه دارد»



یک تحلیل‌گر سیاسی می‌گوید، چندین دهه است که سیاست نسل کشی در آفریقا ادامه دارد.

مصاحبه با لارنس فریمن

 آنها به جای ساخت امور زیر بنایی در امور سوختی، آب رسانی، حمل و نقل ریلی و کشاورزی که می‌تواند به مردم کمک کند، تصمیم گرفته‌اند که آنها را بکشند."شبکه پرس تي‌وي با لارنس فريمن، از نشريه بررسي اطلاعات اجرايي (Executive Intelligence Review) ساکن واشنگتن در مورد فقر و سوء تغذيه در سراسر جهان بويژه در آفريقا مصاحبه‌اي را ترتيب داده است.


ادامه نوشته

قتل مادر بيگناه در مقابل فرزندش



پلیس آمریکا امروز یک زن 34 ساله را به نام میریام کری (Miriam Carey) را به گمان اینکه تروریست است در مقابل کودکش به قتل رساند.میریام کری (Miriam Carey)در حالی به قتل رسید که هیچ گونه سابقه جزایی در پرونده خود نداشته و تنها به دلیل متوجه نشدن نوار پلیس از آن عبور کرده . پلیس پس از آنکه وی را با شلیک چند گلوله از پای درآورد خانه او را محاصره کرده و به وسیله دستگاه های بمب یاب آن را مورد تفحص قرار داده و هیچ چیزی مشکوک پیدا نکرده است

ادامه نوشته

واکنش مقامات انگلیسی به گزارش بهره کشی جنسی اقلیتها

خبرگزاری الجزیره اعلام کرد در پی انتشار گزارش های متعدد از آزار و اذیت جنسی اقلیت ها در انگلیس ، مقامات این کشور به این گزارش ها واکنش نشان دادند . به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)در پی فاش شدن گزارش هایی در خصوص بهره کشی جنسی از اقلیت ها بخصوص دختران آسیایی و مسلمان در انگلیس ، پلیس و مقامات این کشور از انتشار این گزارش ها استقبال کردند . آنان یافته های این تحقیق را که نشان می داد چگونه دختران وزنان آسیایی و مسلمان تحت استثمار جنسی هستند ، سرآغازی برای مبارزه با این پدیده دانسته اند .

ادامه نوشته

بودایی‌های میانمار یک پیرزن مسلمان را با ضربات چاقو کُشتند



پلیس میانمار اعلام کرد صدها شورشی بودایی در غرب این کشور یک زن سالخورده مسلمان را کشتند و بیش از 70 خانه را آتش زدند.به گزارش «آرماگدون» ، یک مقام پلیس میانمار خاطر نشان کرد شورشیان بودایی عصر سه شنبه در روستایی در حدود ۲۰ کیلومتری شهر ساحلی تاندوه با مسلمانان درگیر شدند.به گفته وی، در این درگیری یک پیرزن ۹۴ ساله به علت جراحات ناشی از ضربات چاقو کشته شد و بین ۷۰ تا ۸۰ خانه نیز در آتش سوخت.

ادامه نوشته

اهانت مجله فرانسوی به مسلمانان +عکس


 هفته‌نامه "ولور اكتوئل"(ارزش‌های امروزی) در فرانسه مطالبی را روز پنجشنبه 4 مهر منتشر كرد كه در آن با جسارت به مسلمانان اهانت شد.اين هفته‌نامه اسلام‌ستيز در آخرين شماره خود اقدام به انتشار تصوير يك زن محجبه روی جلد خود كرد كه در كنار آن با حروف بزرگ نوشته شده بود: «تهاجمی(!) كه مخفيانه انجام می‌شود».



ادامه نوشته

بردگی جنسی دختران زیبا روی و کم سن در فرقه های تروریستی



دختران زیبا رو و کم سن وسال در گروهک های تروریستی زمینه ساز فساد و فحشا در گروهک بوده ، و شعارهای همچون فمنیسم  ، دختران و زنان فریب خورده را به بردگان جنسی تبدیل کرده است.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :وجود دختران زیبارو و کم سن و سال در داخل فرقه های تروریستی ،گروهک ها را تبدیل به فحشا خانه کرده است. فرقه های تروریستی بویژه گروهک های کردستیز پ ک ک و پژاک در مانیفسم خود که برگرفته از عقاید و ایدئولوژی پوچ و منسوخ اوجالان می باشد ، جایگاه خاصی را برای زنان و دختران تعریف کرده اند.

ادامه نوشته

جنايات گروهك تروريستي كومله


شهیدی که بعد از شهادتش گوشتش را خوردند

پیشمرگان تن فروشن  کومله از راست به چپ: شرمین اسدی؛نسیم رحمانی؛شلیر صادقی؛آیلا صادقی

"منبع:وب سایت کومله منتقد۱"


مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود. این رسم را كومله نیز اجرا می‌كرد با این تفاوت كه قربانی‌ها در اینجا جوانان اسیر ایرانی بود. چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یكی از سركردگان بردند پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی كنید تا به خانه شوهر بروم، دستور داده شد قربانی‌ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه‌های بسیج اصفهان را كه همه جوان بودند، آوردند و تك تك از پشت سر بریده شدند، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پر پر می‌زدند و آنها شادی و هلهله می‌كردند. ولی آن بی انصاف باز هم تقاضای قربانی كرد.

ادامه نوشته

دختری نوجوان در حومه پاریس به دلیل داشتن حجاب هدف حمله قرار گرفت


دختری نوجوان در حومه پاریس به دلیل داشتن حجاب هدف حمله قرار گرفت
دختر نوجوان در منطقه تراپس واقع در حومه پاریس به دلیل داشتن حجاب مورد حمله قرار گرفت .(تصویر آرشیوی)
پنجشنبه 24 مرداد 1392 | 06:58

در آخرين مورد از حملات خشونت آميز عليه مسلمانان در فرانسه، يک دختر نوجوا در نزديکي پاريس به دلیل داشتن حجاب هدف حمله قرار گرفته است.


اين حادثه عصر دوشنبه به وقت محلي زماني روي داد که دو مرد « ظاهرا اروپايي» به اين دختر ۱۶ ساله که خانه دوستش را در منطقه «تراپس» در حومه پاريس ترک مي کرد، حمله ور شدند.

قرباني گفت، اين مردان قبل از آن که وي را با تيغ مورد حمله قرار دهند، شعارهاي نژادپرستانه و توهين آميز عليه مسلمانان سردادند.

اين درحالي بود که مهاجمان با آمدن فردي که براي مداخله وارد صحنه درگيري شد، سوار بر يک خودرو متواري شدند.

اين دختر نوجوان که از ناحيه صورت و گلو دچار جراحات شده بود براي مداوا به بيمارستان منتقل شد .

مانوئل والس، وزير کشور فرانسه با محکوم کردن اين حمله، خشم خود را از اين اقدام ابراز کرد.

والس در گفت و گو با شبکه تلويزيوني بي ام اف تي وي فرانسه گفت: «من قويا این جديدترين مورد از تظاهر نفرت و عدم تحمل عليه مسلمانان را محکوم مي‌کنم.»

وزير کشور فرانسه همچنين از شروع عمليات براي تحت تعقيب قرار دادن و مجازات عاملان اين اقدام خشونت آميز خبر داد.

يک مرد ديگر نيز روز سه شنبه به دليل نوشتن شعارهاي اسلام هراسانه بر روي دیوارهای تعدادي از ساختمان‌ها در شهر « آوينيون» واقع در جنوب فرانسه بازداشت شد .

يک نظامي فرانسوي نيز در يازدهم اگوست به اتهام تلاش براي حمله به يک مسجد بازداشت شد .

در ماه ژوئن، چندين زن مسلمان در « آرژانتوي» واقع در حومه پاريس به دليل داشتن حجاب اسلامي هدف حملات عوامل نژادپرستانه قرار گرفتند.

بنابر گزار‌ش‌ها، يکي از اين زنان که باردار بود به دليل اين حملات دچار سقط جنين شد.

خالکوبی مسجد بمب گذاری شده موجی از خشم را در انگلیس برانگیخت + تصویر




شفقنا – خالکوبی مسجد بمب گذاری شده از سوی یکی از طرفداران گروه ضد اسلامی و افراطی ای دی ال خشم عمومی را در انگلیس برانگیخت.

به گزارش شفقنا از انگلستان در هفته های اخیر و در پی کشته شدن لی ریگبی در یکی از خیابان های لندن (خیابان وولویچ)، رفتارهای ضد اسلامی به ویژه از سوی گروه دست راستی افراطی " ای دی ال" در این کشور گسترش یافته است و تاکنون صدها مورد رفتار ضد دینی و نژاد پرستانه علیه مسلمانان یا اماکن مذهبی گزارش شده است به گونه ای که در چند مورد در اطراف مساجد بمب گذاری صورت گرفت و چندین مسجد نیز تهدید به بمب گذاری شد.

در شنبه هفته ی گذشته نیز تظاهراتی از سوی گروه  افراطی  ای دی ال علیه مسلمانان در بیرمنگام صورت پذیرفت که به درگیری پلیس با تظاهر کنندگان انجامید و 20 تن از تظاهرکنندگان افراطی از سوی پلیس دستگیر شدند.

در این تظاهرات این گروه افراطی  ضمن سر دادن شعارهای ضد اسلامی کلاه یک مرد مسلمان را از سرش ربوده،  بر آن ادرار کرده و به آتش کشیدند. همچنین یکی از اعضای این گروه افراطی نقشی را که بر روی بدنش خالکوبی کرده بود به نمایش گذاشت. این خالکوبی نمایانگر یک مسجد مسلمانان بود که با بمب منفجر می شد. این اقدام با واکنش بسیاری از محافل مذهبی ، عمومی و رسانه ای انگلستان مواجه شد و موجی از خشم و تنفر را پدید آورد.

ماجرای کشته شدن لی ریگبی به دست دو نو مسلمان بریتانیایی، بهانه ی برای رفتارهای ضد اسلامی در بریتانیا شده است و این در حالی است که همه گروه های اسلامی در بریتانیا آن عمل را مغایر با قوانین و دستورات اسلامی دانسته و نسبت به دلایل و انگیزه های آن واکنش نشان دادند


چرا حملات «اسلام هراسانه» به مساجد انگلیس متوقف نمی شود؟ در ادامه مطلب بخوانيد
ادامه نوشته

در امریکا همچنان نژادپرستی وجود دارد


تحلیل‌گر: در امریکا همچنان نژادپرستی وجود دارد
چهارشنبه 26 تیر 1392 | 21:00
مصاحبه با مارک میسون

ما از زمان دوران استعماری و حتی دوران پیش از استعمار در امریکا با پدیده نژادپرستی روبرو بودیم. صدها سال اندیشه برتری نژاد سفید بر دیگر نژادها در امریکا وجود داشته است. اولین کسانی که بر اساس این اندیشه نابود شدند امریکایی‌های بومی بودند. مردم رنگین پوست با نسل کشی روبرو شدند."

شبکه پرس تي‌وي با مارک ميسون، فعال و نظريه پرداز سياسي ساکن سان فرانسيسکو در رابطه با تبرئه جورج زيمرمن از سوي يک دادگاه امريکايي مصاحبه‌اي را ترتيب داده است که متن آن در زير مي‌آيد:


پرس تي‌وي: آقاي ميسون به نظر شما آيا اين حکم حاکي از برخورد نژادي در امريکاست و چه تبعاتي خواهد داشت؟

ميسون: ما اکنون در سال ۲۰۱۳ هستيم و افريقايي-امريکايي‌ها هنوز نمي‌توانند در يک دادگاه امريکايي به عدالت دست پيدا کنند.

پرس تي‌وي: بنابراين مي‌توان آن را برخورد نژادپرستانه ناميد؟

ميسون: دو مسئله عمده در رابطه با پرونده تيراندازي زيمرمن به ترايوون مارتين مطرح است. يکي مسئله نژادپرستي است که چيز جديدي نيست. ما از دوران استعمار و حتي دوران پيش از استعمار در امريکا با پديده نژادپرستي روبرو بوديم. صدها سال انديشه برتري نژاد سفيد بر ديگر نژادها در امريکا وجود داشته است. اولين کساني که بر اساس اين انديشه نابود شدند امريکايي‌هاي بومي بودند. مردم رنگين پوست با نسل کشي روبرو شدند. سپس آفريقايي‌ها به امريکا آورده شدند تا به عنوان برده مورد استفاده قرار بگيرند. با وجود اينکه برده داري در دهه ۶۰ قرن نوزدهم ميلادي و بعد از جنگ‌هاي داخلي امريکا منسوخ و غيرقانوني اعلام شد، پليس و نيروهاي امنيتي رويکردي به شدت نژادپرستانه در قبال سياه پوستان تا امروز داشته اند.

مسئله ديگر اين است که سياه پوستان ۱۲ درصد جمعيت امريکا را تشکيل مي‌دهند و اين در حالي است که حدود ۳۵ درصد زنداني‌هاي امريکا، سياه پوست هستند و دليل عمده اين امر برخورد و رويکرد نژادپرستانه پليس با سياه پوستان است.

پرس تي‌وي: آقاي ميسون مي‌دانيم که پرونده زيمرمن يک پرونده بسيار جنجالي بود و همه در انتظار اين بودند که دادگاه حکم خود را اعلام کند.

به نظر شما چرا هيئت منصفه زيمرمن را «بي‌گناه» تشخيص داد؟ به نظر شما چه چیزی باعث شد آنها چنين حکمي بدهند؟ شما فکر مي‌کنيد آنها براي صدور چنين حکمي دلايل کافي و مستند داشتند؟

ميسون: سوال سختي است. من قصد ندارم وارد ذهن آن شش زني بشوم که در اين پرونده ويژه نقش هيئت منصفه را ايفا کردند.

تنها چيزي که مي‌توانم دوباره بگويم اين است که در امريکا فرهنگ نژادپرستي و سرکوب آفريقايي-امريکايي‌ها حاکم است. علاوه بر اين، از زمان جنگ جهاني دوم، گروهي اقليت از طريق شست‌وشوي مغزي سياستمداران و همچنين نفوذ به رسانه‌ها پديده‌اي را ايجاد کردند که من آن را ترس طبقه متوسط از افراد فقير مي‌خوانم.

اين پديده از زمان دولت نيکسون و به اصطلاح جنگ وي عليه جرم و جنايت آغاز شد. جنگي که طي آن مردم فقير و مردم رنگين پوست هدف قرار گرفتند. اين مسئله در دولت ريگان هم ادامه پيدا کرد. اين قشر حتي به عنوان عناصر خطرناک جامعه ناميده شدند. بنابراين، طبقه متوسط از مردم فقير مي‌ترسد. اين ترس عامدانه ايجاد شده است.

دکتر راندی شورت: تبرئه زیمرمن، نماد بارز نژاد پرستی در جامعه امریکاست

دکتر راندی شورت: تبرئه زیمرمن، نماد بارز نژاد پرستی در جامعه امریکاست
دکتر راندي شورت از سازمان شـآن، حقوق بشر و صلح
دوشنبه 24 تیر 1392 | 11:35

فعال امريکايي مي‌گويد، تبرئه جورج زيمرمن، عامل قتل ترايون، نوجوان سياهپوست امريکايي نشان مي‌دهد که سياستي بسيار نژاد پرستانه بر جامعه امريکا حاکم است.


اظهارات اين تحليلگر سياسي پس از آن بيان شد که هيات منصفه‌اي در سنفورد فلوريدا متشکل از شش زن، اعلام کرد که تيراندازي مرگبار زيمرمن به ترايون مارتين قابل توجيه بوده است و وي را از قتل درجه دوم (غير عمد) تبرئه کردند.

دکتر راندي شورت از سازمان شـآن، حقوق بشر و صلح روز يکشنبه (۲۳ تير) در گفت و گوي تلفني با بخش امريکاي پرس تي وي گفت: « ديوانعالي امريکا اخيرا حقوق دولتي را به سمت موضعي سياسي سوق داده است که ايالت‌ها مي‌توانند هر آن‌چه را که بخواهند درقبال سياهپوستان اجرا و از حقوق فدرال چشم پوشي کنند.»

اين فعال حقوق بشر يادآور شد: « ديوانعالي، حق راي سياهپوستان را هدف حمله قرار داده است .اين مسايلي که به طور دايم اتفاق مي‌افتد، نشان مي‌دهد که شهروندان آفريقايي تبار در امريکا از حقوق انساني برخوردار نيستند.»

دکتر راندي شورت گفت: « اين کشور(امريکا) به قوانين بين‌الملل يا سياست‌ها پايبند نيست. نگاه کنيد که چگونه آن‌ها با مردم در عراق، ليبي و سوريه يا ايران رفتار مي‌کنند.»

اين فعال حقوق بشر خاطر نشان کرد: « چرا بايد آن‌ها گروهي را ( امريکايي‌هاي آفريقايي تبار) براي قرن‌ها مورد آزار و اذيت قرار داده و آن‌ها را به بردگي کشيده و به قتل برسانند و استثمار کنند.»

زيمرمن نگهبان داوطلب منطقه‌اي در سنفورد در ۲۶ فوريه ۲۰۱۲ ميلادي، ترايون را به ضرب گلوله کشت.

اين درحالي بود که زيمرمن با طرح اين ادعا که در دفاع از خود اين تيراندازي مرگبار را انجام داده است، درخواست تبرئه کرد.

قتل ترايون، بحث هاي جدي را درباره نژادپرستي در امريکا موجب شده است. اين درحالي است که انتظار مي رود صدور اين حکم جنجالي اعتراضات گسترده‌اي را در سراسر اين کشور به همراه داشته باشد.

باراک اوباما، رئيس جمهوري امريکا روز يکشنبه از شهروندان امريکايي خواست تا آرامش خود را حفظ کرده و به حکم دادگاه احترام بگذارند.

قاره آمریکا چگونه اشغال شد و چه سرنوشتی برای بومیان رقم خورد؟


گزارش ویژه مشرق؛
یکی از مللی که هویت واقعی آن برای جهانیان مخفی مانده، صاحبان اصلی قاره آمریکا هستند؛ تصویری که تا کنون از آنها در ذهن مردم نقش بسته، بر اساس فیلم‌های ساختگی ساکنان جدید این قاره است. در این گزارش، به بررسی رفتار مهاجمان به آمریکا با صاحبان اصلی این سرزمین (سرخ‌پوست‌ها) می‌پردازیم.
گروه گزارش ویژه مشرق- یکی از مللی که هویت واقعی آن برای جهانیان مخفی مانده، صاحبان اصلی قاره آمریکا هستند؛ تصویری که تا کنون از آنها در ذهن مردم نقش بسته، بر اساس فیلم‌های ساختگی ساکنان جدید این قاره است. در این گزارش، به بررسی رفتار مهاجمان به آمریکا با صاحبان اصلی این سرزمین (سرخ‌پوست‌ها) می‌پردازیم.

*****

سرنوشت سرخ پوست ها در رویارویی با آنگلوساکسون ها مانند سرنوشت کنعانیان در رویارویی با اسرائیلی ها همانا مرگ است. (جیمز بولدن نماینده کنگره در سالهای 1834 – 1839)
یکی از مللی که هویت واقعی آن برای جهانیان مخفی مانده است  صاحبان اصلی قاره آمریکا هستند. قومی که تصویری که تا کنون از آنها منتشر شده و در ذهن جهانیان نقش بسته است بر اساس فیلم های ساختگی ساکنان جدید این قاره است.

سرخپوستان تا قبل از ورود اروپاییان به قاره آمریکا از نظر شرایط اقتصادی منطقه به منطقه متفاوت بودند اما از نظر نظام اجتماعی بسیار پیشرفته بودند. در آن زمان در میان آنها شهرهای مختلفی به وجود داشته است. ساختار اجتماعی و طبقات اجتماعی در آن شکل گرفته بوده است. کشاورزی در این مناطق وجود داشته است ودر هر منطقه محصول متناسب با آنجا کشت می شده است. مزارع ذرت و... که در خاطرات اولین اروپایی هایی که به  این قاره می روند به آنها اشاره شده است بیان گر این است که در آن زمان سرخ پوستان کشاروزی را به صورت سازمان یافته انجام می داده اند.

خانم ارنا گنیشر در خصوص معماری و شاهکارهای هنری آنان در کتاب خود اشاره می کند. او می نویسد: «در روستای opitaten متعلق به قوم سرخ پوست نوتکا حدود 200 خانه بسیار زیبا و مجلل وجود داشت که دیوارها وسقف های آن با انواع شاهکارهای هنری نقاشی شده و مجسمه های گوناگون به زیبایی آن افزوده بود. در ها و پنجره های آن را به شکل موجودات زنده ساخته بودند. اگر خواسته باشید وارد یکی از این خانه ها بشوید بی تردید لازم است  از دربی که به شکل جسم انسان و سرحیوان ساخته شده است عبور کنید.»

سرخ پوستان به صورت روستایی به دور هم زندگی می کردند.
در روستای opitaten متعلق به قوم سرخ پوست نوتکا حدود 200 خانه بسیار زیبا و مجلل وجود داشت

از نظر فرهنگی نیز با توجه به روایاتی که از برخی از فعالیت های اجتماعی آنها شده است؛ برداشت می شود؛ از فرهنگ اجتماعی فوق العاده بالایی برخوردار بوده اند.

در زمینه مهمان نوازی بسیار قوم با فرهنگی بوده اند. یکی از سربازان همراه کاپیتان «جان اندیکوت» در توصیف حمله خود بر قوم پیکو چنین می گوید: «هنگامی که سرخ پوستان پیکو احساس کردند به آنان نزدیک می شویم به استقبال ما شتافتند و فریاد خوش آمدید انگلیسی ها سردادند اما آنها از طرح شومی که برای آنان پنهان کرده بودیم آگاهی نداشتند.»

در زمینه آداب و رسوم جنگیدن آنان ستانلی دایموند می گوید میان سرخ پوستان کشته شدن انسان یک حادثه تاریخی به شمار می آید. اگر یک نفر در  میان جنگ زخمی شود جنگ متوقف می شود تا او را برای درمان ببرند.

میان سرخ پوستان کشته شدن انسان یک حادثه تاریخی به شمار می آید.
این صفات سرخپوستان باعث شد تا اروپاییان به راحتی بتوانند وارد این قاره شوند. در بدو ورود آنان سرخ پوستان به استقبال آنان می روند. آنها را به خانه های خود دعوت می کنند. از آنها پذیرایی می کنند و به آنها محل سکونت می دهند. 
 
آنها یک سرخ پوست جوان را که پدر و مادر خود را از دست داده بود به بردگی می گیرند. نویسندگان و تاریخ نگاران آمریکایی اعتراف کرده اند که این نوجوان سرخ پوست برای مهاجران غذا تهیه می کرد و شیوه کاشت ذرت و کدو و انواع حبوبات و صید ماهی و شخم زدن زمین را به آنان می آموخت همچنین آنان را به چگونه حمام رفتن و خود را از کثافت و پلیدی و بوی زننده تعفن شستشو دادن راهنمایی می کرد. این در زمانی است ملکه ایزابیل به اطرافیان خود فخر فروشی می کرد که در عمر  خود دوبار بدنش را شستشو داده است. یکبار هنگام تولد و بار دیگر هنگام ازدواج.

نوجوانی سرخ پوست به آنها ماهیگیری آموخت

از این زمان به تدریج دست یازی اروپاییان تازه وارد به سرزمین های آمریکا شروع می شود. قوم سرخ پوست سینیکا ، جرج واشنگتن، پیشوا و بینان گذار جمهوری آمریکا را «ویرانگر شهرها» نامیدند چرا که به دستور مستقیم او بود که 28 شهر از 30 شهر اصلی قوم سینیکا در ظرف پنج سال بکلی ویران و با خاک یکسان شدند. جرج واشنگتن می گوید: گسترش تدریجی شهرک های سفید پوست نشین مستلزم آن است که سرخ پوستان وحشی از مناطق سکونت خود فرار کنند. همانگونه که گرگ ها فرار می کنند . گرگ ها و سرخ پوستان هر دو موجودات درنده هستند هر چند که منظرشان متفاوت است.

جرج واشنگتن، پیشوا و بینان گذار جمهوری آمریکا

این حمله اروپاییان به شدتی است که یکی از رهبران قوم اروکوا در دیدار با جرج واشنگتن به او می گوید: «هنگامی که نام و یاد تو به میان می آید زنان ما از شدت ترس به پشت سرخود نگاه می کنند. رنگ چهره آنان زرد می شود... کودکان از شنیدن نام تو از شدت ترس به گردن مادرانشان آویزان می شوند.»

اروپاییان برای از بین بردن ساکنان اصلی قاره آمریکا از روش های گوناگون برده داری، گرسنگی ، کوچ جمعی، حمله و غارت استفاده می کنند.

آنها به شهرهای سرخ پوستان حمله می کردند. ابتدا مزارع آنها را به آتش می کشیدند بعد هم هر کدام از آنها را که در برابر خود می دیدند می کشتند.  حتی تا مدتی برای کسانی که پوست سر سرخ پوستان را می کندند و تحویل می دادند جایزه تعیین می¬شده است. به این ترتیب مسابقه بر سر کشتن سرخپوستان و کندن پوست سر آنان به وجود می آید. این مسابقه تا جایی پیش می رود که دیگر به سختی می توانستند سرخ پوستی پیدا کنند. جان مایسون نویسنده کتاب تاریخ جنگ پیکو و بنیان گذار مستعمره کونتیک در این باره اظهار نظر می کند که سفید پوستان اروپایی کشتار و قتل عام مستقیم سرخ پوستان را بهترین شیوه برای از بین بردن آنان می دانستند و آتش زدن مزارع و خانه های آنها را در درجه دوم برنامه های خود قرار داده بودند.

دایوید لودرباک فرمانده اسب سسواران ارتش امریکا که در آفرینش این جنایات شرکت داشت چنین گواهی داده سات: «با شیوه وحشتناکی پیکرهای زنان و کودکان را مثله کرده بودند. من فقط هشت پیکر را دیدم. جرأت دیدن پیکرهای بیشتر را نداشتم چرا که بیشتر این پیکرها تکه تکه و پوست سر قربانیان کنده شده بود. واقعا صحنه دلخراشی بود.» با پایان یافتن مأموریت کشتار ساندکریک سرگرد چونگتون کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و در آن اظهار داشت: «او با همراهی و همکاری سربازانش خونین ترین جنگ را ضد سرخ پوستان انجام داده است. در این جنگ مهم ترین و مقاوم ترین پایگاه قوم سرخ پوست را ویران کرده است.»

حمله و کشتار سرخ پوستان

دیگر ابزار آنها برای از بین بردن سرخ پوستان کوچ اجباری و برده داری بود. آنها سرخ پوستان را با اعمال زور واردار به کوچ از سرزمین های خود می کردند. و برخی از آنها را به عنوان برده می گرفتند و به سایر کشور ها می بردند و می فروختند. سرخ پوستانی که به عنوان برده در دست آنان قرار می گرفتند از حداقل حقوق انسانی بر خوردار نبودند غذای آنها در بسیار کم بود و کیفیت آن هم بسیار پایین. آنها در برابر جان آنها کمترین احساس مسئولیتی نداشتند. اگر مریضی به برای آنها به وجود می آمد برای آنها اهمیت نداشت ولو اینکه آنها از آن مریضی جان دهند. زیرا هزینه گرفتن یک برده جدید کمتر از هزینه مداوای آن برده بود.

آنها سرخ پوستان را به عنوان برده به سایر کشورها می بردند و می فروختند.

یکی از مسائلی که با ورود اروپاییان به این قاره رخ می دهد شروع طاعون در این منطقه است. طاعون این منطقه فراگیر می شود. اما نکته این است که این بیماری فقط در میان سرخ پوستان است و خود اروپاییان به آن مبتلا نمی شوند. با رواج یافتن وبا و طاعون در میان سرخ پوستان تعداد زیادی از آنها از این طریق از بین می روند. اروپاییان وقتی که شهرهای سرخ پوستان را محاصره می کردند اجساد سرخ پوستانی را که در اثر طاعون می مردند را به داخل شهر ها می انداختند. اما نحوه انتقال طاعون و وبا به سرخ پوستان به این نحو بود که آنها ملافه ها و پتو های آلوده به وبا را در میان سرخ پوستان تقسیم می کردند و سرخ پوستان با اعتماد به آنها پتوها را آنها  می گرفتند. به این ترتیب پس از مدتی تعداد زیادی از سرخ پوستان به این بیماری مبتلا می شدند. وبه این نحو تعداد زیادی از سرخ پوستان کشته می شوند.

کشتار وسیع سرخ پوستان با طاعون و وبا

آنها به کشتار وسیع سرخ پوستان اکتفا نمی کنند. یکی از پزشکان سرخ پوست به نام کونی اوری که در زایشگاه بیمارستانی در ایالت اوهایوما اشتعال داشت روزی ناخودآگاه به بررسی دفاتر و اسناد زایشگاه پرداخت. او در جریان این بررسی مشاهده کرد تعداد زیادی از زنان سرخ پوست پس از وضع حمل زیر عمل جراحی برداشت رحم قرار گرفته اند. مسئولان مراکز بهداشتی و درمانی امریکا برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت از فقر و تهی دستی قربانیان سوء استفاده می کردند و آنان را وادار می کردند موافقت خود را با برداشتن رحم امضاء کنند. البته در برخی موارد بعد از زایمان بدون اطلاع خود بیمار این کار انجام می شد. در برخی موارد بعد از اینکه بچه به دنیا می آمد مسئولان بیمارستان به این بهانه که مادر صلاحیت بزرگ کردن بچه را ندارد بچه ها را از آنها می گرفتند و به موسسات خیریه می دادند. به این ترتیب از تولد سرخ پوستان جلوگیری به عمل می آوردند.

پس از مدتی ساکنین جدید قاره آمریکا تصمیم گرفتند فرهنگ ساکنین اصلی این سرزمین را از بین ببرند. آنها برای این کار اردوگاه هایی تاسیس کردند. فرزندان سرخ پوستان را به این اردوگاه ها می بردند و به آنها تعالیم خود را آموزش می دادند تا آنها تعالیم خود را از یاد ببرند و فرهنگ و تمدن خود را بر آنان تحمیل کنند. آنها به بهانه های مختلف بچه ها را از خانواده های خودشان جدا می کردند و به این اردوگاه ها می بردند.

اردوگاه هایی برای از بین بردن فرهنگ سرخ پوستان تاسیس شد.

تئودور روزولت رئیس جمهور وقت امریکا شجاعت سربازان خود را در این اتفاقات ستود و به وجود آنان افتخار کرد. او نظرش را درباره این کشتار چنین بیان کرد:«حادثه ساندکریک یک حرکت اخلاقی و برای جامعه امریکا سودمند بوده است. از بین بردن نژاد های پست و فرومایه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.»

تئودور روزولت

ازاین جمله روزولت برداشت می شود که دولت ایالات متحده فقط به دنبال از بین بردن بومیان منطقه امریکا نیست بلکه به دنبال از بین بردن نژادهایی غیر از نژاد آمریکایی است. در پی این بحث به دنبال مناطقی که تا آن زمان ثبت نشده بودند و مردم آن ناشناخته بودند می روند. در دهه چهارم قرن گذشته نام و نقشه ژاپن در اطلس سرزمین های ناشناخته و گمنام امریکایی ها به ثبت رسید و در پی آن ژاپنی ها هم به فهرست خلق های وحشی پیوستند. دیری نپایید که اداره انتوبولوژی موسسه فرهنگی اسمیت سونیان امریکا نژاد ژاپنی را در ردیف نژادهای پست و فرومایه روی زمین قرار داد.

سپس آنها گفتند که جمجمه ژاپنی به اندازه دو هزار سال از جمجمه ما انگلوساکسون ها عقب مانده تر است. به این ترتیب طبق معمول ماشین تبلیغات امریکا پیش از حمله به ژاپن جنگ روانی گسترده ای برای وحشی جلوه دادن ژاپنی ها به راه انداخت. آنها سپس به سراغ سایر ملل رفتند. ویتنامی ها را مورچه سفید نامیدند همانگونه که سرخ پوستان را انگل و فیلیپینی ها را حشره و اعراب و عراقی ها را سوسک و سوسمار و مردمانی احمق نامیده بودند.

سربازان امریکایی بر اساس این تحلیل هیچ مانعی نداشتند که بخشی از اعضاء بدن مورچه های سفید ویتنامی را به عنوان یادگاری نگه دارند یا برای دوستان خود کادو کنند، آنگونه که پدرانشان در جریان جنگ جهانی دوم جمجمه ژاپنی ها را به یادگاری نگه داشته بودند. درسال 1971 هیو مانکه رئیس بخش داوطلبان بین المللی اعزام به ویتنام هنگام حضور در کنگره امریکا و ادای توضیحات تاکید کرد سربازان امریکا تصمیم جدی گرفته اند ویتنامی ها ساکن مناطق کوهستانی را یکی پس از دیگری از بین ببرند. او گفت: ما مشکل ویتنامی ها را حل خواهم کرد آنگونه که مشکل سرخ پوستان را حل کردیم. ژنرال مکسویل بایلور نیز در سخنانی در کنگره امریکا ویت کنگ های ویتنامی را سرخ پوست توصیف کرد و افزود آنان بهتر از شپش که در پوست سگ لانه می کند نیستند.

شبکه تلویزیونی history روز 13 ژوئیه سال 1996 با پخش فیلم مستندی به عنوان «پرواز سیمرغ»شیوه های جدید و پیشرفته تری از صحنه های پوست کنی و سر بریدن ویتامی ها توسط سربازان امریکایی نشان داد این فیلم نشان می دهد که سربازان امریکا در اواخر سال 1967 در جریان عملیاتی به نام «خیزش سیمرغ operation phoenix» که سازمان اطلاعات مرکزی امریکا آن را تدارک دیده بود افراد مشکوک به همکاری با ویت کنگ ها را سر بریدند.

یکی از سربازان شرکت کننده در این کشتار ها می گوید: «با آتش و دینامیت زمینهای این روستاها را هموار کردیم روی پیکرها هیزم ریختیم و آتش زدیم.»

عملیات شکار سیمرغ و کشتار درویتنام


در پی افشای جزئیات رسوایی های این جنگ ها توسط «سیمور هیرش seymour hirsh» از راه انتشار گزارش 40 جلدی کنگره امریکا مطبوعات آن کشور تشویق شدن پرونده خونین جنگ ویتنام را بگشایند. این همان کاری است که باعث شد مطبوعات عامل شکست امریکا در جنگ ویتنام معرفی شوند. به این ترتیب این اخبار وزارت دفاع امریکا را وادار کرد تا در جنگ های آینده امریکا انتشار هرگونه اخبار را در انحصار وزارت دفاع قرار دهد.

سیمور  هیرش

اگر خواسته باشیم جزئیات و لحظه های تاریخی استعمار شمال امریکا توسط انگلیسی ها را بررسی کنیم بی تردید باید ریشه آن را در ادبیات و اندیشهای تاریخی اسرائیلی ها جستجو کنیم. رویدادها، شخصیت های تاثیرگذار و ابعاد گرایشات دینی، اجتماعی و سیاسی و ساختار ایدئولوژیکی این ادبیات همه در پوشش واژگان «برگزیدگان الهی» و «خودخواهی» و «حق مالکیت بر دیگران و تملک سرزمینهای دیگران» مطرح بوده است. نخستین مهاجران انگلیسی به قاره امریکا خود را «اسرائیلی»، «عبرانی» و «یهودی» نامیدند و برای این سرزمین جدید که وارد آن شده بودند نامهای سرزمین کنعان و اسرائیل جدید را انتخاب کردند. از طرف دیگر تقسیم کردن مردم به انگلوساکسون و غیر انگلوساکسون و معرفی نژاد غیر انگلوساکسون به عنوان نژاد بی ارزش که حیات آنها ارزشی ندارد و معرفی نژاد خود به عنوان نژاد برگزیده الهی از آموزه های اساسی اسرائیلی است که بر اساس آن هر فردی که از نژاد آنها نباشد باید از بین برود.

این امر تا آن حد روشن است که ساموئل لانگدون رئیس دانشگاه هاروارد در کتاب «جمهوری اسرائیلی ها: چراغ راهنمای راه ایالات متحده امریکاست» اشاره کرده است کار تدوین و تصویب قانون اساسی به تحول و تحکیم مفهوم اسرائیلی بودن امریکا کمک کرده است. بنیانگذاران ایالات متحده امریکا همچون فرانکلین و جفرسون نیز هر دو اصرار داشتند تا خروج عبرانیان از مصر و حرکت به سمت به سرزمین کنعانیان فلسطین را بهترین الگو و سرمشق مبارزات رهایی بخش ملت امریکا جلوه دهند.

توهین به مسلمانان در تظاهرات ضد اسلامی در لندن: در پی قتل سرباز انگلیسی رخ داد


توهین به مسلمانان در تظاهرات ضد اسلامی در لندن: در پی قتل سرباز انگلیسی رخ داد


شفقنا - حدود هزار نفر راست افراطی با شعارهای توهین آمیز علیه مسلمانان در مرکز لندن راهپیمایی کردند.

به گزارش شفقنا آنها به مسلمانان توهین کرده و شعار می دادند: «قاتلان مسلمان، خیابان های ما را ترک کنید!».

پس از کشته شدن سرباز بریتانیایی در یکی از خیابان های لندن از سوی دو تن که خود را مسلمان می نامیدند بد رفتاری علیه مسلمانان گسترش یافته است.

به گزارش یورونیوز لی ریگبی، سرباز ۲۵ ساله، هفته گذشته در روز روشن در جنوب لندن به دست دو نفر به قتل رسید. قاتلان لی ریگبی گفتند که او را در راه اسلام کشته اند.

این رویداد بازتاب وسیعی در بریتانیا داشت و بروز احساسات و رفتار ضد مسلمانان، از جمله حمله به مساجد را در پی داشت.

تظاهرات روز دوشنبه تنش آلود، اما مسالمت آمیز بود. هواداران سازمان راست افراطی «لیگ دفاع انگلیسی» در برابر ساختمان دفتر نخست وزیری تجمع کردند و شعارهای ضداسلامی سر دادند.

در مقابل تظاهرات نیروهای راست افراطی، مخالفان فاشیسم هم به رهبری گروه «اتحاد علیه نژادپرستی» تظاهراتی سازمان دادند. شمار مخالفان فاشیسم بیشتر از هواداران «لیگ دفاع انگلیسی» بود. برای جلوگیری از برخورد معترضان دو راهپیمایی با هم، مأموران و خودروهای پلیس میان هر دو سدی ایجاد کردند.

پلیس لندن تاکنون ۱۰ نفر را در ارتباط با حادثه قتل لی ریگبی بازداشت کرده است.

به گزارش شفقنا گسترش رفتارهای ضد اسلامی و تهدید علیه مسلمانان در حالی است که تمام گروه های اسلامی مطرح در انگلستان قتل سرباز انگلیسی در لندن را محکوم کرده اند.

اینجا مسلمانان را زنده زنده می سوزانند! +تصاویر(18+)


اینجا مسلمانان را زنده زنده می سوزانند! +تصاویر(18+)

سکوت مرگبار مجامع جهانی و کشورهای غربی موجب شده تا مسلمانان میانمار ضمن زندگی در بدترین وضعیت ممکن، قربانی نسل کشی و خشونت های قومی و مذهبی در این کشور شوند. در جریان دور جدید نسل کشی مسلمانان، 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شده است. 
 

به گزارش خبرگزاری اهل‏‏بیت(ع) ـ ابنا ـ خشونت علیه مسلمانان، که سال گذشته تنها به ایالت غربی راخین محدود شده بود، امروز در سرتاسر کشور میانمار گسترش یافته است. گروه‌های مهاجم خشمگینی از بودایی‌ها، که برخی با جنبش نظامی "9 6 9" كه به معنای «ويژگی‌های نه‌گانه بودا، شش راه بودا و ويژگی‌های نه‌گانه رهبانيت» است در ارتباطند، در شهرهای میکتیلا، نایپیادا، باگو و به تازگی نیز یانگون، بزرگ‌ترین شهر این کشور، به مسلمانان حمله‌ور شده‌اند.

بسیاری از مسلمانان یانگون، باگو و دیگر شهرهای بزرگ جرأت رفتن به مسجد، وارد شدن به فروشگاه‌های مواد غذایی مسلمانان یا نشان دادن مسلمان بودنشان خارج از خانه‌ها و مغازه‌هایشان را ندارند. در دوسال گذشته، دستکم 100 هزار مسلمان آواره، و هزاران مسلمان دیگر نیز کشته شده‌اند.

ضعف دولت مرکزی میانمار این قدرت را به اقوام و قبایل تندروی این کشور داده است تا اقدامات وحشیانه و خشونت باری را بر ضد اقلیت مسلمان اعمال کنند. "تین سین" رئیس جمهور میانمار 6 می در سخنانی مدعی شد که دولت میانمار متعهد به ایجاد جامعه ای آرام و هماهنگ در استان راخین است.

ولی اتفاقات دردناک در استان راخین و اقدامات خشونت بار بر ضد مسلمانان این منطقه واقعیت های دیگری را نشان می دهد. ایجاد پناهگاه های اضطراری برای مسلمانان روهینگیا اکنون تبدیل به مکانی دائمی برای آنان شده و این مکان ها شبیه به زندان شده است.

مسلمانان اجازه خروج از این اردوگاه ها و پناهگاه ها را ندارند. کارگران امداد و نجات تهدید می شوند. خشم و نگرانی مسلمانان در این اردوگاه ها به اوج خود رسیده است.

این اتفاقات و حملات به مسلمانان میانمار در حالی ادامه دارد که بر اساس آمار رسمی دولت میانمار در ماه مارس گذشته 43 نفر در شهر میکتیلا کشته شدند.

همچنین روز دوشنبه دوم اردیبهشت ماه انتشار ویدئویی در میانمار و بازتاب گسترده آن باعث شد تا بار دیگر تحولات داخلی میانمار به یکی از مهمترین کانون های توجه مخاطبان خبر و تحلیلگران تبدیل شود.

ویدئویی که علاوه بر تصاویر حمله گروهی افراطیان بودایی، صحنه هایی باورنکردنی از ضرب و شتم شدید و حتی آتش زدن مسلمانان در آن به چشم می خورد.

بر اساس گزارش های موجود و مورد تایید رسانه های غربی، مسلمانان میکتیلا به فجیع ترین وجه ممکن قربانی خشونت های بوداییان افراطی شده اند.

به عنوان مثال، در جریان دور جدید نسل کشی مسلمانان، 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شده است.

گفتنی است تا کنون آمار رسمی در مورد تعداد دقیق کشته‌های نسل‌کشی مسلمانان میانمار وجود ندارد و بر اساس آمار غیر رسمی در حوادث اخیر 170 نفر کشته شده، 7 هزار نفر زخمی شده و 40 هزار فعال مسلمان دستگیر و روانه زندان شده‌اند.

رهبر مسلمانان میانمار دکتر محمد یونس نیز سکوت کشورهای مسلمان در کنار کشورهای غربی و مجامع حقوق بشری را علت ادامه یافتن کشتار مسلمانان این کشور می‌داند.

 به گفته وی بودیست‌های افراطی مسلمانان را در میان خود نمی‌خواهند و به همین دلیل جوانان و به خصوص تحصیل کرده های مسلمان را دستگیر کرده و به نقطه نامعلومی می برند و به زنان مسلمان تجاوز می کنند.

اصلاحات مد نظر آمریکا که پس از سفر هیلاری کلینتون به میانمار در این کشور آغاز شد، همچنان در بایکوت کامل خبری در جریان است.

دیده‎بان حقوق‎بشر: مسلمانان میانمار در معرض پاک‎سازی قومی قرار دارند


دیده‎بان حقوق‎بشر: مسلمانان میانمار در معرض پاک‎سازی قومی قرار دارند
تصویر منتشر شده از سوی دیده‎بان حقوق بشر در 22 آوریل سال 2013 که نشان می دهد ساکنان محلی در ایالت راخین میانمار به غارت و ویران کردن بقایای یک مسجد تخریب شده، پرداخته‎اند.
دوشنبه 2 اردی بهشت 1392 | 13:39

دیده‎بان حقوق‎بشر اعلام کرده است که مقامات میانمار برنامه‎ای را برای «پاک‎سازی قومی» جامعه مسلمانان روهینگیا در میانمار به اجرا گذاشته‎اند.


دیده‎بان حقوق‎بشر روز دوشنبه با انتشار بیانیه‎ای اعلام کرده است که موج خشونت‎های قومی علیه مسلمانان که به مرگ صدها تن از آنان و آواره شدن هزاران تن دیگر در ایالت غربی راخین در سال ۲۰۱۲ منجر شده، به مثابه جنایت علیه بشریت است.

این سازمان حقوق‎بشری با اشاره به شواهد موجود در خصوص گورهای دسته‎‏جمعی و آوارگی مردم، اعلام کرده است که دولت میانمار «برنامه‎ای را برای پاک‎سازی قومی مسلمانان روهینگیا ترتیب داده که این برنامه با جلوگیری از رسیدن کمک‎های بشردوستانه و اعمال محدودیت‎های ترددی، همچنان ادامه دارد.»

در ادامه این بیانیه افزوده شده است که مقامات وابسته به حزب توسعه راخین و راهب‎های بودایی به صورت علنی از حملات سازمان‎یافته علیه محله‎های مسلمانان نشین و تحریم تجارت با مسلمانان در این منطقه، حمایت می‎کنند.

سازمان دیده‎بان حقوق بشر در ادامه افزود: «این گروه‎ها و دیگر گروه‎های همراه با آنان با انتشار کتابچه‎های متعدد و اظهارات صریح علیه مسلمانان ، به طور علنی و ضمنی موجودیت قومیت روهینگیا را انکار کرده و با بد جلوه دادن آنان، خواستار بیرون راندن این قوم از کشور شده و بعضا از عبارت پاک‎سازی قومی در مورد آنان استفاده می‎کنند.»

دیده‎بان حقوق‎بشر در ادامه از دولت تین سین رئیس جمهور میانمار به خاطر قصور در مجازات خراب‎کاران و جنایت‎کاران بودایی که به خانه‎های مسلمانان روهینگیا حمله می‎کنند، انتقاد کرده است.

اقلیت مسلمانان روهینگیا در میانمار تقریبا ۵ درصد از جمعیت حدود ۶۰ میلیونی این کشور را تشکیل می‎دهند.

از زمان دست‎یابی میانمار به استقلال در سال ۱۹۴۸ میلادی، اقلیت مورد تبعیض مسلمانان روهینگیا در این کشور، با شکنجه، نادیده گرفته شدن و ظلم مواجه شده‎اند.

دولت میانمار مرتبا به خاطر قصور در امر حفاظت از مسلمانان روهینگیا، مورد انتقاد قرار گرفته است.

در ادامه خشونت‎های قومی علیه مسلمانان میانمار، بیش از ۴۰ تن در ماه مارس در مرکز این کشور کشته و تعداد زیادی از مساجد و خانه‎های مسلمانان نیز در این منطقه به آتش کشیده شد.

توماس اوجی کوئینتانا گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر میانمار در تاریخ ۲۸ مارس، اعلام کرد که گزارش‎هایی به دست آورده است که نشان می‎دهند جنایت‎کاران سازمان‎یافته بودایی در شهر مئیکیتا در مرکز میانمار، اغلب در حضور نیروهای پلیس میانمار و سربازان این کشور علیه مسلمانان به خشونت متوسل می‎شوند.

کشتار وحشیانه 20 کودک مسلمان/ مجامع بین المللی همچنان ساکت اند


کشتار وحشیانه 20 کودک مسلمان/ مجامع بین المللی همچنان ساکت اند

"هشت پسربچه در مقابل چشمان من کشته شدند. من سعی کردم جمعیت را متوقف کنم و به آنها گفتم به خانه هایشان برگردند ولی آنها مرا تهدید کردند و پلیس هم مرا به کناری کشید."

جام سیاسی: جاناتان هد، خبرنگار بی بی سی، با سفر به برمه، به بررسی خشونت های مذهبی در برمه علیه مسلمانان پرداخت. وی در گزارش خود از اوضاع این کشور نوشت:  

 

ماه گذشته بیش از چهل نفر در جریان خشونت های مذهبی بین مسلمانان و بودائیان در شهر میکتیلا، از شهرهای مرکزی برمه کشته شدند.

 

در نگاه اول چنین به نظر می رسد که این شهر قربانی یک فاجعه طبیعی شده است. تمام یک محله به تلی از خاک تبدیل شده و خانه های آجری و سیمانی ویران شده اند. بعد از آن متوجه سوراخ های گلوله هایی می شوید در دیوارهایی که هنوز فرو نریخته اند و به این نتیجه می رسید که این ویرانی به دست بشر صورت گرفته نه طبیعت؛ و خشم مردم موجب این فاجعه شده است.

 

 

خانواده ها وصاحبان مغازه هایی که در این ساختمان ها زندگی می کردند اکنون ناپدید شده اند. تنها کسانی که دیده می شوند ماموران نظافت شهر هستند که در خرابه ها در جستجوی اشیاء به جا مانده هستند. در حقیقت یک جامعه مسلمان که به چند نسل قبل بازمی گردد، به کلی محو شده است.

 

کمی دورتر از مرکز شهر، مردم توقف می کنند تا قطعه ای از زمین را که سیاه شده نگاه کنند. این محلی است که بیست پسر بچه مسلمان را از مدرسه ربوده و به آنجا آورده و پس از قطعه قطعه کردن آنان، اجسادشان را به نفت آغشته کرده و آتش زده اند. هنوز قطعات استخوان های سوخته در کنار لنگه کفش های بی صاحب در میان خاکسترها دیده می شود.

 

شهر میکتیلا، در ظاهر آرام و با نظم به نظر می رسد. سربازها که قرار است کمتر در خیابان های برمه جدید دیده شوند، دوباره به خیابانها بازگشته اند. مقررات منع رفت و آمد شبانه هنوز رعایت می شود. ولی اتفاقاتی که درماه مارس رخ داد، نماینده میکتیلا در پارلمان برمه را تکان داده است.

 

 

وین هتین، نماینده پارلمان از حزب لیگ ملی برای دموکراسی، شخصی است که شجاعت خود را ثابت کرده و به دلیل وفاداری اش به خانم آنگ سن سوچی و لیگ ملی برای دموکراسی، بیست سال را در زندان گذرانده است. او که افسر سابق ارتش است، خشونت های زیادی را مشاهده کرده ولی پس از دیدن واقعه ماه گذشته هنوز سر خود را با ناباوری تکان می دهد.

 

به دلیل ناآرامی ها دست کم دوازده هزار نفر مسلمان از خانه های خود فرار کرده اند او می گوید: «هشت پسربچه در مقابل چشمان من کشته شدند. من سعی کردم جمعیت را متوقف کنم و به آنها گفتم به خانه هایشان برگردند ولی آنها مرا تهدید کردند و پلیس هم مرا به کناری کشید. من نمی‌دانم چرا پلیس هیچ کاری نکرد. شاید برای این است که تجربه کافی ندارند و نمی دانند چه دستوری باید بدهند.»

 

وین هتین، در ادامه سخنان خود می گوید هزاران نفر هورا می کشیدند. وقتی یک نفر به قتل می رسید فریاد خوشحالی سر می دادند با صدای بلند می گفتند: «دیروز آنها راهب ما را کشتند؛ ما باید آنها را بکشیم. زنان، راهبان بودایی و جوانان در میان جمعیت بودند. من از مشاهده این منظره منزجرکننده شرمگینم.»

 

حدود سی درصد مردم میکتیلا، مسلمانند. آنها در کسب و کار مهارت دارند و صاحب بسیاری از مغازه های شهر هستند. ولی اکنون آنان به چادرهای موقتی منتقل شده اند که به وسیله نیروی پلیس به شدت محافظت می شود.

 

درخواست ما برای این که وارد چادرها شده و با مردم صحبت کنیم مودبانه رد شد. ما می توانستیم کمک هایی را که تحویل داده می شد ببینیم. نمایندگان سازمان های کمک کننده بین المللی هم اکنون از این چادرها بازدید کرده اند ولی شرایط بسیار دشوار است و از تسهیلات بهداشتی خبری نیست.

 

در این مورد که خشونت ها تا چه اندازه خودجوش بود، عقاید متفاوت است و معلوم نیست آیا نیرویی در خارج این خشونت ها را برنامه ریزی کرده بود یا نه؟ ولی آنچه که در پشت این مناقشه وجود دارد، ترس و نفرتی است که این روزها به طور آشکار در سراسر برمه نسبت به مسلمانان ابراز می شود.

 

یکی از سرشناس ترین کسانی که یک چنین احساسی را بیان می کند، آشین ویراتو، یک راهب بودایی ۴۵ ساله است که در شهر مندلی، زندگی می کند. آشین در سال ۲۰۰۳، به جرم تحریک خشونت علیه مسلمانان به زندان افتاد. سال گذشته او در چارچوب بخشودگی گروهی زندانیان، آزاد شد. در ماه ژوئن گذشته که خشونت های فرقه ای در ایالت راخین، شروع شد او تظاهراتی در حمایت از بودائیان راخین به راه انداخت و متن سخنرانی هایی را چاپ و پخش کرد. این سخنرانی ها نشان دهنده بیگانه ستیزی ترسناک برمه بود.

 

 

او موافقت کرد که با من در صومعه ماسویین، در مندلی که محل زندگی اش بود، ملاقات کند. آشین ویراتو، که به آرامی و نرمی صحبت می کند، شنونده را به خود جذب می کند و بسیاری از طرفدارانش حس احترام آمیخته به ترسی نسبت به او دارند. هنگامی که با او ملاقات کردم به تازگی از رانگون بازگشته بود. دولت برمه او را برای شرکت در جلسه رهبران مذهبی که هدف از آن کاهش تنش های فرقه ای بود، دعوت کرده بود.

 

او گفت که قبول کرده لحن سخنرانی های خود علیه جامعه مسلمانان را که ۸ تا ۹ درصد جمعیت برمه را تشکیل می دهند، تا حدودی معتدل تر کند ولی به نظر می رسد ابراز خصومت وی علیه مسلمانان، تغییری نکرده است. آشین به من گفت: «ما راهبان بودایی بیش از حد انعطاف پذیر هستیم و غرور میهنی نداریم. مسلمانان در داد و ستد مهارت دارند و کارهای ساختمانی و حمل و نقل ما را به دست گرفته اند ولی حالا دارند احزاب سیاسی ما را هم در دست می گیرند. اگر این وضع ادامه پیدا کند کشور ما شبیه افغانستان یا اندونزی خواهد شد.»

 

وی مردان مسلمان را متهم می کند که به زنان بودایی تجاوز می کنند و از ثروت خود برای اغوای زنان بودایی و ترغیب آنان به ازدواج استفاده می کنند و بعد از ازدواج، زنانشان را در خانه زندانی می کنند. آشین، بودایی های سراسر برمه را ترغیب می کند که مسلمانان را تحریم کنند و سر و کاری با آنان نداشته باشند. به همین جهت طرفداران او در میان مغازه داران مندلی، برچسب هایی را توزیع می کنند که روی آن عدد "۹۶۹" که سمبل آموزه های آیین بودایی بشمار می رود، چاپ شده است.

 

وقتی با یک کارمند آژانس معاملات ملکی محلی در بازار اصلی شهر راه می رفتم، او با غرور به من نشان داد که تمام دکه های بازار به جز یک دکه، این برچسب را نصب کرده بودند. تنها یک دکه متعلق به یک زن مسلمان محجبه دیده می شد که حتی یک مشتری هم نداشت. این زن به من گفت: «من یک زن کاسب هستم و نمی خواهم خودم را درگیر این مسائل کنم. شاید آنها از نحوه لباس پوشیدن من خوششان نمی آید.»

 

 

بدبینی فرقه ای در برمه سابقه طولانی دارد و در دوره رژیم نظامی این کشور این بدبینی ها مانند آتش زیر خاکستر وجود داشته و گاهی منفجر شده بود. ولی حالا در جو تازه آزادی، که تصور می شد برمه را به سمت یک آینده بهتر و مهربان تر حرکت دهد، این بدبینی و بی اعتمادی ها آشکارتر شده و به شدت در حال گسترش است.

وهابيون نژادپرست


عكسی كه در عربستان جنجال آفرید

انتشار عكسی از اقدام نژادپرستانه یك شهروند سعودی در نشاندن خدمتكار خود در كنار اسباب و لوازم در انتهای خودرو، با اعتراض و جنجال فراوانی همراه شد.

به گزارش فرهنگ نیوز،  شبكه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی در عربستان با انتشار عكسی از برخورد نژادپرستانه یك شهروند با خدمتكار آسیایی خود، جنجال جدیدی را به راه انداختند.


در این عكس، شهروند سعودی خدمتكار آسیایی خود را در كنار اسباب و لوازم در انتهای خودرو نشانده است.

سازمانهای مدافع حقوق بشر تا كنون بارها در گزارشهایی از برخوردهای خشونت آمیز و نژادپرستانه با اتباع خارجی در عربستان و نقض حقوق آنها، و بی احترامی به كارگران و به ویژه خدمتكاران زن انتقاد كرده اند.

وزارت کشور میانمار: تلفات خشونت اخیر در کشور به 43 تن افزایش یافته است


وزارت کشور میانمار: تلفات خشونت اخیر در کشور به 43 تن افزایش یافته است
تصویر آرشیوی از خانه‌هایی که در شهر میکتیلا در مرکز میانمار به آتش کشیده شد.
10 فروردین 1392 | 10:07

به گزارش رسانه دولتي ميانمار، خشونت‌هاي اخير بر ضد مسلمانان در مرکز اين کشور به کشته شدن ۴۳ نفر و ويراني بيش از ۱۳۰۰ خانه و ساختمان منجر شده است.


اين گزارش روز شنبه (۱۰ فروردين) و پس از آن منتشر شد که روزنامه «نيو لايت آو ميانمار» از آواره شدن ۱۱ هزار و ۳۷۶ نفر در اثر موج جديد خشونت در اين کشور خبر داد.

درگيري‌هاي اخير بين بودايي‌ها و مسلمانان روهينگيا ۲۰ مارس در يک طلافروشي در شهر ميکتيلا در بخش مندلاي آغاز شد.

طبق اعلام وزارت کشور ميانمار اين خشونت‌ها « به ساير شهرستان‌ها در نقاط ديگر اين کشور نيز کشيده شد و تاکنون ۱۶۳ مورد خشونت در ۱۵ شهرستان روي داده است که آمار تلفات و مجروحان را به ترتيب به ۴۳ کشته و ۸۶ مجروح رسانده است.»

وزارت کشور ميانمار افزود ۱ هزار و ۳۵۵ باب خانه، مغازه و ساختمان نيز ويران شد. بيش از ۹ هزار تن از مردم ميانمار نيز در پناهگاه‌هاي موقت به سر مي‌برند.

سازمان ملل روز جمعه (۹ فروردين) هشدار داد در صورتي که دولت ميانمار نتواند چادر و تجهيزات کمکي براي آوارگان فراهم کند هزاران مسلمان روهينگيا که در اثر خشونت‌هاي اخير در غرب اين کشور آواره شدند در فصل بارش باران‌هاي موسمي با بحران جدي مواجه مي‌شوند.

جان گينگ، مدير دفتر هماهنگي سازمان ملل در امور بشردوستانه گفت :«ده‌ها هزار تن از مردمي که در اثر خشونت‌ها در استان راخين آواره شدند هم‌زمان با آغاز بارش باران‌هاي موسمي با خطر حتمي وقوع يک تراژدي ديگر مواجهند.»

فصل ريزش باران‌‌هاي موسمي در ميانمار معمولا در ماه مي آغاز مي‌شود و در مدت ۶ ماه حدود ۵۰۰ سانتي متر باران مي‌بارد.

جوامع بودايي که خواهان اخراج مسلمانان روهينگيا به بنگلادش هستند مانع ارسال کمک‌هاي بشردوستانه به اردوگاه‌هاي آوارگان روهينيگا مي‌شوند.

گينگ که هفته جاري به راخين سفر کرد افزود :«مشکلات مهمي در رابطه با تهديدها و فتنه انگيزي بر ضد نهادهاي کمک رساني و کارکنان آن‌ها وجود داشته است و ما براي تسهيل ارسال کمک‌هاي بين‌المللي به اين کشور و فرهنگ‌سازي در اين زمينه به حمايت دولت نيازمنديم.»

وي افزود: «نمي‌توان درباره اهميت و اضطراري بودن اوضاع اغراق کرد. رهبران مذهبي و سران جوامع نيز در ارتقاي فرهنگ صلح و احترام متقابل در کشوري مثل ميانمار که داراي فرهنگ‌ها و قوميت‌ها مختلف است نقش مهمي به عهده دارند.»

بودائي‌هاي افراطي اغلب به مسلمانان روهينگيا حمله مي‌کنند و خانه‌هاي آنان را به آتش مي‌کشند. دولت ميانمار به ناتواني در حفاظت از اقليت مسلمان در اين کشور متهم شده است. گفته مي‌شود در اثر حملات بودائي‌هاي افراطي تاکنون صدها مسلمان روهينگيا کشته و هزاران نفر ديگر نيز از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند.

بر اساس گزارش‌ها، نيروهاي نظامي ميانمار نيز با فراهم کردن ظروف حاوي بنزين براي بودايي‌هاي افراطي، زمينه به آتش کشيده شدن منازل روستايي‌هاي مسلمان را فراهم و آن‌ها را مجبور به فرار مي‌کنند.

مسلمانان روهينگيا داراي اصليت پارسي، ترکي، بنگالي و پشتون هستند که اوايل قرن هشتم ميلادي به ميانمار مهاجرت کردند.

سازمان عفو بين‌الملل و ديده بان حقوق بشر با انتشار بيانيه‌هاي جداگانه‌اي از ميانمار خواستند براي حفاظت از جمعيت مسلمانان روهينگيا در برابر بودايي‌هاي افراطي اقداماتي اتخاذ کند.

اخبار مرتبط:

مردم نیویورک در اعتراض به قتل نوجوان امریکایی برای ششمین روز تظاهرات کردند


مردم نیویورک در اعتراض به قتل نوجوان امریکایی برای ششمین روز تظاهرات کردند
تصویری از پلیس ضد شورش نیویورک که گروهی از تظاهرکنندگان را در بروکلین محاصره کرده است. (سیزدهم مارس 2013)
دوشنبه 28 اسفند 1391 | 14:35

شهروندان خشمگین نیویورک در امریکا، در اعتراض به قتل نوجوان سیاه‎پوست امریکایی به دست نیروهای پلیس، برای ششمین شب متوالی در خیابان‎های منطقه بروکلین تظاهرات برگزار کرده‎اند.


تظاهرکنندگان خشمگین روز شنبه در یک مراسم شب نشینی با شمع‎های روشن در خیابان تجمع کرده و سپس در اعتراض به قتل کیمانی گری نوجوان ۱۶ ساله امریکایی به دست افسران اداره پلیس نیویورک، به سوی پاسگاه پلیس حرکت کردند.

کیمانی گری حدود یک هفته پیش به ضرب گلوله‎های افسران اداره پلیس نیویورک به قتل رسید.

بر اساس این گزارش، صدها مامور پلیس روز شنبه با حضور در خیابان‎ها، تدابیر امنیتی را به اجرا گذاشتند.

به گفته تظاهرکنندگان، حضور نیروهای پلیس به حدی بود که در فاصله هر تقاطع حداقل یک مامور پلیس به چشم می‎خورد.

افسران لباس شخصی اداره پلیس نیویورک در تاریخ نهم مارس کیمانی گری را در منطقه فلت باش شرقی در بروکلین به ضرب گلوله به قتل رسانده و مدعی شدند، پس از آن‎که مقتول اسلحه‎ای را به سوی آنان نشانه رفت اقدام به تیراندازی به سوی وی کردند.

این درحالی است که خانواده کیمانی ادعاهای مطرح شده از جانب پلیس را رد کرده و اعلام کردند که گری در حالی که غیرمسلح بوده به قتل رسیده است.

دوونته براون یکی از دوستان گری که در زمان وقوع حادثه همراه او بوده به خبرنگاران گفت: «در زمان حادثه گری فریاد می‎زد که تیراندازی نکنید من فرار نخواهم کرد ولی افسران پلیس به سوی وی شلیک کردند.»

بر اساس نتایج کالبد شکافی به دست آمده از جسد مقتول، ۷ گلوله به سوی کیمانی شلیک شده که از این میان ۳ گلوله به پشت او اصابت کرده است.

قتل کیمانی گری موجی از خشم و اعتراض را در جامعه امریکا به وجود آورده است.

در جریان درگیری‎های به وقوع پیوسته میان پلیس و معترضان در تظاهرات شنبه شب که تظاهرکنندگان با شمع‎های روشن در خیابان‎های بروکلین حاضر شده بودند، ۵۰ نفر به دست نیروهای پلیس دستگیر شدند.

خشم و انزجار عمومی از پلیس نیویورک به شدت افزایش یافته و شهروندان امریکایی با از دست دادن اعتماد خود به پلیس، نیروهای اداره پلیس نیویورک را به اعمال خشونت، تبعیض نژادی و هدف قرار دادن مغرضانه جوانان آفریقایی‎تبار امریکا، متهم کرده‎‌اند.

سرودی خاطره انگیز از جنگ بوسنی


سرودی خاطره انگیز از جنگ بوسنی

بیست سال پیش در چنین روزهایی در قلب اروپای متمدن و در میان سکوت کشورهای غربی،  صرب‌های بوسنی، به جان مسلمان‌ها افتادند. جنایات زیادی در این جنگ وحشیانه اتفاق افتاد که لکه ننگ آن تا ابد بر پیشانی مدعیان حقوق بشر خواهد ماند. از قتل عام و نسل کشی مسلمانان گرفته تا تجاوز به زنان و دختران مسلمان به منظور پاکسازی قومی و نژادی.

آمریکا، کشورهای اروپایی و مجامع بین‌المللی دست به هر کاری زدند تا مانع تشکیل یک قدرت اسلامی در اروپا شوند. گاهی با سکوت، گاهی هم با تحریم تسلیحاتی دو طرف! در حالی که این تحریم ظاهری و دروغین در حقیقت فقط تحریم مسلمان‌های بوسنی و حکومت قانونی این کشور بود، تا صرب‌ها بهتر و راحت‌‌تر بتوانند به جنایات خود ادامه دهند.

البته شدت این جنایات به حدی بود که رسانه‌‌های دنیا نمی‌توانستند چشم و گوششان را بر آن ببندند. جنایات صرب‌ها که یادآور جنگ‌های صلیبی علیه مسلمانان بود، دنیای اسلام را تحت تاثیر قرار داد. رزمندگانی از کشورهای اسلامی داوطلبانه عازم بوسنی شدند. جمهوری اسلامی هم آن روزها یکی از معدود کشورهایی بود که از مردم بوسنی حمایت کرد و حتی چند نفر از نیروهای ایرانی در این جنگ به شهادت رسیدند.

این جنگ خانمانسوز در نهایت با توافق قدرت‌‌های برتر دنیا به صلح دیتون و ایجاد یک دولت مشترک چند قومیتی منجر شد. طرحی که در حقیقت به ضرر مسلمان‌های بوسنی بود. چون مسلمانان که تقریبا نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دادند، بدون آنکه به حق و حقوق طبیعی خود برسند، مجبور شدند قدرت را با کروات‌ها و صرب‌های جنایتکار تقسیم کنند، در حالی که حدودا ۷۰ درصد از خاک این کشور در اشغال صرب‌ها بود.

طبق این طرح ریاست جمهوری به صورت چرخشی بین یک صرب، یک بوسنیایی و یک کروات دست به دست می‌شود تا هیچگاه هیچ دولت اسلامی در اروپا شکل نگیرد! در حقیقت بوسنیِ مسلمان که در زمان جنگ به کشورهای اسلامی گرایش داشت به فدارسیون بوسنی تبدیل شد که به خاطر شکل حکومت و چرخش قدرت در آن، اجازه‌ی بازگشت دوباره به جهان اسلام را ندارد.

اینجاست که گاهی از بی‌خبری ما سوء‌استفاده می‌‌کنند و می‌پرسند که نتیجه آن همه حمایت از مسلمان‌های بوسنی چه شد؟! متاسفانه رسانه‌های ما مخصوصا صداوسیما هم به خودشان زحمت نمی‌دهند تا کمی در این‌باره صحبت کنند!

  *****

در زمان بوسنی، سرودهایی به زبان بوسنیایی از صداوسیما پخش می‌شد که نقش زیادی در ارتباط قلبی و همراهی مردم ایران با مردم بوسنی داشت. چند گروه موسیقی هم از آن کشور به ایران آمده و برنامه‌هایی اجرا می‌کردند که صدا و تصویر آنها از رادیو و تلویزیون ایران پخش می‌شد.

خیلی وقت بود که دنبال این آهنگ‌ها و سرودهای خاطره انگیز بودم، تا اینکه دو سه ماه قبل یک گروه از جوانان بوسنیایی و کوزویی (که همچنان عاشق ایران و امامند) به قم آمدند. خوشبختانه از طریق یکی از دوستانم که راهنما و رابط این گروه بود، مجموعه‌ا‌ی زیبا از موسیقی ملی، سنتی و مذهبی بوسنی را بدست آوردم که در میان آنها چند سرود خاطره انگیز از زمان جنگ هم موجود بود. یکی از این سرودها، بعدا به موسیقی تیتراژ مستند ایرانی «خنجر و شقایق» به کارگردانی نادر طالب‌زاده تبدیل شد.

لینک دانلود این سرود زیبا و خاطره انگیز

بله پسر تو تنهایی Ja sin sam tvoj

دانلود تیتراژ مستند خنجر و شقایق

سرودهای دیگری از این گروه

سرود اول

سرود دوم

سرود سوم

لینک های مرتبط:

دیدار اول علی عزت بگویچ رییس جمهور بوسنی با رهبر انقلاب در سال ۷۲

دیدار دوم علی عزت بگویچ با رهبری در سال ۷۸ : «جمهورى اسلامى ایران تنها کشورى است که در جنگ به صورت واقعى مردم مسلمان بوسنى را مورد حمایت قرار داد و در امور داخلى ما نیز به هیچ وجه دخالت نکرد و این حقیقت روشن به عنوان یک صفحه درخشان در تاریخ ثبت خواهد شد.»

خاطراتی از آن روزها به روایت آرشیو مطبوعات

برای وضوح بیشتر روی تصاویر کلیک کنید

یک انسان 90 دلار


برده داری مدرن: یک انسان 90 دلار


شفقنا – بهت‌آور است که امروز انسان‌ها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشریت در بردگی به سر می‌برند. با این وجود، فعالان مدنی علیه برده‌داری این گمان را دارند که جهان در شرف رسیدن به نقطه عطفی در این زمینه است: برده‌داری شاید تا ۳۰ سال دیگر ریشه‌کن شود.

شمار انسان‌هایی که در عصر حاضر در بردگی به سر می‌برند ۲۷ میلیون نفر تخمین زده می‌شود؛ بیش از دو برابر تعداد افرادی که گمان می‌رود در عصر تجارت برده‌داری از آفریقا و از مسیر اقیانوس اطلس به آمریکا منتقل شده‌اند.

بررسی سوابق کشتی‌ها این امکان را فراهم می‌کند که شمار بردگانی را که از آفریقا به آمریکا و حوزه دریای کارائیب منتقل شده‌اند از قرن شانزدهم میلادی تا زمان ممنوعیت برده‌داری در سال ۱۸۰۷ میلادی برآورد کرد. این تعداد حدود ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است.

رقم امروزی ۲۷ میلیون نفر را کوین بلز، پژوهشگر سازمان "برده‌ها را آزاد کنید" ‌اعلام کرده است. او این رقم قابل توجه را نتیجه رشد سریع جمعیت،‌ فقر و فساد دولتی می‌داند.

"تعداد قربانیان برده‌داری در آمریکا بیش از قربانیان قتل است"

کوین بلز از سازمان "برده‌ها را آزاد کنید"

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که برده‌داری چیزی تاریخی و مربوط به گذشته است،‌ اما برده‌داری به شکل‌های گوناگون و در همه قاره‌ها وجود دارد؛ از قاچاق بردگان جنسی و کارگر گرفته تا اسارت به خاطر بدهی‌ و افرادی که پس از دریافت وام‌هایی کوچک، مجبور به کار اجباری دائمی برای وام‌دهنده هستند.

بن اسکینر، پژوهشگر و روزنامه‌نگار که برای تهیه مستندهایی درباره موارد برده‌داری به مناطق مختلفی از جهان سفر کرده است، می‌گوید :"من اغلب در فکر کارگر معدنی هستم که در شمال هند بردگی می‌کرد."

"من توانستم شب پیشش بروم و با او مصاحبه کنم. از او پرسیدم که چرا تاکنون فرار نکرده است. تنها دلیلش این بود که از خشونت فوق‌العاده پیمانکار معدن که به او وامی ناچیز داده بود، می‌ترسید. در دنیای او،‌ پیمانکار خدا بود. او نه تنها زندگی می‌بخشید، بلکه روزی‌دهنده هم بود. وقتی ما دلیل دوام پدیده برده‌داری را بررسی می‌کنیم، باید شکسته شدن این چرخه‌های وابستگی را هم در نظر بگیریم."

اسکینر می‌گوید که بسیاری از بردگانی که با آنها در هند آشنا شد، هیچ شناختی از زندگی آزاد نداشتند و از حقوق بنیادی و اولیه خود آگاه نبودند.

بیلز می‌‌گوید: کشورهای در حال توسعه بیشترین تعداد برده‌های کارگر را دارند، هرچند حتی کشورهای توسعه‌یافته نیز با وجود داشتن قوانین قوی در زمینه حقوق بشر نمی‌توانند مجریان قانون را برای حل کامل این مشکل به کار بگیرند.

او می‌گوید: "کارگران مهاجر قادر به پرداخت بدهی خود به قاچاقیان انسان نیستند. مردی را با وعده داشتن شغل اغوا کرده‌اند،‌ مدارکش را گرفته‌اند و او مجبور شده است در یک آشپزخانه مشغول به کاری شود که هیچوقت پایانی نداشت یا دختر نوجوان کتک‌خورده‌ای که الان در خیابان مجبور به تن‌فروشی شده است، شرایط مشابهی دارد."

بیلز می‌گوید: دولت آمریکا میلیاردها دلار صرف مبارزه با جنایات می‌کند، ولی تنها قسمت کوچکی از این بودجه صرف مبارزه با برده‌داری می‌شود، در حالی که می‌دانیم تعداد موارد برده‌داری در آمریکا بسیار بیش از موارد جنایت است.

در اروپا نیز قربانیان برده‌داری همیشه نمی‌توانند به قانونی که برای حمایت از آنها تصویب شده است، تکیه کنند. موسسه خیریه مبارزه با قاچاق انسان، در یک مورد مانع قاچاق شد و دخترکی را که نجات داده بود، به مجارستان بازگرداند. اما به محض آن که او به جایی بازگشت که قرار بود امن باشد،‌ در همانجا مورد تجاوز قرار گرفت و به قاچاقچیان بازگردانده شد.

سازمان بین‌المللی کار اعلام کرده است که ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در سراسر جهان مجبور به کار اجباری هستند، اما "کارگران بدهی" ‌در این آمار در نظر گرفته نشده‌اند. این کارگران، کسانی هستند که به دلیل بدهی خود یا خانواده‌هایشان ناگزیر به کار اجباری شده‌اند و عملا به بردگی گرفته شده‌اند.

با این وجود، سازمان بین‌المللی کار معتقد است که می‌تواند برده‌داری را به طور کامل ریشه‌کن کرد.

بئاته آندراس، از مسئولان این سازمان جهانی اعتقاد دارد که در ده سال گذشته این حرکت شتاب گرفته است. او به جنبش رو به رشد و فعالیت‌هایی که در برخی کشورها برای مبارزه با برده‌داری انجام می‌شود، اشاره می‌کند.

او این مبارزه را با فعالیت‌هایی مقایسه می‌کند که سال‌ها قبل برای مقابله با ایدز انجام شدند. آن فعالیت‌ها هم چندین سال طول کشید تا حرکت و تعهد لازم برای مقابله با ایدز همه‌گیر شود.

در حال حاضر برده‌داری در تمام کشورهای جهان ممنوع است.

آندراس می‌گوید: "ما هنوز به نقطه عطف نرسیده‌ایم،‌ اما در شرایط کنونی نیز دور زدن قوانین ضدکار اجباری برای کشورها و شرکت‌ها سخت‌تر شده است."

او اضافه می‌کند: "دلایلی برای خوش‌بینی وجود دارد و ما در سال‌های اخیر شاهد تغییری سریع در قوانین و ایجاد مقررات بهتر بوده‌ایم."

او می‌گوید: "نشانه‌‌های روشنی وجود دارد که آگاهی مسئولان شرکت‌ها بیشتر می‌شود و دولت‌های بیشتری در این مسیر حرکت می‌کنند. اگر ما به اندازه کافی رهبرانی آماده حرکت داشته باشیم،‌ می‌شود گفت که برده‌داری در حال ریشه‌کن شدن است."

بلز می‌گوید: زمانی بود که دستگاه‌های مجری قانون می‌دانستند که چگونه باید با یک کامیون پر از موادمخدر برخورد کنند، اما روش‌های روشنی برای شیوه حل و فصل مسائل مربوط به یک کامیون پر از انسان وجود نداشت.

او می‌گوید که این وضع عوض شده است.

در قطعنامه‌ای که سازمان ملل متحد علیه قاچاق انسان صادر کرده است، سه عامل پیشگیری،‌ حفاظت و پیشگیری مورد توجه بوده است.

 

فعالیت گروه "قاچاق را متوقف کنید" که در زمینه مقابله با قاچاق انسان فعال است، بر پیشگیری‌ متمرکز است. به طور مثال آنها در قرقیزستان با کودکان خیابانی کار می‌کنند و به آنها می‌آموزند تا علائم هشداردهنده را بشناسند و بتوانند از این که به گدایی و سرقت در خیابان‌ها مجبور شوند، جان سالم به در ببرند.

تحریم محصولاتی که با کار اجباری و برده‌داری کارگران تولید شده‌اند هم نقش مهمی در پیشگیری دارد. شماری از فروشندگان عمده پنبه در ازبکستان،‌ خرید پنبه‌هایی را که حاصل کار اجباری کارگران بوده است، متوقف کرده‌اند و سال میلادی گذشته هم پارلمان اروپا یک قرارداد تجاری با ازبکستان را به دلیل استفاده از کودکان کار در روند تولید محصولات رد کرد.

در سال ۲۰۰۳ میلادی، طرحی ملی در برزیل به اجرا درآمد که در چارچوب آن و با تغییر مقررات و قوانین مربوط به بازرسی کار،‌ هزاران کارگری که به بردگی گرفته شده بودند، آزاد شدند. براساس این طرح، اگر مشخص شود که کارفرمایان از کارگران برده استفاده می‌کنند،‌ اسامی‌شان در "فهرست کثیف" رسمی قرار می‌گیرد. تاکنون اسامی ۳۰۰ شرکت و فرد در این فهرست ثبت شده است.

سازمان بین‌المللی کار هم در تلاش است تا برای تشخیص "نشانه‌های نامرئی" کار اجباری، به کشورهای دیگر کمک کند.

بلیز می‌گوید: اینها برخی عواملی هستند که برده‌داری را به "‌مشکلی قابل حل برای نسل ما" در ۲۵ تا ۳۰ سال آینده تبدیل می‌کنند.

او اضافه می‌کند: بهترین برآوردها نشان می‌دهد که برده‌داری هزینه‌ای بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار به اقتصاد جهانی تحمیل می‌کند. این مبلغ به تنهایی رقم هنگفتی است، اما تنها بخش کوچکی از اقتصاد جهانی را شامل می‌شود. ۲۷ میلیون نفر هم عدد بزرگی‌ است،‌ اما در عین حال، تنها بخش کوچکی از جمعیت جهان در بردگی به سر می‌برد.

او می‌گوید: "برده‌داری در آستانه انقراض است و برای ریشه‌کن کردن آن تنها به یک همت عالی نیاز داریم. به طور حتم نیازمند همکاری دولت‌هایی هستیم که باید دست به دست هم دهند و قوانین خود را به اجرا در بیاورند. این کار، شدنی است."

 

زندگی یک انسان چه قدر ارزش دارد؟

  • براساس اعلام سازمان "برد‌ه‌ها را آزاد کنید"‌ امروزه متوسط قیمت یک برده ۹۰ دلار است
  • محاسبات این سازمان نشان می‌دهد که هزینه‌ای بالغ بر یازده میلیارد دلار در مدت ۲۵ تا ۳۰ سال آینده لازم است تا همه افرادی را که به بردگی گرفته شده‌اند، از چنگال بردگی بیرون کشید و آنها را در مقابل آن مصون کرد
  • در سال ۱۸۵۰ میلادی، یک برده معادل ۴۰ هزار دلار امروزی ارزش داشت
  • در قرن هجدهم میلادی، دستبندهای فلزی به نام مانیلا به آفریقای غربی برده شد. از این دستبندها در داد و ستد بردگان استفاده می‌شد

 

برده‌داری در امپراتوری بریتانیا

  • دکتر ریچارد هازی از مرکز جهانی مطالعات برده‌داری در دانشگاه لیورپول می‌گوید که امپراتوری بریتانیا برده‌داری را در سال ۱۸۳۳ میلادی غیرقانونی اعلام کرد، اما برده‌داری هرگز واقعا از بین نرفت و دوباره به شکل‌های مختلف مثل کار کودکان ظاهر شد
  • در اوایل سال ۱۸۴۰ میلادی بریتانیا اعلام کرد که برده‌داری در هند به عنوان بخشی از "مهرورزی" بریتانیایی متوقف شده است،‌ اما آنچه در واقع اتفاق افتاد،‌ این بود که تعاریف تغییر کردند و افراد به جای برده،‌ کارگر و خدمتکار نامیده شدند

."

برده‌داری در تاریخ

  • همه بردگان، آفریقایی‌تبار نبودند. برده‌داری در میان برخی گروه‌های بومی آمریکا و کشورهای آسیایی وجود داشته است و اروپایی‌ها در یک دوره تاریخی توسط امپراتوری عثمانی به بردگی گرفته شده‌اند
  • در یک دوره تاریخی، کشاورزان روسی در شرایطی شبیه برده‌داری به سر می‌بردند. در زمان اعطای برابری در سال ۱۸۶۱ میلادی، ۲۲ میلیون کشاورز بدون زمین در آن کشور بودند

برده‌داری در جای جای جهان قدیم وجود داشت و یونانیان، رومی‌ها و مصری‌ها همگی برده داشتند

Source: BBC

WWW.SHAFAQNA.COM

آمریکا چگونه می خواهد جمعیت جهان را کنترل کند؟


چه کشوری پیش از دیگران سیاست کنترل جمعیت را اتخاذ کرد؟ اهداف پنهان ترویج سیاست کنترل جمعیت چه بود؟ چه افرادی در این سیاست مرموز نقش داشتند؟ نقش بانک جهانی در این میان چه بود؟ برای واکاوی بیشتر این سیاست مرموز با گزارش ویژه مشرق همراه باشید.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ اکثر مکاتب سیاسی و علمی مدرن دنیای غرب علی رغم تفاوت ها و تضادهای عمیقی که با یکدیگر دارند در یک موضوع به اتفاق نظر مشکوکی می رسند. میلیتاریسم، امپریالیسم، راسیزم، پرمون گرایی رادیکال، بیگانه ترسی، سوسیالیزم و کمونیسم و دیگر ایدئولوژی های مشابه نوعی جهان بینی ضد انسانی را ترویج می کنند که در آن نژاد انسانی چیزی در حد حشرات موذی دیده می شود که خواسته ها و اشتهای بی حد و حصر او نظم طبیعی را به خطر می اندازد و در نتیجه اتخاذ تدابیر سخت گیرانه ای برای محدود کردن آن ضروری است.

توماس مالتوس

توماس مالتوس (1766-1834) اقتصاد دان انگلیسی را می توان پدر این دیدگاه دانست. مالتوس کسی بود که پایه های شبه علمی برای این نوع نگاه به انسان را فراهم کرد. تئوری او می گوید منابع غذایی در دسترس هیچگاه کفاف زاد و ولد انسان را نمی دهد.

همین جمله بدبینانه مالتوس و محاسبات آماری او برای اثبات این تئوری کافی بود تا انگلستان در آن زمان سیاست های سخت گیرانه ای را پیش بگیرد که موجب قحطی زدگی و گرسنگی میلیون ها انسان در ایرلند و هندوستان شد.

مالتوس معتقد بود رشد جمعیت انسانی بدون هیچ شک و شبهه ای همیشه به فقر و قحطی منجر می شود. با این که این نظریه در تضاد با واقعیت های تاریخی ای است که نشان می دهند افزایش جمعیت موجب بالا رفتن استانداردهای زندگی شده است؛ در قرن بیستم و هم اکنون در قرن بیست و یکم نیز عده ای از رهبران سیاسی و روشنفکران معتقد به آن هستند.

مالتوس معتقد بود زاد و ولد انسان همیشه بیش از مقداری است که منابع غذایی آن تامین شود.

دکترین آمریکایی کنترل جمعیت جهان مهلک ترین تاثیرپذیری از این نظریه را در دهه های اخیر به نمایش گذاشته است. نومالتوسیزم قرن بیستم خود را در نوشته های بوم شناسی با نام پائول ارلیش (Paul R. Ehrlich) نشان داد.

 کتاب «بمب جمعیت» او که در سال 1968 انتشار یافت به عنوان کتاب مقدس معتقدان به تئوری ضد انسانی کاهش جمعیت عمل کرد. در این کتاب ارلیش در مورد ازدیاد نوع بشر هشدار داده و دولت آمریکا را تشویق می کند تا تدابیر کنترل جمعیتی سخت گیرانه ای به کار بندد. ارلیش از دولت آمریکا می خواهد هم در داخل کشور و هم در کشورهای جهان سوم سیاست هایی را برای کاهش نرخ رشد نوع بشر اتخاذ کند.پیشنهادهای ارلیش به سرعت مورد توجه برنامه ریزان سیاست های خارجی آمریکا قرار گرفت. ناگفته نماند که جان هولدرن (John Holdren) مشاور علمی اوباما از شاگردان و همکاران ارلیش است.

پائول ارلیش نویسنده کتاب بمب جمعیت

 تا میانه دهه 60 منابع مالی برنامه های کنترل جمعیت آمریکا هم در داخل و هم در خارج از کشور توسط سازمان های خصوصی تامین می شد. ارگان هایی مانند شورای جمعیت و تنظیم خانواده از پرکارترین سازمان ها در این زمینه بودند که ارتباط عمیقی با برنامه های پشت پرده اصلاح نژاد انسانی داشتند.
با این که بنیادهای یهودی راکفلر، فورد و میلبنک سالانه میلیون ها دلار به این سازمان ها کمک می کردند؛ دلارهای تخصیص داده شده نمی توانست اشتهای سیری ناپذیر برنامه کنترل جمعیت جهان را تامین کند.

در نتیجه در نیمه دوم دهه 60 کنگره آمریکا برای پاسخ به عطش کنترل جمعیت سیاست های ضد بشری وارد معرکه شد و برای کاهش جمعیت در داخل و خارج از کشور بودجه های فدرال را تصویب کرد. بدین ترتیب ناگهان صدها میلیون دلار وارد این برنامه ضد بشری شد که به تدریج به میلیاردها دلار رسید و در برنامه های سقط جنین و عقیم سازی اجباری هزینه گردید.

جان هولدرن (شاگرد ارلیش) هم اکنون مشاور علمی اوباماست

از اولین اهداف این برنامه، جمعیت های غیر سفید پوست و جهان سومی های ساکن در خود آمریکا بود. سرخپوست های بومی از اولین قربانیان نومالتوسیزم رایج در نظام آمریکا بودند. در سال 1966 در تمامی بیمارستان های مربوط به سرخپوستان برنامه عقیم سازی در دستور کار قرار گرفت.

در سال 2005 آنجلا فرنکس (Angela Franks) در کتاب خود در این مورد می نویسد که این عقیم سازی بدون اطلاع و رضایت افراد انجام می گرفت و تا سال 1977 حدود یک چهارم زنان سرخپوستی که به هر دلیلی به بیمارستانی در اوکلاهاما مراجعه کرده اند عقیم شده اند. شواهدی در دست است که نشان می دهد گاهی برنامه عقیم سازی بر روی جمعیت یا قبیله خاصی متمرکز می شده است. برای مثال در طی دهه 70 تمامی زنان قبیله کاو در اوکلاهاما توسط پزشکان عقیم شدند.

در یک برنامه دیگر که در کلینیک های مخصوص افراد فقر اجرا شد مراجعه کنندگان به این مراکز بدون این که متوجه شوند عقیم می شدند. مسئول این برنامه اداره فرصت های اقتصادی آمریکا بود که اکثرا سیاه پوستان فقیر را نشانه گرفته بود. این برنامه هم چنین در بخشی از پورتو ریکو که تحت حاکمیت آمریکا بود نیز اجرا شد. گزارش ها نشان می دهد در سال 1975 یک سوم از زنان این بخش عقیم شدند.

اما سنگین ترین بخش برنامه کنترل جمعیت جهان نه در آمریکا که در خارج از مرزهای این کشور در حال اجرا بود. در دوران جنگ سرد و تبلیغات کمونیست ها در اقصی نقاط جهان، مردم کشورهای فقیر بیشترین تمایل را به نظام کمونیستی نشان می دادند. این تمایل از دید آمریکایی ها به مثابه زنگ خطری برای گسترش کمونیسم در جهان بود. در نتیجه یکی از اهداف کاهش جمعیت جهان سوم کاستن از نیروهایی بود که می توانستند به طور بالقوه به خدمت کمونیسم درآیند.

نیویورک تایمز رشد جمعیت را به خطر اندازنده صلح جهانی معرفی می کند.

تحلیلگران شرکت رند در آن زمان برای رئیس جمهور وقت آمریکا، لیندون جانسون، گزارشی تهیه کردند که در آن محاسبات مغرضانه ای انجام شده بود تا به اثبات رساند که کودکان متولد شده در جهان سوم دارای ارزش اقتصادی منفی هستند!! در نتیجه با تولد کودکان بیشتر در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین، فقر در این کشورها گسترده تر می شود و نیز جمعیت انبوهی به وجود می آید که از طبقه کارگر بوده و آماده رهبری شدن توسط سوسیالیت ها و انقلاب ها کمونیستی هستند. بر این اساس بدیهی است هیچ دولتی نباید اجازه بدهد فقر در بین مردمش گسترش یابد و درنتیجه باید از افزایش جمعیت کشور خود جلوگیری کند.

از پوسترهای تبلیغاتی برای کاهش جمعیت در آمریکا:
 برخی به دنیا می آیند که باری به دوش دیگران باشند.

طبق این تجزیه و تحلیل ها جانسون به این نتیجه رسید که «5 دلار سرمایه گذاری در کنترل جمعیت پر سود تر از 100 دلار سرمایه گذاری در رشد اقتصادی است». متعاقب حمایت دولت جانسون از برنامه های کاهش جمعیت جهانی، کنگره آمریکا نتوانست خود را از افتخار مشارکت در این جنایت محروم کند و در سال 1966 قانونی را به تصویب رساند که طبق آن بودجه ویژه ای در اختیار آژانس توسعه بین المللی آمریکا قرار گرفت تا در برنامه های کنترل جمعیت در خارج از کشور هزینه کند.

طبق این قانون مقرر شد که تمامی کمک های مالی دولت آمریکا به کشورهای دیگر منوط به سطح ابتکارات و تمایل دولت های آنها برای کنترل جمعیت خواهد بود. به عبارت دیگر حاکمانی که در جهان سوم آمریکا را در عقیم کردن جمعیت های فقیر کشور خود کمک می کردند؛ مشوق های فراوانی به دست می آوردند و دولت هایی هم که همکاری های لازم را انجام نمی دادند؛ با مشکل مواجه می شدند. طبیعتا با توجه به ماهیت دولت های جهان سوم پیش بردن چنین طرحی برای آمریکا سخت نبود و هولوکاست واقعی کنترل جمعیت با موفقیت به دست آمریکایی ها به اجرا گذاشته شد.

با تاسیس اداره جمعیت در آژانس توسعه بین المللی آمریکا در سال 1966، دکتر رونهولت (Reimert Thorolf Ravenholt) ریاست آن را به عهده گرفت و تا سال 1979 در این پست باقی ماند. این اداره توانست با صرف میلیاردها دلار یک امپراطوری قدرتمند جهانی برای شبکه یکپارچه برنامه های کنترل جمعیت جهان ایجاد کند و به وجود آمدن انسان هایی که نظام آمریکا "نامطلوب" توصیف می کرد را متوقف سازد.

از نشان های برنامه کنترل جمعیت برای تبلیغ تک فرزندی.

رونهولت فردی جامعه گریز بود که دکترای همه گیر شناسی داشت و ظاهرا بارداری زنان را هم مانند آبله یا تب زرد نوعی بیماری تصور می کرد که باید ریشه آن را از بین برد. بر همین اساس عقیم سازی زنان بیشترین توجه او را جلب کرده بود.

او در این کار آنچنان شدت عملی نشان می داد که گاه موجب تنفر و اشمئزاز همکارانش می شد. برای مثال اطلاعات کارت ویزیت او بر روی یک کاندوم چاپ شده بود! رونهولت این کارت ویزیت را با یک حس لذت و سرافرازی به تمامی مراجعانش تقدیم می کرد. او کاری های تبلیغاتی جلفی نیز برای تبلیغ عدم باردار شدن زنان انجام می داد.

برای مثال رونهولت برای جشن های یادمان 200 سالگی تاسیس آمریکا دستور داد میلیون ها نوع از کاندوم هایی که روی آن پرچم رنگی آمریکا چاپ شده بود تهیه شود و در همه سازمان های کنترل جمعیت تحت مدیریتش در سراسر جهان پخش شود! او به وفور در مورد راهکارهای پخش مقادیر بیشتری از قرص های ضد حاملگی سخن می گفت و از هر فرصتی برای ژاژخایی در مورد برنامه های ضد انسانی اش استفاده می کرد. او در مصاحبه ای گفته بود یک چهارم از تمامی زنان بارور جهان باید عقیم شوند تا برنامه های آمریکا برای کنترل جمعیت جهان به اهداف خود برسد و آمریکا بتواند نظام اقتصادی مد نظر خود را حفظ کند.

رونهولت یک نژادپرست بود و دیدگاه های نژادپرستانه خود را در تمامی برنامه های کنترل جمعیت تسری می داد. سیاهان را هنوز برده می دید و چنان که در سال 2000 گفته است معتقد بود که: «سیاهان آمریکایی باید از بخت و اقبال خود ممنون باشند که در قرون اولیه برده داری رایج بوده است. چون اگر چنین نبود؛ این سیاهان آمریکایی امروز وجود نداشتند زیرا که اجداد آنها به جای فروخته شدن به برده داران به دست دشمنان سیاه پوست خود کشته می شدند».

سخنی از پاپ ژان پل دوم علیه سقط جنین:
ملتی که خود کودکان خود را می کشد، ملت بدون فرداست.

رونهولت به عنوان رهبر برنامه آمریکایی کنترل جمعیت جهان، خود با شرکت های داروسازی و
ادامه نوشته

بازخوانی اهداف ضد جمعیتی ممنوعیت استفاده از DDT + تصاویر


DDT چه نوع ماده ای است؟ آیا استفاده از آن برای سلامت انسان مضر است یا نه؟ دلیل اصرار شدید نهادها و سازمانهای غربی برای حذف DTT از رده آفت کش ها چه بود؟ DDT چه ازتباطی با مبحث کنترل جمعیت دارد؟ با گزارش ویژه مشرق همراه باشید تا به ارزش جان انسان ها نزد سیاستمداران غربی پی ببرید.


 
گروه گزارش ویژه مشرق؛ تاملی کوتاه در آنچه که در بیست و چهارم سپتامبر 1944 از زبان یگانه مکار سیاست انگلستان، وینستون چرچیل جاری شده است کافیست تا ما را به مروری بر صفحه های سیاهی از تاریخ در مورد ماده DDT وا دارد:

چرچیل می گوید: «ما عوامل پیشگیری فراوانی علیه بیماری های گرمسیری و حمله تمامی انواع حشرات از شپش گرفته تا پشه ها و عقب راندن آن ها کشف کرده ایم. DDT پودر فوق العاده ای است که کاملا بررسی و آزمایش شده و نشان داده شده است که نتایج اعجاب انگیزی دارد و بعد از این در حجم های عمده توسط نیروهای بریتانیایی در برمه و نیروهای آمریکایی و استرالیایی در اقیانوسیه و هند در تمامی مناطق استفاده خواهد شد». در این گزارش به اهداف پشت پرده جمعیت زدایی با اعلام ممنوعیت استفاده از DDT خواهیم پرداخت.

چرچیل اولین سیاست مداری بود که در مورد اهمیت DDT صحبت کرد.

DDT آفت کشی بود که برای اولین بار در سال 1874 ساخته شد ولی با توجه به عدم شناسایی کامل ساختار و فعالیت آن تا سال 1930 توجهی به آن نشد. در اواخر دهه سی میلادی، پائول موللر (Paul H. Müller) قابلیت DDT برای کشتن حشرات موذی را معرفی کرد. با توجه به اثرات اعجاب انگیز این ماده در کاهش مرگ و میر انسان ها و نیز افزایش تولیدات کشاورزی، موللر در سال 1948 جایزه نوبل پزشکی را برنده شد. ویکتور فرولیشر (Victor Froelicher) که با کارهای موللر آشنا بود؛ در اکتبر 1942، DDT را به اداره تحقیقات و توسعه علمی ارتش آمریکا معرفی کرد. با بررسی کارهای موللر، کارشناسان ارتش آمریکا با زیرکی تمام به اهمیت فوق العاده DDT پی بردند.

پائول موللر به دلیل تحقیقاتش بر روی DDT جایزه نوبل گرفت.



ویکتور فرولیشر اطلاعات DDT را به ارتش آمریکا انتقال داد.

 در آن دوران بیماری مالاریا نیروهای دریایی آمریکا را که درگیر کشمکش با نیروی دریایی ژاپن بودند از پا انداخته بود. بلافاصله ارتش وارد مذاکره با کارخانه های سم سازی شد تا DDT را به صورت انبوه تولید کرده و از آن برای مقابله با گسترش بیماری مالاریا بین تفنگداران دریایی آمریکا استفاده کند. به علاوه ارتش آمریکا از DDT برای ضد عفونی کردن تمامی مناطق جنگی پس گرفته شده از آلمانی ها نیز استفاده کرد. برای مثال پس از عقب نشینی ارتش آلمان از ایتالیا، نیروهای آمریکایی با استفاده از DDT بیماری های واگیردار قابل انتقال با حشرات و جوندگان را در شهرهای این کشور کنترل کردند و توانستند از مرگ و میر افراد غیر نظامی فراوانی جلوگیری کنند.

ارتش آمریکا به سرعت متوجه قابلیت DDT در جبهه های جنگ شد.   
             
در اواخر جنگ جهانی دوم این ماده فقط در مناطق جنگی کاربرد داشت؛ اما با پایان یافتن جنگ و با توجه به کارایی فوق العاده آن، DDT در اختیار آژانس های بهداشت عمومی سراسر جهان قرار گرفت. از آنجا که درصد بالایی از بیماری های عفونی شناخته شده انسان توسط حشرات منتقل می شد؛ استفاده از DDT برای کشتن حشرات امری معقول به نظر می رسید. هم چنین حشرات، موجب از بین رفتن محصولات کشاورزی و قحطی و گرسنگی هم می شدند. به همین دلیل DDT به عنوان یک ناجی بزرگ مطرح شد که علاوه بر جلوگیری از کشتار انسان ها توسط عوامل بیماری زا به افزایش تولید غذا نیز کمک می کرد.

در اواخر جنگ دوم جهانی از DDT برای مبارزه با بیماری ها در مناطق جنگ زده استفاده شد.

 آمریکا از اولین کشورهایی بود که از  DDT  در اهداف غیر نظامی بهره برد. از سال 1946 سازمان بهداشت عمومی آمریکا از DDT برای مبارزه با مالاریا استفاده کرد. پروژه موفقیت آمیز بود تا جایی که در سال 1952 فقط دو مورد از ابتلا به مالاریا از سراسر آمریکا گزارش شد. کشورهای دیگر به سرعت از آمریکا الگوبرداری کرده و به استفاده گسترده از DDT روی آوردند. کارخانه های بزرگی برای تولید آن ساخته شد و کشورهای جهان سوم با توجه به قیمت ارزان آن به راحتی می توانستند آن را خریده و استفاده کنند.

پس ازجنگ استفاده غیر نظامی از DDT شروع شد.

در نیمه دهه 50 مالاریا در اروپا ریشه کن شد و تعداد مبتلایان به مالاریا در آفریقای جنوبی 80 درصد کاهش یافت. در سال 1946 حدود 2 میلیون و 800 هزار نفر در سریلانکا مبتلا به مالاریا بودند که با استفاده از DDT این تعداد در سال 1963 به رقم اعجاب انگیز 17 نفر رسید. DDT مرگ و میر مالاریا در هند را نیز به صفر رساند. در کل DDT توانست ابتلا به مالاریا را در آسیا و آمریکای لاتین 99 درصد کاهش دهد.

DDT توانست مرگ و میر ناشی از بیماری های منتقله با حشرات را به شدت کاهش دهد.

 با این حال نگاه به DDT با ظهور مشکوک راشل کارسون (Rachel Carson) و نوشته هایش که سرتاسر سوء استفاده از علم و علمی جلوه دادن یک سری فرضیات بود؛ راه دیگری در پیش گرفت. در سال 1958 ویراستار یک مجله آمریکایی از راشل خواست که به عنوان یک زیست شناس مطالبی را در مورد حمایت از طبیعت و مضرات استفاده از DDT بنویسد. راشل شروع به نوشتن سلسه خذعبلاتی کرد که در سال 1962 به صورت کتابی با نام بهار خاموش به چاپ رسید. راشل در این کتاب با آب و تاب فراوان از شهری سخن می گوید که مردم آن مسموم شده اند و بهار در آنجا خاموش است زیرا تمامی پرندگان به دلیل استفاده از حشره کش هایی مانند DDT مرده اند! 

اعلام خطر و دروغ پردازی علیه DDT توسط راشل کارسون و دست های پشت پرده هدایت کننده او شروع شد.

این کتاب از بنیه علمی برخوردار نبود و اطلاعات غلط و بی پایه ای در مورد انقراض جانداران در اثر استفاده از DDT ارائه می داد و ادعا می کرد این ماده سرطان زا است؛ موضوعی که هیچ گاه به اثبات نرسید. وحشت انتشار داده شده توسط این کتاب و مانور رسانه ای قوی پشتیبانی کننده آن ترس از DDT را به خارج از مرزهای آمریکا کشاند. طبق هشدارهای کارسون برخی دولت ها استفاده از DDT را برای مبارزه با مالاریا ممنوع اعلام کردند. نتایج وحشتناک بود.

هجمه رسانه ای شدیدی علیه DDT به راه افتاد.

 برای مثال در سیرالئون که در سال 1963 فقط 17 مورد مرگ در اثر مالاریا گزارش شده بود؛ ممنوعیت استفاده از DDT در سال 1964،
/
ادامه نوشته

مروری بر چهارصد سال جنایات بریتانیای کبیر + عکس


با چهارصد سال تاريخ استعماري سراسر جنايت و شكنجه و نسل‌كشي انگلستان چقدر آشناييد؟ آيا مي‌دانيد طي استعمار انگلستان بر كشور هند چند ميليون نفر به دليل سياست‌هاي استعماري اين كشور كشته شدند؟ براي مرور گوشه‌اي از تاريخ ننگين چهارصدساله استعمار انگليس با گزارش ويژه مشرق همراه شويد.
گروه گزارش‌ ویژه مشرق؛ اعطای جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا بار دیگر سیاسی بودن این جایزه را به جهانیان اثبات کرد. گرچه سازمان های بین المللی بسیاری از جمله دفتر دائمی صلح بین الملل، صلیب سرخ جهانی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، سازمان یونیسف و سازمان بین‌ المللی کار از جمله نهادهایی بوده اند که در دهه های گذشته جایزه صلح نوبل را دریافت کرده اند، اما موارد بسیاری نظیر اعطای این جایزه به مقامات رژیم اشغالگر صهیونیستی و اکنون اتحادیه اروپا، نگرش حقوق بشری این کمیته به شدت زیر سوال برده است.

مراسم اهدای جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا

در این گزارش به سوابق ضد بشری بریتانیا که دارای یکی از سیاه‌ترین کارنامه‌های استعماری در اروپاست خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است بدلیل کثرت موارد نقض حقوق بشر و جنایات انگلستان طی دوره‌های استعمار خود بر کشورهای جهان، تنها عمده‌ترین و مهمترین موارد آن اجمالا در این گزارش ذکر شده است.


آغاز استعمار انگلستان در آسیا

تاریخ آغاز استعمار - نوین - را می‌توان از قرن 15 و 16 میلادی دانست که امپراتوری بریتانیا در سال 1599 با تاسیس کمپانی هند شرقی اين كمپاني پايه‌‏هاي سلطه استعماري بريتانيا بر مناطق زرخيز جنوب آسيا را تحكيم كرد و از آن پس، كليه عمليات استعماري و روابط سلطه‏‌گرانه انگليس با ملل جنوب آسيا، از طريق كمپاني هند شرقي انجام مي‏شد. نفوذ و سلطه عميق بریتانیا بر هند، پس از گذشت سه قرن از تأسيس اين كمپاني، موجب شد تا هند به عنوان بخشي از امپراتوری بریتانیا اعلام شود و ملكه ويكتوريا به عنوان امپراتوريس هند و انگليس، تاج‏گذاري نمايد. اين دوران، دوران غارت مردم هند توسط انگلستان محسوب مي‏شود كه در پوشش روابط اقتصادي و تجارت و بازرگاني، زمينه‏‌ساز نفوذ سياسي در اين سرزمين گرديد.

ویل دورانت درباره هند و به طور کلی شرق در برابر غرب می نویسد: «به خاطر داشته باشیم که مردم شمال هند یعنی نیمه مهمتر هند با یونانی ها، رومی ها و خود ما هم نژاد هستند یعنی از همان نژاد هند و اروپایی یا آریایی هستند.»(ص۱۴) زبان سانسکریت ریشه زبان اروپایی است.

وی یادآور می شود که ریاضیات هندی چگونه توسط اعراب وارد غرب گردید و همچنین پرداختن به مسائل دیگری چون فلسفه، مذهب و تمدن در هند و به طور عام در شرق، که در جای خود قابل توجه است. در ادامه وی به این نکته اشاره دارد که چگونه هندوستان توسط دزدان دریایی انگلیسی و فرانسوی مورد تهاجم و غارت قرار گرفت و استعمار و استثمار چگونه در این کشور غلبه یافت و مردم این سرزمین را در خود فروکشاند. وی می نویسد که انگلیسی ها همه چیز را در هندوستان به فروش می رساندند آنها حتی حاکمان ایالت ها را با دریافت رشوه به قدرت می رساندند، و هندوها را وادار می کردند گران بخرند و ارزان بفروشند و این سیاست امپریالیستی بود که سبب گردید ۳۰ میلیون هندی در کلکته به اوج بدبختی برسند.

سیاست امپریالیستی انگلستان 30 میلیون هندی در کلکته را به اوج بدبختی رساند

طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا،‌بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه 1770 میلادی بیش از 10 میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری، بدرفتاری و شکنجه به دست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را از دست دادند.

ویل دورانت در ادامه به این مسئله اشاره می کند، به رغم این که انگلیسی ها برای ثبات نظام فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بریتانیا در هندوستان اقداماتی را انجام دادند ولی هندوها نیز از آن بهره مند گردیدند که می توان این اقدامات را این گونه برشمرد: ۱- منسوخ شدن رسم «سوتی»(سوزاندن زنان بعد از مرگ شوهرانشان) ۲- وارد کردن تشکیلات سازمانی به نهادهای رسمی هندوها ۳- منسوخ کردن نظام برده داری (که هندوها بهای گزافی را برای آن پرداختند) ۴- احداث راه آهن (برای اهداف تجاری و نظامی)۵- وارد کردن علم و تکنولوژی غرب به هندوستان. وی سیستم طبقاتی هند را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد ولی نکته قابل توجه سیستم مالیاتی بود که انگلیسی های متجاوز در هند ایجاد کرده بودند.

10 میلیون هندی در دهه 1770 تنها در ایالت بنگال بر اثر استعمار انگلیس جان خود را از دست دادند

در حقیقت هندی ها می بایست در کشور خود به انگلیسی ها مالیات می پرداختند؛ «درصد مالیات ها نسبت به تولید ناخالص ملی در هند بیشتر از هر کشور دیگری در دنیا است تا همین اواخر این رقم معادل دو برابر درصد مالیات ها در انگلیس و سه برابر اسکاتلند بود.» انگلیسی ها به واسطه این مالیات های سنگین، هزینه سربازان هندی را، برای سلطه بر کل این شبه قاره تامین می کردند و بدون صرف هیچ هزینه اقتصادی و انسانی توانستند خود را بر کل هندوستان مسلط سازند، در حقیقت از خود هندی ها برای استعمار و استثمار هندوستان بهره بردند. وی معتقد است که هندوها در برابر این همه ستم هیچ فریادرسی نداشتند. ویل دورانت در ادامه به چگونگی انهدام اقتصادی هندوستان می پردازد و می نویسد: «شرایط اقتصادی هند نتیجه اجتناب ناپذیر استثمار سیاسی آن است.»

از سال 1942 نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که در حدود 5 میلیون هندی دیگر را به کام مرگ کشاند. طی سال‌های 1942 تا 1944 بین 3/5 تا 5 میلیون هندی بر اثر قحطی جان باختند. به دستور چرچیل در این سال‌ها، تمامی کشتی‌هایی که برای انتقال مواد غذایی به هند مورد استفاده قرار می‌گرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی این بار نیز در ایالت بنگال هند جان میلیون‌ها هندی را گرفت.

در حدود 5 میلیون هندی طی سال‌های 1942 تا 1944 بدلیل گرسنگی جان باختند.


گسترش استعمار به آفریقا

در پايان جنگ هاي ناپلئون در سال 1814 ميلادي، بريتانيا مستعمره هلندي "كيپ" در آفريقاي جنوبي را اشغال كرد. مهاجران هلندي كه بوئرها ناميده مي‌شدند (بوئرها در زبان هلندي به معني كشاورزان است) مي‌خواستند رسوم و مذهب كالوينيست خود را حفظ كنند. بنابراين آنها از كيپ مهاجرت كرده و با كاروان بزرگي از گاري‌ها كه توسط گاوها كشيده مي‌شدند راه شمال را درپيش گرفتند. بوئرها در سر راه خود به قبايل "زولو" برخورد كردند. جنگ‌هاي بي وقفه‌اي بين بوئرها و قبايل زولو رخ مي‌دهد.

زولو در لغت به معنای "آسمان" است. زولوها یکی از تیره‌های نژادی و زبانی در آفریقا بودند که طی سال‌های ۱۸۳۰-۱۸۳۹ با بوئرها در جنگ بود، و سرانجام در سال ۱۸۸۰ مغلوب بریتانیا شدند.

جنگ از ۱۶ دسامبر ۱۸۸۰ آغاز شد. در دور اول جنگ، انگلیسی ها شكست خوردند و فرمانده آنان ژنرال «كالی» نیز كشته شد. ویلیام گلدستون نخست وزیر وقت انگلستان كه چنین دید و به واقعیت پی برد، از در سازش وارد شد و خود مختاری ترانسوال را بپذیرفت.

پس از كشف طلا در ترانسوال، هزاران انگلیسی برای كار در معادن وارد این منطقه شدند و شهر ژوهانسبورگ یك روزه ساخته شد.

بوئرها كه چنین دیدند بر كارگران غیر بومی و شركت های انگلیسی استخراج طلا، مالیات سنگین بستند و تازه واردین را از شركت در انتخابات و كسب مقام دولتی در آن منطقه محروم كردند. این وضعیت، باعث اعتراض معدنداران شد و به وزارت مستعمرات در لندن شكایت بردند. این وزارت به دولت محلی بوئرها اولتیماتوم داد كه به آن توجه نشد. به دستور لندن نیروی نظامی انگلستان مستقر در «كیپ» وارد عمل شد و دور دوم جنگ از یازدهم اكتبر ۱۸۹۹ آغاز گردید و هر حمله نظامی انگلیسی‌ها به شكست انجامید.

این بار بوئرها از شیوه جنگ چریکی استفاده می‌كردند، لباس غیر نظامی می‌پوشیدند و از كمین‌گاه حمله می‌بردند. همچنین، این بار دولت‌های اروپایی متخاصم با انگلستان به ویژه آلمان به بوئر اسلحه برتر و آموزش نظامی می دادند، به گونه ای كه تا آخرین ماه های این جنگ ۲۹ ماهه از نیروی ۲۵۰ هزار نفری انگلستان كار موثری برنیامد. انگلستان بهترین سربازان و ژنرالهای خود از جمله ژنرال كیچنر، ژنرال كمپ ، ككویچ و رابرتز را به جنگ بوئرها فرستاده بود.

سربازان بوئر در جنگ بوئرها (1902- 1899)

جنگ در ۳۱ ماه ۱۹۰۲ با امضاد پیمان ورینیگینگ پایان یافت. دولت انگلستان طبق این پیمان ۳ میلیون پوند به بوئر ها داد، خود مختاری آنان را برسمیت شناخت و قول......

مطالب مرتبط
ادامه نوشته

نخست وزیر به تحریک نفرت از بومیان متهم شد



ترسا اسپنس، رئیس گروه بومی آتاواپیسکات در ایالت آنتاریوی شمالی



گروهي از زنان کانادايي استفان هارپر، نخست وزير اين کشور را به تحريک نفرت از مردم بومي در کشور متهم کرده‌اند.

الن گابريل، عضو «زنان بومي جزيره لاک‌پشت» روز جمعه (۲۹ دي، ۱۸ ژانويه) تاکيد کرد تا به حال شاهد واکنش‌هاي نژادپرستي قوي و فزاينده عليه اعتراض‌هايي است که جنبش «تنبلي بيشتر ممنوع» براي حقوق پيمان بومي‌ها سازمان‌دهي مي‌کند.

اين در حالي است که ناکامي دولت کانادا براي پوشاندن جامه عمل به خواسته‌هاي بوميان اين کشور موجب اعتراض‌هاي زيادي در سراسر اين کشور شده است.

صدها معترض کانادايي ۲۷ دي (۱۶ ژانويه) که بسياري پرچم‌و نشانه‌هايي در دست داشتند از دولت فدرال اين کشور خواستند تا به نگراني‌هاي بوميان کانادايي توجه کند.

همچنين، معترضان چند تظاهرات ديگر در شهرهاي ديگر کانادا برگزار کردند که به بسته شدن برخي خطوط ريلي و جاده‌ها از جمله بزرگ‌راه ترانس‌کانادا و معدن شن نفتي در غرب کانادا شد.

جوامع بومي کانادا که به اقوام اوليه نيز شناخته مي‌شوند، مي‌گويند که از ناکامي دولت اتاوا در پرداختن به نارضايتي‌هاي اجتماعي و اقتصادي پيش روي يک ميليون و ۲۰۰ هزار بومي نااميد هستند.

همچنين، بوميان کانادا از لايحه سي-۴۵ (C-۴۵) که با هدف تغيير قوانين مربوط به زمين‌هاي بومي است بسيار خشمگين هستند.

اعتراض‌ها در کانادا پس از آن شدت يافت که ترسا اسپنس، رئيس گروه بومي آتاواپيسکات در ايالت آنتاريوي شمالي ۱۱ آذر (۱۱ دسامبر ۲۰۱۲) در اعتراض به نقض حقوق بوميان کانادا دست به اعتصاب زد. او خواهان برگزارس نشست بين نخست وزير کانادا، ديويد جانسون، فرماندار کل و رهبران بومي درباره مشکلات بوميان اين کشور شد.

مجمع بوميان اوليه نيز بار ديگر در خواست خود را براي برگزاري نشست با هارپر و جانسون در ۵ بهمن (۲۴ ژانويه) مطرح کرد.

اسپنس نيز روز جمعه در بيانيه‌اي اعلام کرد اگر چه شرايط جسمي او رو به ضعف است، اما هنوز مصمم است تا تشکيل نشست ۵ بهمن را ببيند.

بسياري از بوميان کانادا در شرايط بدي زندگي مي‌کنند و از نداشتن آب آشاميدني مناسب، مسکن ناکافي، اعتياد و ميزان بالاي خودکشي مواجه هستند.

م ف/م ف


اخبار مرتبط:

لارنس فریمن: قتل عام، سیاست غرب در قبال کشورهای آفریقایی

لارنس فریمن از بررسی اطلاعات اجرایی در واشنگتن

کارشناس امريکايي معتقد است که سياست غرب در قبال کشورهاي منطقه غرب قاره آفريقا سياست «قتل عام» است و غرب اجازه برقراري ثبات و رشد اقتصادي در اين منطقه را نمي‌دهد. 


فرانسه با ادعاي جلوگيري از پيشرفت شورشيان مالي که کنترل بخش‌هاي شمالي اين کشور را در اختيار دارند، از روز شنبه مداخله نظامي خود را در اين کشور آفريقايي آغاز کرده است. فرانسه اعلام کرده است که قصد دارد شمار نظاميان خود در مالي را سه برابر کند و از ۸۰۰ نيروي نظامي به ۲۵۰۰ نظامي افزايش دهد. 

از زماني که آمادو توماني توره رئيس‌جمهور مالي در تاريخ ۲۲ مارس سال ۲۰۱۲ ميلادي در جريان يک کودتا سرنگون شد، اين کشور صحنه نا آرامي و درگيري بوده است. سران کودتا مي‌گويند آنها اين کودتا را در واکنش ضعيف دولت به شورشيان الطوارق در شمال مالي که در دو ماه اخير ادامه داشته، انجام داده‌اند. 

در همين راستا لارنس فريمن از بررسي اطلاعات اجرايي در واشنگتن در گفتگو با شبکه پرس تي وي به بررسي اين موضوع پرداخته است. در اين برنامه همچنين از نظرات دو مهمان ديگر برنامه، ديويد لاولي خبرنگار و فيلم ساز در لندن و همچنين اريک درايستر موسس stopimperialism.com در نيويورک استفاده مي‌شود. آن چه در زير مي‌خوانيد، متن گفتگوي لارنس فريمن با شبکه پرس تي وي مي‌باشد : 

پرس تي وي : زماني که فرانسه حملات هوايي را به مالي آغاز کرد، تاکيد داشت که از همسايگان مالي نيز کمک خواهد گرفت اما اکنون اين گونه به نظر مي‌رسد که فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه از موضع خود کنار کشيده است؛ وي گفته بود که به اندازه کافي در مالي حضور نظامي خواهد داشت تا شورشيان را از بين ببرد و ثبات را در اين کشور برقرار کند. نظر شما درباره اين موضوع چيست؟ 

فريمن : فکر نمي‌کنم که وي از موضع خود کنار کشيده باشد. فکر مي‌کنم که مداخله نظامي فرانسه در مالي با موفقيت همراه نخواهد بود؛ اهداف اين تهاجم هنوز مشخصا عنوان نشده است؛ در حقيقت هيچ هدف راهبردي وجود ندارد. مشکل با کشورهاي همسايه، اکواس (جامعه اقتصادي کشورهاي غرب آفريقا) و بورکينا فاسو، نيجريه و نيجر اين است که آنها توانايي اين مسئله را ندارند و نمي‌توانند به آموزش اين نوع تسليحات نامتعارف به ويژه در صحرا بپردازند. 

بنابراين اين عمليات از آغاز، عملياتي شکست خورده است که با گسترش آن، در واقع مناطق ساحل، ساهارا و غرب آفريقا را در درگيري غوطه ور مي‌سازد و مشکل اينجاست که شما شاهد هستيد که دقيقا همان نيروهايي که از آنها براي سرنگوني معمر قذافي رئيس جمهور ليبي استفاده شد، يعني نيروهاي امريکايي، فرانسوي و انگليسي، در مالي نيز استفاده مي‌شود. 

آنها نقش هاي متفاوتي را بر عهده مي‌گيرند اما آنها در اين عمليات دخالت دارند و اين نشان از شکست کلي اين سياست دارد؛ به ويژه اين حقيقت جاي تامل دارد که شرايط مالي پس از سرنگوني معمر قذافي و سرازير شدن سربازان آموزش ديده و تجهيزات و سلاح ها به مناطق شمالي اين کشور، وخيم تر شده است. 

بنابراين کل رويه غرب قديمي شده است، منظورم اين رويه قتل عام عليه مردم آفريقا مي‌باشد. ما نيازمند رويه اي براي توسعه، رشد اقتصادي، احداث پروژه هاي زير بنايي به منظور ارسال آب به مناطق مختلف نيجر و استفاده از رودخانه نيجر هستيم و فکر نمي‌کنم که اين رويه اصلا براي فرانسوي ها سودي داشته باشد و فکر مي‌کنم که روبرو شدن با فجايعي مهم در آينده اي نزديک، در صورت ادامه اين رويه، دور انتظار نباشد. 

پرس تي وي : مي‌خواهم مطلبي در مخالفت با آن چه شما گفتيد مطرح کنم؛ شما گفتيد که اين جنگي نيست که فرانسه به همراه برخي از متحدانش در ناتو مي بايست در آن دخالت مي‌کردند. من از گفته هاي مدير انجمن تحقيقات استراتژيک استفاده مي‌کنم. وي گفته است که ما اين چنين جنگ هايي را براي مدت هاي طولاني تمرين کرده‌ايم؛ 

برنامه اي وجود دارد که براساس آن قرار است گروه هاي تروريستي و راهزنان را از بين ببريم. آيا به نظر شما فکر نمي‌کنيد که اين ممکن است بخشي از به اصطلاح نظم جديد ژئوپولتيک در آفريقا باشد که از ليبي آغاز شد و اکنون شاهد ادامه آن در مالي و از سوي ديگر در سوريه هستيم؟ 

فريمن : مهمان پيشين برنامه به اين سياست دورويي و کنايه آميز غرب اشاره کرد؛ درست است دولت اوباما همراه با سارکوزي و کامرون جنگي براي سرنگوني قذافي رئيس جمهور ليبي به راه انداختند و آنها با گروه هاي مبارز اسلامي در ليبي و گروه هاي ديگر و رهبران آنها در اين جنگ همراهي کردند؛ اکنون نيز ما با مبارزان به اصطلاح القاعده در مالي مبارزه مي‌کنيم که همان نيروهايي هستند که ما در ليبي به آنها ملحق شده بوديم و در حقيقت ما در سوريه نيز براي سرنگوني دولت حاکم با چنين نيروهايي همراه شده‌ايم. 

بنابراين اگر شما قصد داريد با تروريسم مبارزه کنيد، شما در حقيقت بايد به سراغ افرادي پشت پرده برويد و اکنون همه به خوبي مي‌دانند که خاندان سلطنتي سعودي که با خاندان سلطنتي انگليس و قطري ها همکاري مي‌کنند، وهابيون و سلفي ها را از نظر مالي تامين مي کنند و اين افراد که هم اکنون در بيشتر مناطق غرب آفريقا پراکنده شده‌اند، اين گروه ها را تشکيل مي‌دهند و اکنون نيز ما با چنين گروه هايي در اين منطقه مبارزه مي‌کنيم. 

بنابراين اين جنگي براي ريشه کن کردن تروريسم نيست؛ اين سومين جنگي است که فرانسه در آفريقا درگير آن شده است. سياست نخبگان مالي و اقتصادي در شهر لندن، در قبال آفريقا، قتل عام مردم است و اين سياست ها برقراري ثبات در کشورهاي منطقه غرب آفريقا را دنبال نمي‌کند. منظورم اين است که همه به خوبي مي‌دانند که مالي چقدر با ثبات بود و اين کشور از چه دموکراسي بهره مي‌برد، اما اين دموکراسي و ثبات در يک لحظه از هم پاشيد. 

شما دقيقا شاهد همين شرايط در جمهوري آفريقاي مرکزي و نيجريه هستيد و مي‌بينيد که اين کشورها دچار مشکل هستند؛ کنگو نيز دچار مشکل است؛ آفريقاي جنوبي در مشکل و بحران به سر مي برد. غرب از سياست هاي گذشته خود، سياست هايي نظير آن چه فرانکلين روزولت براي توسعه کشورهاي قدرتمند براساس مليت، توسعه اقتصادي و دموکراسي واقعي دنبال مي‌کرد، فاصله گرفته است. مردم در اين گونه کشورها مي‌توانستند در روند توسعه کشور خود مشارکت داشته باشند. 

غرب از اين سياست ها فاصله گرفته است و سياست استعمارگري انگليس بر آفريقا در واقع تا امروز ادامه داشته است و اين همان چيزي است که ما امروز تحت عنوان حملات اخير از سوي فرانسه مشاهده مي‌کنيم، اما در حقيقت اين سياست ها از حمايت هاي اوباما و کامرون نيز برخوردار بوده است. 

پرس تي وي : و البته ما هم اکنون شاهد سرايت اين مسئله به ديگر کشورها از جمله در الجزاير هستيم و شرايط در اين کشور ناآرام است. همچنين شاهد هستيم که ناآرامي و درگيري به الجزاير کشيده شده است؟ 

فريمن : اين موضوعي است که فکر مي‌کنم بسياري از مردم درباره آن به جد تفکر مي‌کنند زيرا در حقيقت کشورهاي منطقه غرب قاره آفريقا توانايي رويارويي با اين نوع تسليحات غير متعارف را ندارند. 

الجزاير تا حدودي اين توانمندي را دارد و گفته مي‌شود که الجزايري ها به نيروهاي فرانسوي اجازه داده و براي آنها مجوز صادر کرده‌اند تا از حريم هوايي اين کشور براي انجام حملات هوايي به مالي استفاده کنند. اما اين موضوع که خود الجزاير نيز در اين درگيري حضور خواهد داشت يا خير، موضوعي است که هنوز مشخص نيست. 

در ابتدا بايد گفت که آنها احتمالا به فرانسوي ها مشکوک هستند و دو طرف ... چيزي که ما آن را القاعده مغرب اسلامي و الطوارق مي‌ناميم، نيروهايي مردمي هستند که مي‌توان عليه آنها در کشور خودشان استفاده کرد. 

اما در حقيقت اين مسئله اين حقيقت را آشکار مي‌کند که هيچ هدف استراتژيک بلند مدتي درباره چگونگي عملکرد در مالي، براي چگونگي عمليات در منطقه ساحل، براي چگونگي فعاليت در کشورهاي منطقه صحرا وجود ندارد. منظور من اين است که شما شاهد يک قرن خشکسالي و قحطي در مالي بوده‌ايد و هم اکنون بيش از ۱۰ ميليون نفر در اين کشور با تهديد امنيت غذايي روبرو هستند. 

سرمايه گذاري براي به دست آوردن آب و سرمايه گذاري آن در زير ساخت ها به منظور ثمر بخش کردن اين کشور کجاست؟ اصلا چنين چيزي وجود ندارد. موضوع به اصطلاح آزادي مالي از سوي فرانسوي ها، واژه اي کاملا مبهم است و اگر شمار نيروهاي نظامي فرانسوي به ۲۵۰۰ نيروي نظامي افزايش يابد، آن موقع شاهد گسترش (ناآرامي در سراسر منطقه) خواهيد بود و من با برخي اظهارات ديگر مهمانان برنامه موافق هستم. 

اين مسئله نمي‌تواند شامل تروريسم باشد؛ اين موضوع در عوض موجب گسترش تروريسم مي‌شود. بنابراين مي‌توان گفت که رويه اي درست و صادقانه از سوي فرانسوي ها، امريکايي ها، خود شخص اوباما که به اصطلاح به پسر آفريقا معروف است و انگليسي ها به منظور کمک واقعي به آفريقا در پيش گرفته نشده است و اين مشکلي است که مردم آفريقا در چند دهه اخير از آن رنج برده‌اند. 

در سازمان من، ما تلاش داريم تا تغييراتي در اين رويه انجام دهيم؛ ما در حقيقت کشورها را به همگرايي فرا مي‌خوانيم تا با کمک هم، توسعه اقتصادي و حاکميت کاري را براي همه کشورهاي سراسر جهان از جمله کشورهاي آفريقايي به ارمغان بياوريم؛ ولي چيزي که اکنون شاهد آن هستيم، حمله به حاکميت و حمله به مردم آفريقاست و اين مسئله نمي‌تواند نتايج موثري داشته باشد و برعکس عواقبي براي مردم آفريقا و فرانسوي ها به دنبال خواهد داشت. من در اين برهه زماني بسيار بسيار براي آفريقا نگران هستم.
 

پاکستان در مغاکِ ایدئولوژی نسل‌کشی





نویسنده: دکتر اسماعيل سلامي

علت ریشه‌ای بنیادگرایی مذهبی در پاکستان به زمانی برمی‌گردد که دولت امریکا قصد داشت نیروهای شوروی را از افغانستان بیرون کند. سرویس اطلاعات پاکستان در آن روزها برای رسیدن به این هدف، به شدت توسط امریکا بسیج شده بود و تحت حمایت مالی وهابی‌های سعودی قرار داشت. جای تعجب نیست که تنها کشورهایی که با چراغ سبز واشنگتن طالبان را به رسمیت شناختند، عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی بودند."

با کشته شدن بيش از ۱۲۰ مسلمان شيعه و زخمي شدن شديد چندين نفر در جريان بمب‌گذاري‌هاي اخير در پاکستان، پاکسازي قومي در اين کشور به يک مرحله بحراني رسيده است.


علي رغم موارد متعدد پاکسازي قومي در پاکستان، دولت اين کشور چشمان خود را به روي اين تراژدي بسته و ابدا حاضر نيست در راستاي کاهش و محدود کردن اين جريان غيرانساني دست به اقدامي بزند. ريشه اين موضوع مي‌تواند در اين حقيقت نهفته باشد که سازمان‌هاي وابسته به دولت مانند آي‌اس‌آي (سرويس اطلاعات) و آژانس‌هاي اطلاعاتي ديگر پاکستان در دو دهه گذشته به طور پنهاني از شبه‌نظامي‌گري حمايت کرده‌اند. اين ادعا وجود دارد که آي‌اس‌اي حتي ذره‌اي نيز به دولت وابسته نيست و بر اساس ميل و اراده خود مبني بر از بين بردن جمعيت شيعه پاکستان که دست کم يک چهارم جمعيت اين کشور را تشکيل مي‌دهد، عمل مي‌کند.

فعالان حقوق بشر روز پنج شنبه گفتند، پليس و نيروهاي امنيتي از جامعه آسيب‌پذير شيعيان در اين کشور محافظت نکرده‌اند. علي دايان حسن، مدير سازمان ديده بان حقوق بشر براي پاکستان، گفت: «سنگ دلي و بي‌تفاوتي مقامات خود سند محکوميت دولت، ارتش و آژانس‌هاي امنيتي است.»

تروريست‌ها در ابتدا نخبگان شيعه مانند پزشکان، اساتيد دانشگاه، مهندسان و وکلا را هدف قرار مي‌دادند؛ با وجود اين، در ماه‌هاي اخير، در اين اقدامات تروريستي هولناک همه تجمعات شيعيان صرف‌نظر از جايگاه اجتماعي آنان هدف قرار مي‌گيرد. متاسفانه، دولت پاکستان به صورت مداوم روي اين جنايات سرپوش گذاشته، آنها را به خشونت‌ها و درگيري‌هاي فرقه‌اي نسبت داده و حاضر به دستگيري طرف‌هاي مجرم نيست. غرب نيز طبق سياق مالوف، سياست به اصطلاح «عاقلانه» خاموشي رسانه‌اي را در قبال اين مسئله در پيش گرفته است و اگر هم رسانه‌هاي غربي گزارشي در اين زمينه منتشر مي‌کنند، تلاش دارند اين تراژدي را به درگيري فرقه‌اي بين شيعه و سني ارتباط دهند. انتخاب کلمات آنها در اين زمينه به خوبي حاکي از تحريف عامدانه و گزارش‌رساني غلط در مورد اين واقعه هولناک است، واقعه‌اي که از چيزي جز جهالت کور و تعصب نشات نمي‌گيرد. بي‌بي‌سي در يکي از گزارش‌هاي خود آورده است «گروه شبه نظامي سني لشکر جهنگوي» و سعي کرده با استفاده از کلماتي چون «شبه نظامي سني»، شيعه‌کشي در پاکستان را به نوعي نزاع فرقه‌اي نسبت دهد و زيرکانه از همسويي با قربانيان يا محکوم کردن اين حمله تروريستي اجتناب کند.

کانون و مرکز اين شيعه‌کشي شهرهاي کويته، گلگت بلتستان، پاراچنار، پنجاب سفلي و چندين منطقه در شمال غرب پاکستان بوده است. با وجود اين، در ماه‌هاي اخير شهرهاي بزرگ مانند لاهور، اسلام آباد، کراچي و راولپندي نيز صحنه کشتار شيعيان بوده‌اند.

علت ريشه‌اي بنيادگرايي مذهبي در پاکستان به زماني برمي‌گردد که دولت امريکا قصد داشت نيروهاي شوروي را از افغانستان بيرون کند. سرويس اطلاعات پاکستان در آن روزها براي رسيدن به اين هدف، به شدت توسط امريکا بسيج شده بود و تحت حمايت مالي وهابي‌هاي سعودي قرار داشت. جاي تعجب نيست که تنها کشورهايي که با چراغ سبز واشنگتن طالبان را به رسميت شناختند، عربستان سعودي، پاکستان و امارات متحده عربي بودند.

نواف عبيد، يک محقق برجسته دانشگاه هاروارد مي‌گويد، يکي از کارمندان دولتي ارشد پاکستان که روابط نزديکي با سرويس اطلاعات اين کشور داشت، به وي گفته است که «امريکا سلاح، مهارت و دانش فني را فراهم مي‌کرد؛ سعودي‌ها تامين سرمايه مي‌کردند؛ ما نيز اردوگاه‌هاي آموزشي و پايگاه‌هاي عملياتي را براي مجاهدين در اوايل دهه هشتاد ميلادي و سپس براي طالبان فراهم مي‌کرديم.» به گفته عبيد، شيخ محمد بن جبير، شخصيت پرنفوذ سياسي سعودي، که به عنوان «صادر کننده» تفکر وهّابي در جهان شناخته مي‌شود، يکي از حاميان اصلي کمک به طالبان بود.

هنري کيسينجر مي‌نويسد، اگرچه امريکا و طالبان هيچ وجه مشترکي نداشتند، اما دشمني مشترک داشتند و اين آنها را هم پيمان و متحد کرده بود. مايکل سمپل از دانشکده کندي نيز مي‌گويد: «دشمن آنها با امريکا مشترک بود و دو دولت کارتر و ريگان ۳ ميليارد دلار به مجاهدين کمک نظامي کردند تا با شوروي بجنگند.»

بعد از خروج نيروهاي شوروي از افغانستان، دولت امريکا تصميم گرفت به استفاده از اين نيروها در مسيري جديد ادامه دهد؛ مسيري که مي‌توانست راه را براي توازن سياسي و افراط گرايي مذهبي در پاکستان به طور اخص و در منطقه به طور اعم باز کند.

در عين حال، شمار زيادي از گروه‌هاي شيعه قويا به اين راديکاليسم جديدا بنيان نهاده شده که پاکستان را با تهديد هرج و مرج و ناآرامي عميق‌تر روبرو مي‌کرد، واکنش نشان دادند. در مقابل، دولت امريکا به اين نتيجه رسيد که بايد با اين نيروي مبارز (شيعيان) مقابله کرده و آن را محدود کند. بنابراين، رو به يک سري طرح‌هاي پيچيده و جامع آورد تا اين مقاومت سياسي و فکري را از بين ببرد. بعد از مدتي، امريکا شروع به تقويت گروه‌هاي راديکال و تندرو مانند القاعده، طالبان، لشکر جنگوي، سپاه صحابه، جندالله و ديگر گروه‌هاي افراط گرا کرد. تمام اينها با کمک عربستان سعودي و بعضي از کشورهاي عرب به منظور افزايش بنيادگرايي مذهبي و مقابله با نفوذ رو به افزايش ايران در منطقه تحقق يافت.

اقدامات تروريستي در پاکستان در حقيقت، محصولِ ذهنيت غلط و شست و شو داده شده‌اي است که امريکا و رژيم‌هاي دست نشانده عرب به صورت نظام مند آن را ساخته و پرداخته و به عمل آورده‌اند.

صرفنظر از اينکه با چه کلمات و برچسب‌هايي اين تراژدي را توصيف کنيم، واقعيت اين است که آنچه در پاکستان عليه اقليت شيعه اين کشور در حال رخ دادن است، يک حقيقت زشت، لکه ننگي پاک نشدني بر پيشاني بشريت و اقدامي نسل کشانه است که خاطره تلخ آن سال‌هاي سال در ذهن‌ها باقي خواهد ماند.

مترجم: احسان فتاحي
دکتر اسماعيل سلامي کارشناس امور بين الملل است که تاکنون بيش از صدها مقاله از او در سايت‌ها و نشريه‌هاي جهان منتشر شده است. وي از مقاله‌نويسان نشريه‌هاي الاهرام (مصر)، پلستاين کرانيکل (امريکا)، گلوبال ريسرچ (کانادا) ، وترنز تودي (امريکا) و پراودا (روسيه) است. مقاله‌هاي وي تا کنون به بيش از سي زبان مختلف در دنيا ترجمه شده‌اند. سلامي داراي مدرک دکتري در مطالعات شکسپيري است.

تحلیل‌گر: امریکا به پاک‌سازی قومی در میانمار اهمیت نمی‌دهد



جهانگیر محمد، مدیر مرکز امور مسلمانان از منچستر

مصاحبه پرس تی‌وی با جهانگیر محمد، مدیر مرکز امور مسلمانان از منچستر

غرب، به ویژه امریکا و کشورهای اروپایی در سازمان ملل هنوز نمی‌خواهند کاری در این باره انجام دهند، زیرا آنان مشتاقند که برمه را به اقتصاد خود بیاورند تا بتوانند از این طریق منابع آن را استخراج کنند...»

یک تحلیل‌گر سیاسی می‌گوید امریکا و هم‌پیمانان غربی آن درباره پاکسازی قومی مسلمانان در میانمار نگران نیستند.


این در حالی است که به گفته اداره امور پناهندگان سازمان ملل ۱۳ هزار تن از مسلمانان برمه که اکنون به عنوان میانمار شناخته می‌شود از این کشور گریخته‌اند. آنگ سان سوچي، رهبر مخالفان ميانمار، به دليل موضع خود در برابر خشونت موجود در ميانمار مورد اعتراض قرار گرفته است. اين برنده جايزه صلح نوبل از مورد انتقاد قرار دادن ارتش ميانمار براي آزار و اذيت مسلمانان روهينگيا خودداري کرده است. دولت ميانمار که اکثريتي بودايي دارد، حاضر نيست روهينگيا را به عنوان شهروندان اين کشور به رسميت بشناسد و آنها را در دسته مهاجران غيرقانوني قرار داده است؛ اين در حالي است که روهينگيا، قومي که گفته مي‌شود از نسل مسلمانان فارس، ترک، بنگالي و پاتان است، در قرن ۸ ميلادي به ميانمار مهاجرت کرد.

شبکه پرس تی‌وی با جهانگیر محمد، مدیر مرکز امور مسلمانان از منچستر مصاحبه‌ای ترتیب داده است تا در این‌باره بیش‌تر صحبت شود. آنچه در زیر می‌خوانید برگردانی از این گفت وگو است.

پرس تی‌وی: ما هنوز به مخمصه‌ای که مسلمانان روهینگیا در آن گرفتار آمده‌اند نگاه می‌کنیم اما جالب اینجا است که رسانه‌ها تمامی این‌ها را نتیجه درگیری‌ها فرقه‌ای دانسته‌اند.

ناوی پیلای، کمیسیونر عالی حقوق بشر از سازمان ملل بیانیه‌هایی صادر کرده است اما به نظر می‌رسد این افراد هنوز در این وضعیت زجر آور گرفتار هستند. نظر شما در این باره چیست؟

محمد: دقیقا همین‌طور است. سازمان ملل این گزارش‌ها را صادر می‌کند و به ما آمار و ارقام می‌دهد، اما به نظر نمی‌رسد جامعه جهانی علاقه‌مند باشد که کاری درباره مشکل مسلمانان روهینگیا انجام دهد.

به نظر می‌رسد رویکرد آنان درست مثل چیزی است که نسبت به درگیری بوسنی در دهه ۹۰ میلادی داشته‌اند؛ این که درگیری در میانمار یک درگیری فرقه‌ای است، یک در گیری قومی است! اگرچه ما می‌دانیم این یک درگیری مذهبی و به خاطر بودائیانی است که می‌خواهند یک کشور ِسراسر بودایی داشته باشند، آنان می‌خواهند برمه را از جمعیت مسلمان پاک کنند.

با این همه، غرب، به ویژه امریکا و کشورهای اروپایی در سازمان ملل هنوز نمی‌خواهند کاری در این باره انجام دهند، زیرا آنان مشتاقند که برمه را به اقتصاد خود بیاورند تا بتوانند از این طریق منابع آن را استخراج کنند، همان کاری که با آفریقای جنوبی انجام دادند و آن سان سو چی را به عنوان نلسون ماندلای بعدی به تصویر بکشند.

بنابراین، این مساله‌ای است که با آن رو به رو هستیم، متاسفانه ظاهرا منابع اقتصادی غربی از جان مسلمانان روهینگیا با ارزش‌تر است. ظاهرا دنیا هم به این موضوع اهمیتی نمی‌دهد، رسانه‌های غربی به ندرت حتی چیزی در باره مسلمانان میانمار نشان می‌دهند.

شما می‌توانید از پرس تی‌وی و منابع مسلمان اطلاعات دریافت کنید اما در رسانه های غربی به سختی می‌توان چیزی درباره ریشه‌های این درگیری و چیزی که در آنجا اتفاق میفتد پیدا کرد.

و این که در قرن بیستم چنین پاکسازی آشکاری به بهانه مذهب روی می‌دهد، یک تراژدی واقعی است.

عملياتي تروريستي به نام حقوق بشر بر عليه كشورهاي مخالف ملكه

انتقام ما لبخند کودکانمان خواهد بود + عکس

نام بابی ساندز را حتما شنیده اید؛ نام خیابانی است جنب سفارت انگلیس. اما به راستی او که بود؟

پادشاهی فخیمه بریتانیا چگونه با زندانیان سیاسی دربند خود رفتار می‌نماید؟

چرا نماینده قانونی مردم در پارلمان انگلیس از فرط گرسنگی در زندان جان می‌بازد؟

چگونه استعمار پیر آخرین نفس‌های خود را با فدا ساختن جوانان مبارز سپری می‌کند؟


گروه گزارش‌های ویژه مشرق؛ دولت انگلستان یکی از داعیه‌داران برقراری حقوق بشر در جهان است و در صورت اقتضای منافع خود از حقوق بشر به عنوان عاملی برای اعمال فشار بر ملل جهان استفاده می‌نماید. این در حالی است که در داخل مرزهای بریتانیای کبیر شاهد موارد متعدد نقض حقوق اولیه بشری هستیم. یکی از نمونه‌های این امر جنبش استقلال طلبانه ایرلند شمالی می‌تواند باشد که تاکنون تلاش‌های نظامی و سیاسی زیادی را برای رهایی از بند یوغ استیلای پادشاهی متحده انجام داده است. در گزارش حاضر نگاهی خواهیم داشت به زندگی و فعالیت سیاسی بابی ساندز، از فعالین جنبش استقلال ایرلند که در نهایت جان خود را در زندان‌های رژیم استعماری انگلستان از دست داد.

روبرت جرارد بابی ساندز، نماد آزادی‌خواهی و مبارزه مردم ایرلند علیه استعمار انگلستان

روبرت جرارد بابی ساندز (Robert Gerard "Bobby" Sands) یکی از اعضای داوطلب ارتش مشروط جمهوری ایرلند و نیز عضو پارلمان بریتانیا بود که در در زندان "اچ‌ام پریون میز" (HM Prison Maze) در پی اعتصاب غذای طولانی‌مدت درگذشت.

وی رهبر جنبش اعتصاب غذا در سال 1981 بود و پس از مرگ وی موج جدیدی در میان جوانان ایرلندی برای کسب استقلال از بریتانیا آغاز گردید.[1]


کودکی، جوانی و پیوستن به ارتش مشروط جمهوری ایرلند

بابی در 9 مارس 1954 در یک خانواده کاتولیک در "ابوتز کراس" (Abbots Cross) ایرلند شمالی متولد گشت. وی فرزند بزرگ جان و رزالین بود که علاوه بر وی یک دختر و پسر دیگر نیز داشتند. خانواده وی بعدها مجبور به مهاجرت به "رات‌کول" (Rathcoole) شدند. وی پس از ترک دبیرستان به عنوان شاگر مکانیک مشغول به کار شد اما به زور اسلحه وفاداران به تاج و تخت انگلستان مجبور به ترک کار خود شد.[2] بابی در ژوئن 1972 و در سن 18 سالگی به خاطر تهدید وفاداران شهر رات‌کول را ترک نموده و به نزد خانواده‌اش در غرب بلفاست رفت.[3]

گروه موسوم به وفاداران، با حمایت دولت انگلیس و با ایجاد ترس و ترور در ایرلند شمالی سعی دارند تا اتحاد این سرزمین با انگلستان حفظ گردد.

تهدیدهای این گروه بابی ساندز جوان را در ابتدا مجبور به ترک شغل و سپس محل سکونتش نمود.


فعاليت در ارتش مشروط جمهوری ایرلند

ساندز در سال 1972 به ارتش مشروط جمهوری ایرلند (Provisional IRA) پیوست. این ارتش در سال 1969 از ارتش جمهوری ایرلند و متعاقب برخی اختلافات ایدئولوژیکی و تاکتیکی شکل گرفته بود و هدف آن کسب استقلال ایرلند شمالی از انگلستان بود. در 28 جولای 2005، این گروه سلاح‌ها را کنار گذارده و اعلام نمود که از این پس با ابزار کاملا سیاسی و صلح‌آمیز در راستای دستیابی به اهدافش تلاش خواهد نمود. برخی گروه‌های منشعب از این ارتش هنوز به خط‌مشی نظامی خود پایبند هستند.[4]

ارتش ایرلند جنوبی و اعضای آن چندین دهه برای کسب استقلال ایرلند شمالی از انگلستان مبارزه نمودند

ساندز در اکتبر 1972 بازداشت شده و متهم به مالکیت چهار سلاح سبک شد که در خانه محل سکونت وی کشف شده بودند. وی در آوریل 1973 به چهار سال زندان محکوم شده و در آوریل 1976 از زندان آزاد گشت.[5] وی پس از آزادی از زندان فعالیت خود را در جنبش استقلال‌طلبی ایرلند شمالی ادامه داده و چند بار دیگر نیز محاکمه گشت تا اینکه در سال 1977 به جرم حمل سلاح گرم به 14 سال زندان محکوم شد.[6] وی این دوره 14 ساله را باید در زندان "اچ‌ام پریون میز" که با نام "لانگ‌کش" (Long Kesh) نیز خوانده می‌شد سپری می‌کرد.


سال‌های حبس در زندان لانگ‌کش

ساندز در زندان به نوشتن مطالب برای روزنامه و سرودن شعر روی آورد – اشعار وی در روزنامه "فوبلاخت" (An Phoblacht) جمهوری ایرلند منتشر می‌گشتند. وی در اواخر سال 1980 به عنوان افسر فرمانده زندانیان ارتش مشروط جمهوری ایرلند منصوب گشت پس از او برندن هاگز (Brendan Hughes) که در اولین اعتصاب غذا حضور داشت، فرماندهی جمهوری‌خواهان را بر عهده گرفت.

زندان لانگ‌کش، جایی که ساندز باید دوران محکومیت 14 ساله خود را در آنجا سپری می‌کرد

این زندان از اواسط دهه 19701 تا اواسط دهه 2000 برای حبس زندانیان جنبش استقلال ایرلند شمالی به کار می رفت

زندانیان جمهوری‌خواه اعتراضاتی را برپا داشتند تا بار دیگر از "وضعیت ویژه" برخوردار شده و با آنها به مانند زندانیان عادی برخورد نشود. این مبارزات در سال 1976 و با "اعتراض پتو" آغاز شد که طی آن زندانی‌ها از پوشیدن لباس زندان اجتناب ورزیده و به جای آن پتو به دور خود می‌پیچیدند.[7]


انتخاب به عنوان نماینده پارلمان و جلوگیری دولت بریتانیا از این امر

اندکی پس از آغاز اعتصاب، فرانک ماگوئر (Frank Maguire)، یکی از نمایندگان محلی ایرلند، به صورت ناگهانی بر اثر سکته قلبی درگذشت. بدین ترتیب انتخابات محلی برای انتصاب جایگزین وی در آوریل 1981 انجام گرفت. پدید آمدن این کرسی خالی در منطقه‌ای که ملی‌گرایان دارای اکثریتی با حاشیه پنج هزار نفری بودند فرصت مناسبی را برای حامیان ساندز پدید آورد تا جامعه ملی‌گرا را پشت سر وی متحد نمایند.[8] ساندز در یک انتخابات بسیار رقابتی و نزدیک توانست نامزد حزب اتحادگرای اولستر (Ulster Unionist Party) را با 30/439 رأی در برابر 29/046 رأی شکست دهد.[9]

دولت انگلستان، داعیه دار نظام مردم‌سالاری و

پارلمانتیسم با تصویب قانونی از ورود بابی ساندز به مجلس این کشور جلوگیری می‌نماید

پس از موفقیت ساندز،‌ حکومت بریتانیا با تصویب قانونی با عنوان "قانون نمایندگی مردم" (1981) اعلام داشت که زندانیانی که محکوم به حبس‌هایی بیش از یک سال در زندان‌های انگلستان و یا ایرلند شده‌اند نمی‌توانند در انتخابات بریتانیا شرکت نمایند. تصویب این قانون به منظور جلوگیری از ورود اعتصاب غذا کنندگان به پارلمان انگلستان انجام گرفت.[10]


اعتصاب غذا در اعتراض به شرایط زندان

اعتصاب غذای سال 1981 ایرلند (دومین اعتصاب غذای زندانیان ایرلندی) با امتناع ساندز از غذا خوردن در 1 مارس 1981 آغاز گردید. ساندز تصمیم گرفت که دیگر زندانیان نیز باید با فاصله زمانی از یکدیگر به اعتصاب بپیوندند تا با بدتر شدن حال زندانیان در چندین ماه متوالی این جنبش در میان افکار عمومی اهمیت یابد.

تصویری از بابی ساندز بر یکی از دیوارهای شهر بلفاست در ایرلند شمالی

تنها خواسته وی در زندان این بود که با وی به عنوان یک زندانی سیاسی رفتار شود، خواسته‌ای که در نهایت جان خود را بر سر آن گذارد.

اعصاب غذا حول پنج خواسته مطرح گردید:

1. حق نپوشیدن لباس زندان؛

2. حق کار نکردن در زندان؛

3. حق ارتباط آزاد با دیگر زندانیان و انجام فعالیت‌های آموزشی و سرگرمی؛

4. حق یک ملاقات، یک نامه و یک بسته در هر هفته؛

5. احیای تمام عفوهایی که به علت اعتراضات لغو شده بودند.[11]

زندانیان می‌خواستند که به عنوان زندانیان سیاسی (و یا اسرای جنگی) قلمداد گردند نه مجرمان عادی.


آزادی‌خواهان محبوس در زندان بریتانیا که جان خود را در اعتصاب غذای سال 1981 ایرلند از دست دادند

از چپ به راست و در جهت عقربه‌های ساعت:

بابی ساندز؛ فرانسیس هاگز (Francis Hughes)؛ ری مک‌کریش (Ray McCreesh)؛ پاتسی اوهارا (Patsy O'Hara)؛ جو مک‌دانل (Joe McDonnell

مارتین هورسون (Martin Hurson)؛ کوین لینچ (Kevin Lynch)؛ کیران دورتی (Kieran Doherty)؛ توماس مک‌الوی (Thomas McElwee)؛ مایکل دیوین (Michael Devine).


مرگ بابی ساندز و نه نفر از یارانش بر اثر اعتصاب غذا

ساندز در 5 می 1981 پس از 66 روز گرسنگی در سن 27 سالگی در بیمارستان زندان لانگ‌کش درگذشت. در گزارش اولیه پزشکی قانونی اعلام شد که دلیل مرگ ساندز و دیگر اعتصاب کنندگان "گرسنگی خود تحمیلی" بوده است. اعتراضات خانواده‌های اعتصاب کنندگان باعث شد که این عبارت به "گرسنگی" تغییر یابد. [12] ساندز اولین نفر از مجموع ده نفری بود که جان خود را برای کسب حقوق زندانیان سیاسی از دست دادند.

مزار ساندز و دورتی (به ترتیب راست و چپ) و سنگ‌نوشته یادبود ده نفر حماسه‌آفرین زندان لانگ‌کش


اعلام خبر مرگ بابی ساندز باعث بروز ناآرامی در مناطق ملی‌گرای ایرلند شد. بیش از 100/000 نفر در مراسم خاکسپاری وی شرکت نمودند. سامدز در زمان مرگ به مدت 25 روز عضو پارلمان انگلستان بود اگرچه هنوز ادای سوگند نکرده و بر کرسی خود تکیه نزده بود.

رویدادهای پس از مرگ بابی ساندز در ایرلند شمالی

مادر بابی ساندز: "بابی از من خواسته بود که اگر به کما رود اجازه ندهم که او را بوسیله سرم تغذیه کنند. و من نیز این اجازه را نمی‌دادم."

(برای دانلود اینجا کلیک کنید)

مارگارت تاچر، نخست‌وزیر وقت انگلستان، در اسخ به سؤالی در مجلس عوام (5 می 1981) اعلام داشت که، "آقای ساندز یک مجرم محکوم شده بود. وی تصمیم گرفت که جان خود را از دست بدهد."[13] واقعا در صورتی که یک زندانی در کشوری دیگر چنین اقدامی انجام دهد آیا پاسخ مقامات انگلیسی به همین منوال خواهد بود؟ مجلس بریتانیا نیز در بیانیه رسمی اعلام مرگ ساندز حتی از ابراز تسلیت و همدردی عرفی به خانواده وی امتناع نمود.

تصاویری از مراسم خاکسپاری بابی ساندز


واکنش‌های جهانی به خبر فوت بابی ساندز

اروپا

در اروپا، اعتراضات وسیعی به مرگ ساندز صورت پذیرفت. پنج هزار دانشجو در شهر میلان ایتالیا پرچم "اتحادیه" را به اتش کشیده و فراد "آزادی اولستر" را سر دادند. کنسولگری انگلستان در شهر گنت بلژیک مورد حمله معترضین خشمگین قرار گرفت. هزاران نفر در پاریس و با شعار "ارتش جمهوری ایرلند پیروز خواهد شد" دست به راهپیمایی زدند. در پارلمان پرتقال، نمایندگان مخالف دولت به احترام بابی سندز ایستادند. در اسلو، تظاهرات کنندگان یک گوجه فرنگی را به سوی الیابت دوم، ملکه پادشاهی متحده بریتانیا، پرتاب کردند که البته به وی اصابت نکرد.[14]

مادر، خواهر و پسر بابی ساندز در مراسم خاکسپاری وی


آفریقا

اخبار مرگ بابی ساندز بر نحوه فعالیت زندانیان سیاسی و کنگره ملی آفریقا در آفریقای جنوبی نیز تأثیر گذاردو الهام‌بخش نوع جدیدی از مقاومت گردید. گفته می‌شود که نلسون ماندلا تحت تإثیر اقدام بابی ساندز یک اعتصاب غذای موفق در جزیره روبن (Robben Island) آغاز نمود.

گفته می‌شود که اعتصاب غذای موفق نلسون ماندلا در زمان حبس در زندان رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی متأثر از اقدامات ساندز بود


ایران

دولت وقت ایران با ارسال پیامی درگذشت بابی ساندز را به خانواده وی تسلیت گفت. دولت خیابان وینستون چرچیل، محل استقرار سفارت انگلیس، را به خیابان بابی ساندز تغییر داد. بدین ترتیب انگلیسی‌ها مجبور بودند در زمان درج آدرس محل سفارت در نامه‌های خود به نام بابی ساندز نیز اشاره نمایند. این امر باعث گردید که سفارت انگلیس بعدها درب ورودی را به خیابان فردوسی تغییر دهد.[15] در منطقه الهیه نیز خیابانی به نام بابی ساندز نامگذاری گردید.

خیابان بابی ساندز (چرچیل سابق)، محل استقرار سفارت انگلیس در تهران

در مورد ساندز کتاب‌ها و اشعار زیادی نوشته شده و فیلم‌هایی نیز در ستایش از حماسه وی ساخته شده است. وی یک شاعر، انقلابی و آزادیخواه بود که در کنار نه تن دیگر از یارانش نشان داد استعمار پیر هنوز سعی دارد سلطه خود بر باقیمانده امپراطوری‌اش را به هر قیمت ممکن حفظ نماید. وی در جمله معروفی و با پیش‌بینی پیروزی جنبش استقلال ارلند در آینده چنین گفت: "انتقام ما خنده کودکانمان خواهد بود!" با گذر زمان وی در صفحات تاریخ محو نشد بلکه هم‌اینک روح مبارز وی در تلاش‌ها و جنبش جوانان ایرلندی برای کسب استقلال از بند استعمارگران انگلیسی تلألو یافته است.


سرودی حماسی به یاد بابی ساندز و یاران آزادی‌خواهش که جان‌شان را در راه استقال میهن‌شان ایثار کردند

برای دانلود اینجا کلیک کنید



منابع و مآخذ:


[1]http://cain.ulst.ac.uk/events/hstrike/beresford.htm

[2]http://en.wikipedia.org/wiki/Bobby_Sands#In_popular_culture

[3]O'Hearn, Nothing but an unfinished song: Bobby Sands, ch. 1

[4] http://en.wikipedia.org/wiki/Provisional_Irish_Republican_Army

[5] http://cain.ulst.ac.uk/events/hstrike/sands/sands81.htm#intro

[6] http://www.tkb.org/KeyLeader.jsp?memID=82

[7] Taylo, Provos, The IRA and Sinn Féin, p. 251–252

[8] David Beresford (1987). Ten Men Dead: The Story of the 1981 Irish Hunger Strike. London: Harper Collins Publishers. ISBN 0-586-06533-4.

[9] http://news.bbc.co.uk/onthisday/hi/dates/stories/april/10/newsid_2453000/2453183.stm

[10] Julian Haviland, "Bill to stop criminal candidates", The Times, 13 June 1981, p. 2.

[11] Taylor, Provos The IRA & Sinn Féin, p. 229–234

[12] http://cain.ulst.ac.uk/proni/1981/proni_NIO-12-194A_1981-05-05.pdf

[13] http://www.margaretthatcher.org/speeches/displaydocument.asp?docid=104641

[14] http://cain.ulst.ac.uk/events/hstrike/beresford.htm

[15] Bobby Sands: Nothing But An Unfinished Song by Denis O'Hearn (ISBN 9-7453-2572-6), page 377

روایتی تازه از هولوکاست مردم آفریقا/ سند محرمانه NSSM 200 + اصل سند

بعید است نام این سند را شنیده باشید اما حتما نام هنری کیسینجر را بارها شنیده اید. از سوی دیگر هر روزه شاهد قتل و غارت و کشتار در آفریقا هستیم. اما چه ارتباطی میان این دو وجود دارد؟ با ما همراه باشید تا به پشت پرده سیاست های کثیف حاکم بر جهان مدرن نگاهی بیافکنیم.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ از 1968 تا اوایل قرن جدید آمریکا 17 میلیارد دلار صرف کنترل جمعیت جهان کرده است که نصف آن در آفریقا صرف کشتار مردم شده است. جمعیت و تعداد افراد ملت ها و کشورها در طول تاریخ جنبه های سیاسی و امنیتی خاص خود را داشته است. به خصوص در نیمه دوم قرن بیستم نگاه سیاسی و امنیتی به موضوع افزایش جمعیت ملت ها برای قدرت های استعماری ترس آور بوده و آنها را به تکاپو واداشته است.

تکاپویی که تا به امروز نیز ادامه داشته و موجب مرگ میلیون ها انسان شده است. نظام آمریکا که خود را بعد از جنگ جهانی دوم صاحب اختیار جهان و ملت ها می دانست افزایش جمعیت جهان به خصوص در آفریقا را در تضاد با منافع خود می دید. طبق این نگاه با حمایت مالی سرمایه داران آمریکایی از جمله بنیاد راکفلر، مطالعات و پژوهش هایی برای جلوگیری از افزایش جمعیت و کنترل هدفمند آن در سراسر جهان انجام گرفت. در سال 1948، طي يک قرارداد پژوهشي ميان ارتش آمريكا و دانشگاه جان هاپكينز مطالعات برای ارايه‌ يك برنامه‌ هماهنگ جهاني جهت كاهش جمعيت كشورهاي كمتر توسعه يافته شروع شد.

گزارش NSSM 200 (لینک دانلود سند)

NSSM 200

به باور برنامه ریزان امنیتی وقت آمریکا از جمله هنری کیسینجر، پس از پايان جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد، آنچه که امنیت ملی و سیطره جهانی آمریکا را تهدید می کرد رشد جمعيت بومي كشورهاي كمتر توسعه ‌يافته ا‌ي بود که دارای منابع غني بودند. افزایش جمعیت جوان این کشورها خطر بالقوه ای برای سیاست های چپاولگرانه آمریکا محسوب می شد. سیاست مداران آمریکایی یک جنگ جمعیت زدایانه را شروع کردند که با نژادپرستی همراه بود و شدیدترین جبهه آن در آفریقا فعالت کرد.

تاثیرگذارترین دستورالعمل و طرح این جنگ جمعیتی به NSSM 200 معروف است که مخفف (National Security Study Memorandum No. 200) بوده و در اوایل دهه هفتاد میلادی توسط هنری کیسینجر و دستیاران او تنظیم شد. اين پروژه روند فزاينده‌ رشد جمعيت جهاني را برخلاف امنيت ملي آمريکا می دانست و استراتژي ها و سياست هایی برای مدیریت جمعین جهان و ترغيب رهبران کشورهاي در حال توسعه براي کاهش روند رشد جمعيت را تبيين مي کرد.
مجموعه ای از یهودیان، معمار بسیاری از سیاست های ضد انسانی آمریکا بوده و هستند.
شورای امنیت ملی ایالات متحده بالاترین مقام تصمیم گیرنده در مورد سیاست های خارجی آمریکاست که سند NSSM200 را در 1974 نوشت. این سند در 1989 از طبقه بندی فوق العاده سری خارج شد.
افزایش جمعیت جهان که بیشتر آنها سفید پوست نبودند نگرانی سیاستمداران آمریکایی را برانگیخت. در جولای 1974 دستور اجرا شدن پروژه های مربوط به مصوبه NSSM200 توسط نیکسون صادر شد. نیکسون قبل از صدور دستور اجرای تمام عیار برنامه های انسان زدایی در آفریقا تجذبه کشتار و نسل کشی در کامبوج را داشت. در 1973 طی جنگ در کامبوج 257000 تن بمب بر سر مردم این کشور ریخته شده بود و 600 هزار نفر کشته شده بودند که کسینجر و نیکسون در این موضوع دست داشتند. بعد از استعفای نیکسون معاونش فورد به جای او نشست و سیاست های انسان زدایی را در جهان ادامه داد. دولت فورد با دخالت در نسل کشی اندونزی موجب مرگ 200 هزار نفر در این کشور شد.
نیکسون دستور اجرا شدن NSSM 200 را صادر کرد.
در سند NSSM 200 آمده است در صورتي که جمعيت کشورهاي در حال توسعه دارای منابع غني با ضريب رشد فعلی افزايش يابد موجب بالا رفتن شدید انتظارات عمومي در ميان مردم در مورد آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن خواهد شد که به دنبال آن ناپايداري هاي اجتماعي و سياسي در اين کشورها به وجود خواهد آمد و اين ناپايداري ها در کشورهاي داراي منابع غني به منافع آمريکا ضربه خواهد زد. پس باید به انحای مختلف از رشد جمعیت کاست. تشویق به کاهش بارداری و سقط جنین، اشاعه همجنس بازی، آلوده کردن مردم با عوامل بیماری زایی که به مرگ تدریجی منجر شده و افراد را از دایره تداوم نسل خارج می سازد همچون ایدز، ایجاد جنگ های داخلی و حمایت تسلیحاتی از کشتار مردم به خصوص در آفریقا، ایجاد مراکز عقیم سازی مردان و زنان در سراسر جهان و ارایه مشوق هایی برای این کار، همگی از جمله استراتژی های تعیین شده توسط کیسینجر برای مقابله با رشد جمعیت کشوورهای در حال توسعه بوده است.

NSSM 200 آفریقا را به مرگ تدریجی دچار کرده است.
NSSM200 در زمان خود پس از تمامی قاره آفریقا 13 كشور دیگر را نیز به عنوان نخستين اهداف خود در نظر گرفته بود: هند، بنگلادش، پاكستان، اتيوپي، مكزيك، اندونزي، برزيل، فيليپين، تايلند، مصر، تركيه، نيجريه، كلمبيا.

راسیزم آمریکایی و تلاش برای محو آفریقا


نژاد پرستی آمریکایی به دنبال محو یک قاره بوده است. با آنکه در اوایل دهه 60 میلادی جان اف کندی حمایت آمریکا از آفریقا را اعلام کرد اما طبق اسناد و مدارک موجود که مهمترین آنها "مصوبه شماره 200 مطالعات امنیت ملی" موسوم به NSSM200 می باشد آنچه که در آفریقا از طرف آمریکا هدایت شده است یک نسل کشی تمام عیار بوده است.

راسیزم یا نژادپرستی اعتقاد داشتن بر این است که اختلاف های موجود بین نژادهای مختلف انسان تعیین کننده پیشرفت های فردی و فرهنگی بوده و غالبا با این دیدگاه همراه است که نژاد خود فرد برتر از نژادهای دیگر است. سردمداران آمریکا در دهه 70 معتقد به عدم کارایی آفریقایی ها در اداره امور مربوط به خود بودند. هنری کیسینجر یکی از سیاست مداران آمریکایی بود که بیشترین نقش در تهیه و تدوین سیاست های آمریکا در قبال جمعیت جهان و به خصوص آفریقا را داشته است.

کیسینجر پای ثابت همه دولت های بعد از نیکسون بوده است.
کیسینجر با تمرکز بر روی آفریقا برنامه ای را تهیه و به اجرا گذاشت تا از طریق آن نژاد سیاه را که به عقیده او مخل امنیت ملی آمریکا بود (و یا در آینده خواهد شد) به شدت ضعیف کرده و یا از روی زمین محو کند.

ایجاد جنگ های داخلی و قبیله ای در آفریقا و تامین تسلیحات این جنگ ها، تشویق سقط جنین، اشاعه بیماری های مختلف در آفریقا که شدیدترین آنها و تاثیرگذارترین آنها در پاک سازی جمعیتی بیماری ایدز است بخشی از برنامه های کیسینجر بود. در واقع کیسینجر یک برنامه نسل کشی غیر حضوری برای آفریقا نوشت و اجرا کرد. آمریکا بدون حضور نظامی در آفریقا بیشترین تلفات جمعیتی را در این قاره موجب شد. لیبریا، غنا، اوگاندا، آنگولا و کنگو بیشترین صدمات را از سیاست های آمریکا در آفریقا به خود دیده اند.

برنامه های کیسینجر هنوز هم از سوی نظام آمریکا دنبال می شود.

رشد جمعیتی کشورهای آفریقایی در دهه 50 میلادی برای سیاستمداران وقت آمریکایی بسیار خطرناک تعبیر شد. مرکز مطالعات سیا از نزدیک این افزایش جمعیت در آفریقا را زیر نظر داشت. برنامه های آمریکا برای مهار افزایش جمعیت در این قاره و نیز کاهش آن موجب شد که در عرض چند دهه بیش از 20 میلیون آفریقایی در اثر جنگ های داخلی، بیماری و گرسنگی بمیرند.

هزینه های مالی جنگ های داخلی در آفریقا
در کنار این سیاست ها از نظر فرهنگی آنچه که به دیگر ملل دنیا به خصوص خود آمریکایی ها از قاره آفریقا نشان داده می شد چیزی به جز زندگی عده ای انسان به دور از هرگونه تمدن و وحشی صفت در جنگل های ناشناخته نبود! بدین ترتیب اخبار قتل عام 20 هزار نفر از یک قبیله در نصف روز توسط قبیله ای دیگر که به وسیله سلاح های آمریکایی انجام می شد حساسیت زیادی به وجود نمی آورد. در تصویری که رسانه های آمریکایی برای مردم از آفریقا ترسیم کرده بودند چنین اتفاقاتی عادی و یا نرمال بود!


کودتا و جنگ

متفکرین جوامع آفریقایی همچون پاتریس لومومبا به کمک آمریکایی ها ترور و اعدام شدند و آنچه که باقی ماند نظامیان و ارازل و اوباش هستند که با در اختیار گرفتن جوانان و کودکان کشور به کشتار مردم می پردازند. بخش امور آفریقا در وزارت خارجه با شناسایی افراد مختلف در کشورهای آفریقایی و کمک به آنها در شورش و کشتار اجرای بخشی از برنامه های کسینجر در آفریقا را به عهده داشت.

با ترور و از بین بردن متفکرین آفریقایی اوباش تحت حمایت آمریکا نظام امور را به دست گرفتند.

در اوگاندا "ایدیامین" و نیروهای تحت فرمانش با حمایت مستقیم آمریکا 300 هزار آفریقایی را کشتند. از 1960 تا 1974 نه مورد کودتای مرگبار و 17 جنگ خانمان برانداز در آفریقا رخ داد. تمامی این کودتاها و جنگ ها با دخالت آمریکا رخ داده است. طی الین جنگ ها مرگ دسته جمعی آفریقایی ها از یک سو و نیز فروش سلاح های آمریکایی از سوی دیگر منافع کوتاه مدت و دراز مدت آمریکا ار تامین می کرد. آمریکا به هر دو طرف درگیر در کودتاها و جنگ ها اسلحه می فروخت تا همدیگر را بکشند و کشورشان را به نابودی بکشانند. سیرالئون، آنگولا و کنگو درگیر جنگ هایی بوده اند که تسلیحات آنها از آمریکا تامین می شد.

سوء استفاده از کودکان به عنوان نیروهای جنگی

پس از دستور اجرای کامل برنامه NSSM200 تبعیض نژادی اقتصادی شروع شد. کمک های بین المللی در مورد غذا و دارو به کشورهای فقیر منوط به اجرای برنامه های کنترل جمعیتی در کشورهای آفریقایی شد. آفریقا یک تهدید تصور می شد که در صورت ادامه رشد جمعیتی آن در آینده یک قاره جوان سرشار از منابع طبیعی می بود که به راحتی می توانست برنامه های استکباری اقتصادی و سیاسی آمریکا را به هم بریزد.


سقط جنین

سقط جنین که یکی از بخش های مصوبه NSSM200 بود به شدت در آفریقا تبلیغ شد. نیکسون ار مدافعان سقط جنین بود که جنین های سیاه پوست را "کوچولوهای سیاه حرام زاده" اعلام کرد که باید سقط می شدند. انسان زدایی در آفریقا از سقط جنین شروع شد. عقیم سازی پروژه دیگری بود که در پیش گرفته شد. تا اواسط دهه 80 کلینیک های عقیم سازی در سراسر جهان با کمک دولت آمریکا و بنیاد راکفلر چند برابر شد.

فروش سلاح به آفریقا
مصوبه NSSM200 در ادامه به افزایش فروش سلاح به آفریقا می پردازد که بر اسا آن حتی پسربچه های آفریقایی نیز مسلح شدند. اراذل و اوباش با در دست داشتن سلاح های گران قیمت آمریکایی در حالی که علایم سوء تغذیه در اندام آنها کاملا نمودار بود به جنگ دیگر هم وطنان خود که آنها نیز مسلح به سلاح های آمریکایی بودند رفتند. از 1998 تا 2001 درآمد حاصل از فروش سلاح به کشورهای جهان سوم توسط آمریکا، فرانسه و انگلیس بسیار بیشتر از کمک های بلاعوضی بود که این کشورها به کشورهای در حال توسعه انجام دادند.

گرسنگی حاصل از صرف ثروت ملل آفریقا برای خرید سلاح از کمپانی های آمریکایی


لیبریا

در 1980 کودتایی در لیبریا رخ داد. اعدام ها شروع شد. هزاران نفر کشته شدند. ساموئل کی دو گروهبان کم سوادی بود که با حمایت آمریکا کودتا را انجام داد! ریگان در 1982 از او در کاخ سفید به عنوان رئیس دولت لیبریا استقبال کرد و 500 میلیون دلار در اختیار او قرار داد تا بتواند تا سال 1989 جنگ را عیله مردم لیبریا ادامه دهد. شایان توجه است که این پول صرف ساخت و ساز در کشور نمی شد بلکه به خرید سلاح از خود آمریکا یا کشورهای دیگر اختصاص پیدا می کرد. خود کی دو نیز قربانی یک کودتای آمریکایی دیگر شد که توسط چارلز تیلور انجام شد. تیلور در آمریکا زندانی بود که با فرار از زندان و آمدن به لیبریا کودتای جدید را سر و سامان داد تا برنامه کشتار مردم آفریقا جان تازه ای بگیرد.


چپاول منابع آفریقا

در میان این جنگ ها آمریکا به دور از چشم دولتی قدرتمند یا رهبران اجتماعی تاثیرگذار به غارت آفریقا نیز می پرداخت. 80 درصد اورانیوم استفاده شده در بمب های هسته ای ریخته شده بر ژاپن از کنگو آورده شده بود. کنگو در مرکز آفریقا سرزمینی بزرگ و غنی برای آمریکا محسوب می شد. نامیبیا کشور دیگری بود که از الماس، مس و اورانیوم غنی بود. لیبی سرشار از ثروت نفتی بود. لیبریا یک میلیون هکتار زمین را در اختیار شرکت های آمریکایی قرار داده بود تا در صنعت پلاستیک سازی استفاده شود. برده داری نوین در کشورهای درگیر جنگ های داخلی بدون کوچکترین دردسری از سوی آمریکا رواج یافت.

میلیون ها نفر از شدت گرسنگی جان باخته اند.

کارنامه کشتار آمریکایی در آفریقا

سودان از 1955 تا 1972: 750 هزار کشته
نیجریه از 1967 تا 1979: 2 میلیون کشته
آنگولا از 1980 تا 1988: 700 هزار کشته
موزامبیک از 1980 تا 1988: 1 میلیون کشته
اوگاندا از 1971 تا 1978: 300 هزار کشته
بروندی 1972: 250 هزار کشته
بروندی 1993: 200 هزار کشته
سودان از 1983 تا 2000: 2 میلیون کشته
زئیر/کونگو از 1997 تا 2003: 1750000 کشته شده در جنگ و حدود 5 میلیون نفر جان باخته از گرسنگی
روآندا 1994: 800 هزار کشته و 4 میلیون آواره
لیبریا از 1980 تا 2001: 250 هزار کشته، یک و نیم میلیون بی خانمان و 300 هزار کودک یتیم
سومالی از 1991 تا 1992: 350 هزار نفر از گرسنگی مردند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند.
آنگولا از 1993 تا 1994: 100 هزار کشته و 2 میلیون آواره
و این کشتار همچنان ادامه دارد .......


NSSM200 همچنان در قاره سیاه روزگار مردم را سیاه می کند.

در سال 2004 از دولت سازمان جهانی حقوق بشر از دولت بوش خواست که NSSM200 را ملغی اعلام کند این درخواست تا کنون که دولت اوباما روی کار است بدون پاسخ مانده است.
منافع دراز مدت آمریکا در آفریقای ثروتمند مبنی بر از بین بردن جمعیت جوان و سرکشی بوده است که احتمالا در آینده حاضر به تسلط دولت دیگر بر منابع خود نمی شدند. در نتیجه آمریکا به از بین بردن جمعیت کشورهای آفریقایی و نسل کشی آنها اقدام کرده است. آمریکایی ها در نسل کشی آفریقایی ها به هیچ ملتی رحم نکرده اند. زبان، مذهب، فرهنگ، خانواده و روش زندگی آفریقایی ها از ایشان گرفته شد. مادامی که فلاکت های آفریقایی ها ادامه پیدا کند آمریکا می تواند از ثروت های طبیعی این قاره برخوردار شود و کارخانه های تسلیحاتی خود را سر پا نگاه دارد.




یک فیلم مستند
(2006)Apocalypse Africa: Made In America


در این زمینه فیلم مستندی هم به کارگردانی دِل والترز (Del Walters) به نام Apocalypse Africa: Made In America ساخته شده است.






منابع و مآخذ:


http://www.pop.org/content/nssm-200-understanding-national-security-1478

http://chemtruth.ning.com/profiles/blogs/nssm200-third-world

http://www.population-security.org/11-CH3.html

www.lifesitenews.com/waronfamily-docs/Population_Control/Inherentracism.pdf

www.lifesitenews.com/waronfamily-docs/nssm200/nssm200.pdf

www.lifesitenews.com/waronfamily-docs/nssm200/nssm200coverletter.pdf

http://www.mathaba.net/news/?x=90207

http://www.zerohedge.com/news/presenting-nssm-200-implications-worldwide-population-growth-us-security-and-overseas-interests

http://www.pop.org/content/innocents-betrayed-a-side-of-family-planning-the-white-house-does-not-discuss-892

http://www.pop.org/content/facts-of-global-depopulation-1518

جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان + تصاویر و فیلم

از جشن پوریم یهودیان چه می دانید؟ هولوکاست واقعی را یهودیان در کجا و علیه چه کسانی اجرا کردند؟ آیا از کشتار ده ها هزار ایرانی به دست یهودیان اطلاعی دارید؟ آیا روز "13 به در" نوروز و خروج از خانه ها ریشه در قتل عام ایرانیان باستان دارد؟ با گزارش ویژه مشرق از پایکوبی صهیونیست ها در سالروز کشتار ایرانیان همراه شوید...
گروه گزارش های ویژه مشرق: جشن «پوریم» یکی از سنت‌های قدیمی قوم یهود است که در دهه‌های اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار می‌شود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون ده‌ها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.




نتانیاهو در جشن پوریم - 1999

در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را می‌طلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز می‌زند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط می‌كند و او را به دست جلاد می سپارد.

یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارت‌شان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف می‌كردند و این استنکاف موجب شده بود که «‌هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر كند، البته یهودیان در برخی کتاب‌های خود می‌گویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل ‌هامان نمی‌شود، او و اتباعش مورد غضب‌هامان قرار گرفته و تهدید به مرگ می‌شوند.

یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره می‌اندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی می‌کنند و به او نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.


استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کرد

  • ادامه نوشته

    رهبر بومیان کانادا از دولت این کشور به دلیل نقض حقوق بشر انتقاد کرد

    تری نلسون، رهبر بومیان کانادا
     

    ما قصد داریم به جاریی برویم که در آن‌جا صدای "اقوام نخستین" شنیده شود. ما برای مطرح کردن مسائل حقوق بشر سخت تلاش کردیم و اسناد زیادی را به سفارت‌خانه‌های گوناگون فرستادیم. سفارت‌خانه ایران تنها سفارت‌خانه‌ای بود که پاسخ داد. اما ما اطلاعات خود را برای امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و ایتالیایی‌ها فرستادیم، اما هیچ یک از آن‌ها پاسخی ندادند."

    تری نلسون، رهبر بومیان کانادا

    به گزارش پرس تي‌وي، تري نلسون، رهبر بوميان کانادا به شدت از دولت استفان هارپر، نخست وزير اين کشور به دليل نقض فاحش حقوق بشر عليه جامعه بوميان انتقاد کرده است.

    نلسون همچنين با قدرداني از دولت ايران به خاطر محکوم کرد رفتار دولت کانادا به شهروندان بومي اين کشور گفت که تنها سفارت ايران در کانادا به شکايت ما پاسخ داد.

    وي که در مصاحبه با شبکه پرس تي‌وي گفت: «ما قصد داريم به جاريي برويم که در آن‌جا صداي "اقوام نخستين" شنيده شود. ما براي مطرح کردن مسائل حقوق بشر سخت تلاش کرديم و اسناد زيادي را به سفارت‌خانه‌هاي گوناگون فرستاديم. سفارت‌خانه ايران تنها سفارت‌خانه‌اي بود که پاسخ داد. اما ما اطلاعات خود را براي امريکايي‌ها، انگليسي‌ها، فرانسوي‌ها و ايتاليايي‌ها فرستاديم، اما هيچ يک از آن‌ها پاسخي ندادند.»

    رهبر بوميان براي گرفتن کمک با هدف افشاي بهره‌برداري و سوءاستفاده دولت کانادا از جوامع بومي اين کشور، در حال حاضر در تهران به سر مي‌برد.

    نلسون همواره براي جلب توجه جهاني به مساله قتل و مفقودشدن زنان بومي کانادا، از دولت جمهور اسلامي ايران کمک خواسته است.

    وي با اشاره به شمار روزافزون زنان و دختران بومي کانادا که ناپديد يا کشته مي‌شوند گفت که دولت انگليس نيز مسئول وخيم‌تر شدن اين شرايط در کانادا است.

    رئيس بوميان کانادا تصريح کرد: «۶۰۰ زن بومي در کانادا کشته يا ناپديد شده‌اند... بيش از صد سال قانون انگليس و قانون اتحاديه کانادا بوميان را مجبور کرده است در اماکني دولتي زندگي کنند که از نظر قانوني نامناسب است.»

    سازمان ملل متحد به تازگي با انتقاد از دولت کانادا به خاطر نقض گسترده حقوق کودکان، اوتاوا را به اعمال «تبعيض جدي و گسترده» عليه کودکان بومي و مهاجران متهم کرده است.

    بسياري از فعالان حقوق بشر معتقدند، از زماني که استفان هارپر در سال ۲۰۰۶ قدرت را به دست گرفت، نقض حقوق بشر و سرکوب بي‌سابقه آزادي سخن در کشور به طور چشم گيري افزايش يافته است.

    نلسون همچنين افزود: «پليس به [کشتار زنان بومي] توجهي نمي‌کند... آن‌ها [دولت کانادا] سعي خود را مي‌کنند که کاري انجام دهند، اما هيچ اراده‌اي براي انجام اين کار وجود ندارد. در واقع، کشتار زنان بومي در بسياري از شهرهاي کانادا همچنان ادامه دارد.»

    همچنبن، بر پايه گزارش‌ها، دولت کانادا هزاران کودک بومي را به زندگي در مدارس شبانه‌روزي وحشتناکي وادار کرده است که در آن‌جا مورد سو‌ءاستفاده جنسي، رواني و جسمي قرار مي‌گيرند.»

    عامل هولوکاست مسلمانان میانمار +عکس

    به گزارش فرهنگ به نقل از دانشجویان ایران، آنچه در میانمار به عنوان یک نسل کشی در حال وقوع است و از سوی رسانه های غربی در یک بایکوت خبری به سر می برد را باید در رابطه با دالایی لاما؛ رهبر بوداییان و همکار سازمان جاسوسی آمریکا بررسی کنیم.

    تبت، سرزمین مقدس بودائیان و مرتفع ترین منطقه مسکونی جهان است، که از آن با نام "بام جهان" نیز یاد می شود، در جمهوری خلق چین و در مرز هند واقع شده است. پایتخت سنتی تبت، شهر لهاسا است که اکنون مرکز استان تبت چین است. اداره امور این سرزمین، که معمولا تحت حمایت چین بوده، از قرن هفدهم به بعد بر عهده رهبر مذهبی بوداییان تبتی بود که عنوان «دالایی لاما» را دارد.


    «تنزین گیاتسو»؛ چهاردهمین دالایی لاما تبت است که در سال در سال ۱۹۳۷ به عنوان کسی که روح بودا در او حلول کرده، معرفی شد! از همان سن و بر پایه خرافات رایج بودیسم، بر تخت سلطنت موروثی تبتی ها تکیه زد و در پانزده سالگی هم به عنوان رهبر تشریفاتی دولت تبت برگزیده شد. «دالایی لاما» در بیست و چهار سالگی، به تحریک غرب و برای تثبیت حکومت خودمختارش، تبتی ها را به شورش علیه حکمرانی چینی ها فراخواند، اما در حالی که هزاران تبتی در نبرد با سربازان چینی جان می دادند، از ترس جانش، به هند گریخت و از دولت دهلی تقاضای پناهندگی سیاسی کرد.

    در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ (2001-2007 م)، چهار دیدار محرمانه «دالایی لاما» با رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید فاش شده است؛ سلسله ملاقات هایی که برای پیشبرد کودتاهای مخملی در جهان انجام می گشت که نمونه آن، کودتای نافرجام در برمه-میانمار- (موسوم به انقلاب زعفرانی) است. «دالایی لاما» در پاییز ۱۳۸۶ (2007 م)، از دست جرج دبلیو بوش، بالاترین نشان ایالات متحده را دریافت کرد. در مراسم اهداء این نشان عالی، رئیس جمهور جنگ طلب آمریکا وی را «نماد جهانی صلح و بردباری» خواند، اما بودیست های واقعی او را «گزینه معنوی سازمان جاسوسی سیا در انقلاب های مخملی» می دانند.

    دالایی لاما در ایران نیز، برای نخستین بار در ۶ تیرماه ۱۳۸۵، توسط روزنامه «اعتماد ملی» معرفی شد و با هدف تبلیغ «معنویت سکولار» و «عرفان های آمریکایی» گفتگوی تبلیغاتی مفصلی از وی منتشر شد. روزنامه «کیهان» در ۲ بهمن ۱۳۸۶ با انتشار عکس ها و اسنادی فاش کرد که لاما با «کارل گرشمن»، رئیس «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی» و از رهبران «سازمان جاسوسی سیا»، نشست های منظمی را برای پیشبرد کودتاهای مخملی برگزار می کند.

    بوداییان میانمار نیز ارتباط عمیقی با دالایی لاما دارند و خود را مطیع آن می دانند و کشتار جمعی مسلمانان توسط آنها که یک نسل کشی تاریخی می باشد را در بایکوت کامل خبری رسانه‌های غربی به انجام می رسانند. این اتفاق که محدود به یک نزاع فرقه‌ای نبوده، در راستای فرامین آمریکا به دالایی لاما و تلاش دولت میانمار برای اصلاحات مد نظر امریکا، پس از سفر کلینتون به این کشور اتفاق افتاده است.


    دولت میانمار که به نقض حقوق بشر علیه تبتی ها متهم بود با وضع قوانینی بر ضد مسلمانان این کشور فشار را بر آنها تنگ کرد. ورود کلینتون و دیدار با رئیس جمهور این کشور شروعی بود بر فشار بیشتر بر مسلمانان. پس از این دیدار تین سین؛ رئیس جمهور میانمار در یک سخنرانی اعلام کرد: "مسلمانان روهینگیا باید از کشور اخراج و به اردوگاه‌های پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند."

    دولت میانمار همچنین به صورت رسمی دستور داد که مسلمانان دیگر حق بنا کردن مساجد جدید یا ترمیم مساجد قدیمی را ندارند. همین مصوبه کافی بود تا افراطیون بودایی و هندی نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کنند. خشونت‌ها به دنبال حمله به یک اتوبوس حامل مسلمانان در استان راخین کلید خورد و ‍پس از آن از ابتدای فوریه گروه‌های افراطی بودایی، با حمایت و همراهی پلیس و ارتش دست به کشتار گسترده و آتش زدن دهکده ها و مساجد و فراری دادن مسلمانان زدند. دولت میانمار در اقدامی هماهنگ از ورود گروه های امدادی و رسانه های بین المللی به این منطقه جلوگیری کرد و در سکوت مجامع بین المللی نسل کشی گسترده آغاز شده است که برخی رسانه ها آن را هولوکاست واقعی مسلمانان نامیده‌اند.

    به  گزارش فرهنگ به نقل از فارس :ستاد مردمی حمایت از مستضعفین میانمار(برمه) تشکیل شد.

    این ستاد مردمی امروز و در دفتر اتحادیه بین المللی امت واحده با حضور فعالان دانشجویی و حقوق بشر تشکیل شد.

    در این نشست با «محمد سلطان احمد» یکی از علمای میانمار و مسئول تشکل‌های اسلامی منطقه آرکان، ارتباطی به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد که سلطان احمد طی آن به تشریح وضعیت کنونی میانمار پرداخت.

    وی گفت: شرایط فعلی میامنمار بسیار وخیم و بحرانی است و کستار مسلمانان همچنان ادامه دارد. هیچ کمکی به ما نمی‌شود و و هیچ دسترسی‌ای هم به مناطقی که کشتار در آنجا اتفاق می‌افتد وجود ندارد.

    سلطان احمد با اشاره به اینکه تاکنون 200هزار نفر آواره شده‌اند، گفت: بخشی از آوارگان به سمت مرز بنگلادش در حال حرکت هستند و بخشی از آن‌ها نیز در مرز سرگردانند که بصورت جدی با مشکل غذا و دارو مواجه هستند.

    این عالم اسلامی تصریح کرد: رئیس جمهور میانمار اجرای سیاست پاکسازی نژادی را ابلاغ کرده است و اعلام کرده که باید 800هزار نفر برمه را ترک کنند؛ اما اعتقاد داریم که آنها حق چنین برخوردی ندارند.

    سلطان احمد ضمن تشکر از ایران بخاطر مواضعش در خصوص جنابات برمه، بیان کرد: متاسفانه جامعه جهانی هیچ موضعی نگرفته است.

    وی افزود: شرایط کنونی ما نظیر شرایط مسلمانان غزه است چراکه برمه در محاصره کامل است و تنها به مرز بنگلادش دسترسی داریم.

    این فعال حقوق بشر با بیان اینکه یکی از مشکلات اصلی ما نبود رسانه است، تصریح کرد: دولت بنگلادش هیچگونه همکاری‌ای با ما نمی‌کند.

    وی افزود: دولت‌ها و سازمان‌های مردم نهاد باید به دولت میانمار فشار بین المللی وارد کنند و تا وقتی بحران تمام نشده است نباید مردم مسلمان میانمار را رها کرد.

    سلطان احمد گفت: چند روز دیگر ماه مبارک رمضان شروع می‌شود اما مردم مسلمان ما نه غذایی دارند و نه حتی سرپناهی.

    این عالم اسلامی با تاکید بر لزوم اجرای یک برنامه عملیاتی گفت: ما در حال سازماندهی حرکت کشتی‌های صلح حامل فعالان حقوق بشر و رسانه از سمت اندونزی و تایلند به سواحل میانمار هستیم و قصد داریم یک کاروان آزادی شبیه آنچه که در خصوص غزه صورت گرفت، تشکیل دهیم؛ البته پیش بینی می‌کنیم که ارتش برمه به این کاروان همانند ارتشی‌های رژیم صهیونیستی حمله کند، اما برای ما اهمیتی ندارد چراکه باید با اجرای این حرکت، جهان را متوجه برمه کنیم.

    یکی دیگر از فعالان حقوق بشر که اصالتا برمه‌ای و اکنون ساکن مالزی است در ادامه این گفت‌وگو حاضر شد و گفت: حکومت برمه حکومت ظالمی شبیه رژیم صهیونیستی است؛ آنها با مسلمانان با عدالت برخورد نمی‌کنند و حقوق آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند و حتی از اجرای قوانین بین المللی امتناع می‌کنند.

    وی با اشاره به اینکه تاکنون 52هزار نفر از مسلمانان میانمار قتل عام شده‌اند، گفت: آماری که از وضع شهر به دست ما رسیده است، حکایت از آن دارد که تاکنون 33 مسجد و مصلی هم ویران شده‌اند.

    در ادامه مجددا سلطان احمد بروی خط ارتباطی آمد و گفت: دولت بنگلاش هم در ظلم، چیزی از دولت میانمار کم‌تر ندارد؛ ما از ملت و حکومت ایران که از کشورهای بزرگ و قوی اسلامی است و از اخوان المسلمین و از دولت و ملت مالزی و اندونزی درخواست کمک می‌کنیم و از آنها می‌خواهیم که در ماه مبارک رمضان بیاد مردم میانمار باشند و صدای استغاثه آنها را بی‌جواب نگذارند.

    این فعال حقوق بشر با بیان اینکه مرزها از 3 ژوئن بسته شده است، گفت: امکان کمک رسانی به مناطق بحران زده وجود ندارد و تنها یک کمپ با ظرفیت محدود چند هزار نفره توانستیم در تایلند مستقر کنیم و قصد داریم بخشی از کمک‌ها را با همان کشتی های آزادی به این مناطق برسانیم.

    سلطان احمد با بیان اینکه حتی صلیب سرخ جهانی در میانمار حضور ندارد، گفت: تنها توانسته‌ایم با تشکل پزشکی‌ «نرسی» که یک تشکل بشر دوستانه است و قبلا نیز در غزه کمک رسانی کرده است، ارتباط بگیریم.

    وی افزود: یکی از مطالبات ما باز شدن مرز بنگلادش است اما مطالبه اصلی ما این است که دولت برمه حقوق مسلمانان را به رسمیت بشناسد و البته تقاضا داریم تا بازرس‌های مستقل سازمان ملل در منطقه حضور پیدا کنند و اوضاع را از نزدیک ببینند.

    این عالم اسلامی با بیان اینکه امکان تشکیل حلقه‌های مقاومت وجود ندارد، تصریح کرد: قبل از سال 1962 گروه‌های مقاومت در میانمار وجود داشتند اما پس از آن و تحت تاثیر دولت میانمار، این گروه‌ها در خاک بنگلادش مستقر شدند؛ اما دولت بنگلادش آن‌ها را دستگیر کرد و اکنون رهبران اصلی مقاومت در زندان هستند.

    وی در پایان با بیان اینکه مسلمانان باید حق تحصیل علم و دانشگاه رفتن در میانمار داشته باشند، اظهار داشت: باید تمام آوارگانی که در 14 کشور جهان مستقر هستند به میانمار برگردند و دولت میانمار باید تابعیت آنها را براساس قانون بپذیرد.

    هولوکاست در برمه قتل عام توسط بودایی ها مسلمانان مظلوم و بی پناه برمه میانمار + عکس + فیلم + مستند

    ،وبلاگ شیعه سیاسی در وبلاگ خود نوشت:

    امریکا در شرایطی یک بحران بزرگ جهانی را به بهانه آنچه کشتارهای گسترده در سوریه می‌خواند به وجود آورده که بررسی‌های رسانه‌ای حاکی از نقش اصلی و پشت پرده این کشور در کشتارهای اخیر میانمار آنهم پس از سفر چند روز قبل هیلاری کلینتون به این کشور است. کشتارهایی که کاملا از سوی دولت حمایت می‌شده و در وسعتی به مراتب بزرگتر از فاجعه‌ای چون کشتار روستای حوله سوریه، با سکوت و بایکوت جدی رسانه‌های غربی روبرو شده است.

    فاجعه کشتار بیش از 20 هزار نفر از مردم میانمار و تجاوز به بیش از 5 هزار زن مسلمان توسط افراطیون بودایی که در بایکوت کامل خبری رسانه‌های غربی به وقوع پیوسته است، محدود به یک نزاع فرقه‌ای نبوده و بنا بر گزارشات، در راستای تلاش دولت میانمار برای اصلاحات مد نظر امریکا و پس از سفر کلینتون به این کشور اتفاق افتاده است.

    Burma

    این در حالی است که چندی پیش کشته شدن نزدیک به صد نفر در روستای حوله در مرز سوریه آنهم نه به دست دولت سوریه بلکه در نتیجه حملات تروریستی به این منطقه، یک بحران جهانی را رقم زده و حتی موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل متحد کشاند.

    کشتار وسیع مسلمانان میانمار که برخی رسانه‌ها آن را هولوکاست واقعی مسلمانان نامیده‌اند، ظاهرا تنها به دلیل درگیری‌های فرقه‌ای به وجود نیامده و این امکان پس از اجرای اصلاحات مد نظر دولت امریکا توسط دولت میانمار برای بودائیان تندرو آنهم پس از سفر چند روز گذشته کلینتون به این کشور فراهم شده است.

    Burma

    از این قرار است که دولت میانمار بنابر ادعای غربی‌ها به علت نقض حقوق بشر آنهم در رابطه با بودائیان، بیش از چند دهه است که مورد تحریم اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. اما در پی فشار بر دولت میانمار، بان کی مون سه سفر پی در پی به این کشور داشت و از دولت این کشور خواست اصلاحاتی در زمینه رعایت حقوق بشر انجام دهند.



    پس از مذاکرات انجام گرفته دولت میانمار متعهد که اصلاحاتی را در زمینه رعایت حقوق بشر انجام دهد. از آن زمان بود که قوانینی بر ضد مسلمانان به تصویب رسید و کشتار مسلمانان توسط بودائیان افراطی آغاز گردید. پس از این کشتار بود که بان کی مون اعلام کرد جهان باید پاسخ خواسته ملت میانمار برای دستیابی به دموکراسی و پیشرفت را بدهد و تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور را لغو کند.

    وی طی سخنرانی در پارلمان میانمار همچنین خواستار کمک غرب به این کشور آسیای جنوب شرقی برای تکمیل اصلاحات مذکور شد. کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با اشاره به تصمیم گیری وزرای خارجه این اتحادیه درباره میانمار از لغو تحریمها علیه این کشور خبر داد. اشتون اصلاحات دموکراتیک در میانمار دلیل لغو تحریمها علیه این کشور خواند.



    رئیس جمهوری آمریکا از آنچه اصلاحات در میانمار نامید، حمایت کرد و دستور تسهیل تحریم ها علیه میانمار را صادر کرد. در بیانیه اوباما همچنين آمده است: «کاهش تحریم‌ها نشانه‌اي روشن در حمایت ما از اصلاحات است و مشوق‌های فوری برای اصلاح‌طلبان و فواید قابل توجه برای مردم ميانمار به همراه می‌آورد.»

    اما سفر چند روز قبل هیلاری کلینتون به میانمار در مسیر سفرش به قاهره و دیدار با مرسی، تیر خلاص اصلاحات غربی بر پیکر مسلمانان این کشور بود. محور اصلی سفر کلینتون به میانمار بهبود مناسبات امریکا و میانمار اعلام شد و وزیر خارجه آمریکا در دیدار با تین سین، رئیس جمهوری میانمار از دولت این کشور خواست به اصلاحات در این کشور ادامه بدهند تا ثابت کنند که با جامعه جهانی همراه هستند.

    پس از این دیدار تین سین در یک سخنرانی اعلام کرد: مسلمانان روهینگیا باید از کشور اخراج و به اردوگاه‌های پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند.

    دولت میانمار همچنین به صورت رسمی دستور داد که مسلمانان دیگر حق بنا کردن مساجد جدید یا ترمیم مساجد قدیمی را ندارند. همین مصوبه کافی بود تا افراطیون بودایی و هندی نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کنند. خشونت‌ها به دنبال حمله به یک اتوبوس حامل مسلمانان در استان راخین کلید خورد و ‍پس از آن از ابتدای فوریه گروه‌های افراطی بودایی، با حمایت و همراهی پلیس و ارتش دست به کشتار گسترده و آتش زدن دهکده ها و مساجد و فراری دادن مسلمانان زدند. دولت میانمار در اقدامی هماهنگ از ورود گروه های امدادی و رسانه های بین المللی به این منطقه جلوگیری کرد و در سکوت مجامع بین المللی نسل کشی گسترده آغاز شد.
    Burma
    فضاسازی سنگین کشورهایی همچون امریکا و کشورهای کوچکتری همچون ترکیه در ابراز نگرانی از وضعیت حقوق بشر و کشتار انسان‌ها در حوادثی همچون حادثه روستای حوله با حداکثر 115 قربانی، در کنار زمینه‌سازی و چراغ سبز به کشتارهایی چند ده هزار نفری مسلمانان در کشوری چون میانمار و سکوت رسانه‌ای در این باره باز هم ماجرای تکراری عدم صداقت در دفاع از حقوق بشر را به صدر تحلیل‌ها آورده است. و این در حالی است که جان انسان‌ها در هر جای دنیا محترم است خواه سوریه و خواه میانمار.

    208859 487832251244932 1930934810 n Killings of Muslims in Burma









    در فیلم‌های زیر که توسط برخی گروه‌های اسلام گرا تدوین و منتشر شده است، عکس‌ها و فیلم‌هایی از به قتل رساندن و زنده زنده در آتش سوزانده شدن مسلمانان میانمار گردآوری شده است و هم‌چنین به وضعیت مسلمانان میانمار که طی سال‌ها به بنگلادش گریخته‌اند و علل آن پرداخته شده است.

    گفتنی است تماشای این فیلم‌ها به دلیل خشونت زیاد، به افراد زیر ۱۸ سال و هم‌چنین بیماران قلبی توصیه نمی‌شود.

     

    در این فیلم گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره از رنج و محنت و مهاجرت مسلمانان میانمار به بنگلادش را می‌بینید:

    دانلود فیلم بالا

     نماهنگ زیر حاوی تصاویری از کشته‌شدگان مسلمان میانمار است:

    دانلود فیلم بالا

     فیلم زیر گزارشی تصویری است درباره جنایاتی که بر سر مسلمانان میانمار آمده است و باعث شده جمع کثیری از آن‌ها به بنگلادش مهاجرت کنند از زبان خودشان که سایت مشرق آن را منتشر کرده است:

    دانلود فیلم بالا

     فیلم زیر نیز مستندی است پیرامون تاریخچه مظلومیت مسلمانان میانمار و ریشه‌های آن و جنایات افراطیون بودایی میانمار که توسط اتحادیه بین‌المللی امت واحده منتشر شده است:

    دانلود فیلم بالا

    دانلود مستند «روهینگیا قوم بی‌سرزمین»:

    کیفیت بالا (۸۳.۴ مگابایت)
    کیفیت متوسط (۴۷.۹ مگابایت)

     

    تصاویر دلخراش و رقت انگیز از نسل کشی مسلمانان ميانمار+ توضیحی از یک اشتباه در این تصاویر

     تازه‌ترین كشتار مسلمانان توسط هندوها و بودايي‌هاي افراطي در روستاها و مناطق شمال و شمال غربي اين كشور، در حضور نيروهاي نظامي و انتظامي برمه‌اي، تندروهاي مذهبي به روستاهاي مسلمان نشين حمله كرده و علاوه بر آتش زدن خانه‌هاي آنها، بسياري را زنده زنده در آتش سوزانده، به زنان و دختران تجاوز كرده و باقيمانده را هم فراري داده‌اند.

    به گزارش شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، سایت ایران آباد و تابناک و برخی دیگر از رسانه های داخلی ایران با انتشار تصاویری از نسل کشی در برمه نوشته اند: سران حكومت نظامي ميانمار به جاي پاسخگويي به اين وحشي‌گري، مسلمانان ساكن در اين كشور را مهاجران غير قانوني خوانده كه دو راه بيشتر پيش روي آنها نيست؛ يا اينكه از كشور خارج شوند يا اينكه به اردوگاه‌هاي پناهندگان بروند.

    انتشار گزارش برخورد خشونت آمیز با مسلمانان برمه و حکایت دهشتناک نسل کشی مسلمانان برمه و به تصویر کشیده شدن آن، شایان توجه و تقدیر بسیار است؛ خصوصا آنکه این مسلمانان به دلیل کم توجهی رسانه ها در مظلومیتی مضاعف به سر می برند.

    در این حال تصاویر منتشر شده از این نسل کشی در رسانه ها خالی از حاشیه و بی دقتی نبود. در بین تصاویر ارسالی از سوی رسانه ها به عنوان نسل کشی مسلمانان برمه، تصویری دیده می شود که کودکی در حال پرتاب شدن روی اجساد دیگر است که این تصویر به اشتباه از سوی رسانه ها در میان تصاویر مسلمانان برمه جای گرفته است. طبق گزارش های پیشین رسانه ها، این تصویر یکی از تصاویر معروف در جهان از زلزله هاییتی است و برای بسیاری از عکاسان حرفه ای شناخته شده است.

    لینک تصویر از زلزله هایتی ؛ ششمین تصویر در لینک

    این تصویر مربوط به زلزله هاییتی است که به اشتباه در میان تصاویر نسل کشی مسلمانان برمه در رسانه های داخلی ایران منتشر شده استاین تصویر مربوط به زلزله هاییتی است که به اشتباه در میان تصاویر نسل کشی مسلمانان برمه در رسانه های داخلی ایران منتشر شده است

    به نظر می رسد در انتقال اخبار مربوط به مسلمانان، دقت بیشتری نیاز است تا اعتماد مخاطبان نسبت به اخبار مسلمانان مخدوش نشود.

    انتهای پیام

    انتهای پیام

    www.shafaqna.com/persian

    گالری تصویر

    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 001.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 002.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 003.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 004.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 005.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 006.jpg
    • Download this image" class="sigProLink sigProColorbox cboxElement" style="width: 180px; height: 110px;">Click to enlarge image 008.jpg

    بردگان ایرلندی قربانیان فراموش شده جنایات انگلیس

    به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقاله‌ای به قلم "جان مارتین" می‌نویسد: ایرلندی‌ها به عنوان برده آمدند؛ محموله‌های عظیم انسانی بر روی کشتی‌های بزرگ انگلیسی که به مقصد قاره آمریکا بسته‌بندی شده بودند. این محموله شامل صدها هزار مرد، زن و حتی بچه‌های کوچک بود.

    * بردگان در صورت شورش، به بدترین شکل تنبیه می‌شدند



    اگر شورش کرده یا از قانونی سرپیچی می‌کردند، به شدیدترین شکل تنبیه می‌شدند. یکی از تنبیه‌ها این بود که برده‌داران، دارایی‌های انسانی خود را از دست آویزان کرده و دست‌ها یا پاهای آنان را آتش می‌زدند. آنان زنده زنده سوزانده شده و سرشان به عنوان هشدار برای دیگر اسیران، بر روی نیزه در بازار قرار می‌گرفت.

    فکر می‌کنید لازم است جزئیات خونین بیشتری گفته شود؟ همه به خوبی از قساوت در تجارت برده‌های آفریقایی آگاه هستند.

    اما آیا درباره برده‌داری آفریقایی صحبت کردیم؟ شاه "جیمز" دوم و "چارلز" اول نیز تلاش مستمری برای اسیر کردن ایرلندی‌های انجام دادند. "اولیور کرامول" معروف انگلیسی تلاش برای اعمال غیرانسانی در برابر همسایه این کشور را گسترش داد.

    * زندانیان سیاسی ایرلندی به ساکنان انگلیسی دیگر کشورها فروخته می‌شدند

    تجارت برده‌های ایرلندی با فروش 30 هزار زندانی ایرلندی به "ینگه دنیا" به عنوان برده توسط "جیمز" دوم آغاز شد. بیانیه او در سال 1625 اعلام می‌کرد که زندانیان سیاسی ایرلندی باید به آن سوی آب‌ها فرستاده شده و به ساکنان انگلیسی هند غربی فروخته شوند. در اواسط دهه 1600، عمده برده‌های فروخته شده به جزایر "آنتیگوئا" و "مونتسرات" ایرلندی بودند. در آن زمان، 70 درصد کل جمعیت "مونتسرات" را بردگان ایرلندی تشکیل می‌دادند.

    * در یک دهه، جمعیت ایرلند حدود 900 هزار نفر کاهش یافت

    ایرلند به سرعت تبدیل به بزرگ‌ترین منبع برده برای تجار انگلیسی شد. در حقیقت اکثر برده‌های اولیه در آمریکا سفید پوست بوده‌اند. بین سال‌های 1641 تا 1652، بیش از 500 هزار ایرلندی توسط انگلیسی‌ها کشته شده و 300 هزار نفر دیگر به عنوان برده فروخته شدند. جمعیت ایرلند در یک دهه از 1.5 میلیون به 600 هزار نفر کاهش یافت. خانواده‌ها از یکدیگر جدا شدند، زیرا انگلیسی‌ها اجازه نمی‌دادند پدرها، همسر و فرزندانشان را همراه خود بیاورند. این امر منجر به ایجاد مردمی بی‌دفاع متشکل از زنان و کودکان بی‌خانمان شد. راه‌حل انگلیس این بود که آنان را نیز به مزایده گذاشت!

    * امروزه برای توصیف بردگان ایرلندی از عباراتی مانند "مستخدمان قراردادی" استفاده می‌شود

    در طول دهه 1650، بیش از 100 هزار کودک ایرلندی بین 10 تا 14 سال از والدین خود جدا شده و به عنوان برده در هند غربی، ویرجینیا و نیوانگلند فروخته شدند. در این دهه، 52 هزار ایرلندی (بیشتر زنان و کودکان) به باربادوس و ویرجینیا فروخته شدند. 30 هزار مرد و زن دیگر ایرلندی نیز به کسانی که بهترین پیشنهاد را می‌دادند، فروخته شدند. در سال 1656، "کرامول" دستور داد دو هزار کودک ایرلندی به جامائیکا برده شده و به عنوان برده به ساکنان انگلیسی فروخته شوند.

    امروزه بسیاری از افراد به بردگان ایرلندی آنچه که واقعاً هستند را نمی‌گویند: برده. آن‌ها برای توصیف آن چه بر سر ایرلندی‌ها آمده از عباراتی مانند "مستخدمان قراردادی" استفاده می‌کنند. اما از قرون 17 و 18، در بیشتر موارد ایرلندی‌ها چیزی بیش از گله‌های انسانی نبودند.

    * بردگان آفریقایی، خوش‌شانس‌تر از همتایان ایرلندی خود بودند

    به عنوان مثال، تجارت برده در آفریقا درست در همین دوران در حال شروع بود. مدارک محکمی وجود دارد که رفتار انجام شده با بردگان آفریقایی، که از گزند ننگ تئولوژی منفور کاتولیک در امان بوده و قیمت بالاتری هم داشتند، اغلب بسیار بهتر از همتایان ایرلندی‌شان بود.

    برده‌های آفریقایی در اواخر دهه 1600 بسیار گران بودند (50 استرلینگ) ولی بردگان ایرلندی ارزان بودند (حداکثر 5 استرلینگ). اگر یک صاحب مزرعه، برده ایرلندی را تا حد مرگ شلاق زده، بر بدنش داغ می‌گذاشت یا او را کتک می‌زد، این کار جرم محسوب نمی‌شد. مرگ برده فقط از دست رفتن پول بود، که خیلی از کشتن برده‌های گران آفریقایی ارزان‌تر تمام می‌شد.

    اربابان انگلیسی، هم برای لذت خود و هم برای کسب سود بیشتر، به سرعت شروع به بچه‌دار شدن از زنان ایرلندی کردند. فرزندان برده‌ها نیز برده بودند، که این امر تعداد نیروی کار مجانی ارباب را افزایش می‌داد. حتی اگر یک زن ایرلندی به شکلی آزاد می‌شد، فرزندش باز هم برده باقی می‌ماند. بنابراین مادران ایرلندی، حتی با وجود این آزادی جدید، به ندرت فرزندانشان را رها می‌کردند و همیشه برده باقی می‌ماندند.

    * قانون منع بارداری زنان ایرلندی توسط بردگان آفریقایی به دلیل تضاد با منافع یک شرکت انگلیسی متوقف شد

    با گذشت زمان، انگلیسی‌ها راه بهتری برای استفاده از این زنان (در بسیاری از موارد دخترانی حتی 12 ساله) به منظور افزایش سهم بازار خود پیدا کردند: باردار شدن زنان و دختران ایرلندی از مردان آفریقایی برای ایجاد برده‌هایی با رنگ پوستی خاص. این بردگان "دورگه" از بردگان ایرلندی گران‌تر بودند و به انگلیسی‌ها این امکان را می‌دادند که به جای خرید بردگان آفریقایی، پول خود را ذخیره کنند. این کار چندین دهه ادامه پیدا کرد و آنقدر گسترده شد که در سال 1681 قانونی مبنی بر "منع بارداری زنان برده ایرلندی از بردگان آفریقایی به منظور ایجاد برده برای فروش" به تصویب رسید. پس از مدت کوتاهی، اجرای این قانون به دلیل تداخل با منافع یک شرکت بزرگ انتقال برده متوقف شد.

    انگلیس بیش از یک قرن مشغول به انتقال ده‌ها هزار برده ایرلندی بود. مدارک نشان می‌دهد که پس از شورش ایرلندی‌ها در سال 1798، هزاران برده ایرلندی به آمریکا و استرالیا فروخته شدند. سوء استفاده‌های بسیار ناگواری از برده‌های آفریقایی و ایرلندی می‌شد. حتی یک کشتی انگلیسی به خاطر این که خدمه آن غذای کافی برای خوردن داشته باشند، 1302 برده را به اقیانوس اطلس ریخت.

    * انگلیس پس از یک قرن برده‌داری، سرانجام تصمیم به توقف این عمل شیطانی گرفت

    شکی نیست که ایرلندی‌ها نیز به اندازه آفریقایی‌ها (اگر نگوییم در قرن 17 حتی بیشتر از آنان) وحشت برده‌داری را تجربه کرده‌اند. همچنین تقریباً شکی وجود ندارد که افرادی با پوست قهوه‌ای و برنزه که در سفر به هند غربی می‌بینید به احتمال زیاد نوادگان بردگان آفریقایی و ایرلندی هستند. در سال 1839، انگلیس سرانجام تصمیم گرفت تا دست از این اعمال شیطانی برداشته و نقل و انتقال برده‌ها را متوقف نماید. اگرچه این تصمیم جلوی دزدان دریایی را نگرفت، اما به تدریج این بخش از کاووس ایرلندی‌ها خاتمه پیدا کرد.

    * در کتاب‌های تاریخ انگلیس هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده است

    اما اگر کسی، چه سیاه پوست و چه سفید پوست، فکر کند برده‌داری فقط مختص آفریقایی‌ها بوده است، سخت در اشتباه است. برده‌داری ایرلندی‌ها موضوعی است که هیچ وقت از ذهن ما پاک نمی‌شود. اما مدارس دولتی (و خصوصی ما) کجا هستند؟ کتاب‌های تاریخ کجا هستند؟ چرا هیچ صحبتی در این باره بیان نمی‌شود؟ آیا یاد و خاطر صدها هزار قربانی ایرلندی ارزشی بیش از یک بار ذکر شدن توسط یک نویسنده ناشناخته ندارد؟ یا آیا قصه آنان باید چیزی باشد که انگلیسی‌ها می‌خواهند: (برخلاف کتاب‌های آفریقایی) ناپدید شدن تمام و کمال داستان ایرلند، مثل این که هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است.

    هیچ یک از قربانیان ایرلندی موفق نشدند به وطن بازگردند تا از این آزمون دشوار سخن بگویند. اینان بردگان گم‌شده هستند؛ بردگانی که زمان و کتاب‌های تاریخ تحریف شده به دست فراموشی سپرده است.

    قطار صبح

    يازده سال بيش نداشتي كه،شَهرَت را سَر بُريدند. و خوكهاي صرب صهيون،كشتزار عدالت را لگد مال كردند،تا بر زمين،واژه اي به نام صلح نرويَد. و تو،نه بر شوراي امنيت و نه بر سازمان پيمان آتلانتيك شمالي،دل بسته بودي! كه چشم،بر دستان و حنجره ها و قلوب ما،دوخته بودي!

    صليبيان صهيونيست،كودكان و زنان شَهرت را سر بُريدند،تا مجالي براي فرياد كردن،پيدا نكنيد،غافل از اينكه؛

    "حلقوم ها را مي توان بُريد،

    امّا فريادها را هرگز.

    فريادي كه از حلقوم بُريده بر مي آيد،

    جاودانه مي ماند!"

    يازده سال بيش نداري و مطمئنم،يازده قرن ديگر هم،معناي يازده سپتامبر را نخواهي فهميد!

    جنون زدگان مست از شراب متعفّن قدرت طلبي،در جهان امروز،هنوز مدينه ي افلاطوني و دروغينشان را،در جعبه ي خمپاره هاي غني شده از پست فطرتي و ديو سيرتي مي جويند! درست بمانند جنگهاي اروپايي اول و دوم؛كه به دروغ،ما را نيز در جنايتهاي صبوعانه يشان و كشتار نزديك به ۶۰ ميليون انسان،شريك مي كنند و نامش را جنگ هاي جهاني،نهاده اند!

    عزيزم!

    مي دانم كه تو نيز دل بر شكمباره هاي شيخ نشين جزيره هاي هوس و ابتذال نبسته اي! كه چشم،بر دستان و حنجره ها و قلوب ما دوخته اي. و ما نيز با ديدن اشكهايت،دل از كف داده ايم و طاقتمان تاب شده. ولي شايد هنوز وقت آن نرسيده كه علمدار لشكر صبح،فرياد "انّا الحقّ" سر دهد و ريختن خون حراميان بزدل را حلال گرداند.

    قطره قطره ي اشكهايت را،سرمه ي چشم دلمان خواهيم كرد،تا روز موعود فرا رسد!

    يازده سال بيش ندارد. ليكن،آن هنگام كه از نبرد سخن مي گويد،تو گويي؛قدرت و شجاعت يازده ميليون انسان،در دلش جمع آمده! چه مي گويم...قدرت يازده ميليون انسان،در برابر قدرت لايزال الهي، هيچ به حساب نيايد و شايد او،به سرچشمه ي همان قدرت لايزال الهي،متّصل است كه چنين مي خندد و باكي از سلاحهاي پيشرفته ي دشمن ندارد!؟

    او از اعماق تاريخ،پا بدين جا نهاده،تا آن عهد ازلي ستانده شده از انسان،در آغاز خلقت را،با قالوا بلي اي چنين،لبيك گويد و زمين را گورستان قلدران مفلوك و مستكبر و ظالم گرداند. و قطره اي باشد از يَمّ ناپيدا كران سپاهيان آخرالزّماني رسول الله(ص). او فرزندي ست از فرزندان خميني. هم آنان كه روزگاري،حضرت روح الله،وعده يشان را داده و فرموده بود:

    "سربازان من در گهواره ها هستند."

    و اگر راستش را بخواهيد؛تا ابد،هر كودكي كه در اين آب و خاك متولّد گردد،سرباز خميني خواهد بود...!

    كودكاني كه وقتي بدون هيچ پيشينه ي قبلي،تصويري از حضرتش را در مقابلشان قرار مي دهي،با لفظ "آقا" خطابش مي كنند و تو خود بهتر مي داني كه ريشه ي اين محبّت در كجاست...هر چند؛

    "آنان كه معناي ولايت را نمي دانند؛سخت،در كار ما درمانده اند!"

    به زودي قطار صبح،از راه خواهد رسيد و لشكريان سپاه عدالت را كه ساليان درازي ست،منتظرش هستند،سوار خواهد كرد،تا نقاب از چهره ي تزوير و نيرنگ شب برگيرند و از نور شمس آسمان ولايت كليّه،جهان را منوّر گردانند.

    راستي،مي داني مقصد قطار،كجا خواهد بود؟! هر كجا كه مي خواهد باشد.چه فرقي مي كند؟!

    بيت المقدس،غزّه،سارايوو،كوزوو،مزار شريف،نجف،كربلا،قانا،ضاحيه و...

    قطار صبح به هر كجا كه رَوَد،از كربلا عبور خواهد كرد،و شايد از همين روست كه هنوز،پس از قرنها،سپاهيان عدالت،خود را راهيان كربلا مي نامند...يكبار ديگر،با تامّل،به سربند آن يازده ساله،بنگر...

    راهيان كربلا...

    باش تا صبح دولتت بدمد

    كين هنوز از نتايج سحر است


    توضيحات:

    ۱)آنانكه به مسجد فيروز آبادي ري،در جوار حرم حضرت سيّد الكريم آمده اند. آرامگاهي را مشاهده مي كنند كه رو به ويراني نهاده. و آن آرامگاه "جلال آل احمد" و يا بهتر بگويم، "جلال آل قلم" است، كه در كنج غربت و مظلوميت تاريخ فرهنگي كشورمان قرار گرفته. همو كه مي گفت:

    من،زندگي مي كنم تا بنويسم و آنهاي ديگر،زندگي مي كنند،بدون هيچ گونه قصد و هدفي!

    ۲)متن ها،با توجه به تصاوير نوشته شده اند و براي ديدن تصاوير،كافيست مقداري صبر كنيد تا آنها لود شوند.

    ۳)مي توانيد كليپ صوتي "حلقوم هاي بريده" را با حجم۳۵۰ كيلو بايت از اينجا دانلود كنيد.

    منبع :روزگاری نو

    تصاویری تکان دهنده از بحرین (25+)

     

    ========================================

    ========================================

    ========================================

    ========================================

    ========================================

    یا صاحب الزمان عج

    حمله داغدیدگان به جنایتکار نروژی

    به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز به نقل از سایت بی بی سی؛ طی دادگاه رسیدگی به پرونده جنایتکار نروژ، برادر یکی از قربانیان به سمت وی کفش پرتاب کرد.
    در جریان دادگاه رسیدگی به اتهامات آندرس برویک، فردی که سال گذشته 77 نفر را در بمب گذاری اسلو و حمله مسلحانه به اردوی جوانان طرفدار حزب حاکم کشت، برادر یکی از قربانیان به سوی او کفش پرتاب کرد.
    او خطاب به برویک گفت: "تو برادرم را کشتی، برو به جهنم." اما کفش به جای برخورد با برویک به وکیل مدافع او خورد و برگزاری جلسه دقایقی دچار اخلال شد.
    هویت کسی که کفش را پرتاب کرده اعلام نشده است، اما بنا بر بعضی از گزارش ها این فرد عراقی بوده است. او پس از پرتاب کفش که با استقبال بسیاری از حاضران در جلسه رو به رو شد، توسط ماموران حفظ امنیت به بیرون از دادگاه هدایت شد.
    پرتاب کفش در بعضی از فرهنگ ها توهینی بزرگ محسوب می شود و پس از آنکه در سال 2008 خبرنگاری عراقی در جریان یک کنفرانس خبری به سمت جورج بوش، رئیس جمهوری سابق آمریکا دو لنگه کفش پرت کرد، این حرکت به نمادی از اعتراض در سراسر جهان تبدیل شده است.

    کولی های اروپا: ما در اینجا از حیوانات هم پست تر هستیم

     

     گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز؛ سایت یورو نیوز طی گزارشی وضعیت کولی ها در اروپا را بررسی کرد. به نوشته یورو نیوز؛ دولت های اروپایی برای ادغام کولی ها در جامعه تحت فشار هستند.
    یورو نیوز با اشاره به زندگی کولی ها در بلغارستان که بالاترین تراکم جمعیتی این قوم در اروپای شرقی را دارد، به برخی مشکلات آنان چنین پرداخت: «“سباستین رومانف“، مقیم کاوارنا بلغارستان به مجلس شکایت کرد چرا که به گفتۀ او کولی ها مورد تبعیض قرار می گرفتند و اجازۀ ورود به بعضی از کافه ها و مغازه ها را نداشتند.»
    این سایت به نقل از کوسباستین رومانف یک شهروند کولی آورد: «در بلغارستان، حتی حیوانات بهتر از کولی ها پذیرفته می شوند. می دانید چرا؟ زیرا بودجۀ اتحادیه اروپا به کودکان کولی نمی رسد تا خود را به خوبی با جامعه تطبیق دهند. برای اینکه ما بتوانیم خود را با جامعه وفق دهیم، به پول احتیاج داریم اما نمی توانیم کار پیدا کنیم.»
    در ادامه این گزارش آمده است: «حال در کاوارنا، آینده روشن تر به نظر می رسد. این شهر، در کشوری که دارای دومین جمعیت کولی های اروپا است، به الگویی تبدیل شده است. این مکان، مدتها محلی متعفن و جایگاه تخلیه غیر قانونی زباله بود، اما اکنون به طور کامل تغییر کرده است. پنجاه خانۀ جدید ساخته شده!»
    یورو نیوز با اشاره به شرایط متفاوت و البته به مراتب دشوارتر کولی ها در مناطق دیگر بلغارستان نوشت: «البته، این داستان در شهرهای دیگر کاملا متفاوت است و کولی ها در شرایط دشواری زندگی می کنند.»
    یورو نیوز در ادامه، گزارش خود را از بخش کولی نشین دیگری پی می گیرد، کولی های ساکن این محل از مصاحبه کنندگان می خواهند فیلمبرداری کنند و وضعیت آنان را نشان دهند.
    یکی از ساکنان به یورو نیوز می گوید: “یعنی کسی پیدا نمی شود تا از حقوق ما دفاع کند؟ ما خیابان های عادی می خواهیم. بچه های ما نمی توانند به مدرسه بروند برای ما کار نیست. اغلب ما بیکار هستیم. ما حتی نمی توانیم برای کودکانمان کفش خریداری کنیم.”
    “دِیان کولِف“، از مرکز همبستگی و “گفتگوی میان قومی” درباره وضعیت کولی ها به یورو نیوز می گوید: «کولی ها و بلغارها در محله های مختلف زندگی می کنند. کولی ها به محله های تفکیک شده ای رانده شده اند و کودکان آنها به مدارسی می روند که کاملا به مدارس کولی ها تبدیل شده اند. این امر بر کیفیت آموزشی و همینطور بر دید جامعه، نسبت به کولی ها تأثیر می گذارد.»
    به نوشته یورو نیوز؛ در غرب اروپا، اسپانیا یکی از بزرگترین جامعۀ کولی ها را در بر دارد و سالهاست که در این کشور سیاست هایی برای فراگرفتن و ادغام کولی ها در جامعه در دست است.
    در ادامه این گزارش آمده است: «برخی اعتقاد دارند که در عرصۀ مبارزه با تبعیض علیه کولی ها و ادغام آنان در جامعه، اسپانیا باید برای دیگر کشورهای اروپایی، الگو باشد. اما دست اندرکاران محلی می گویند با اینکه پیشرفت های زیادی حاصل شده است، باز هم جای کار دارد.»
    “فرانچیسکا کورتِس” از بنیاد حمایت از کولی ها نیز به یورو نیوز می گوید: “یکی از مشکلات اساسی برای بهبود شرایط کولی ها، تصویر بدی است که جامعه در مورد آنها دارد. این تصویر هنوز بسیار کلیشه ای است. هنگامی که ما در مورد کولی ها صحبت می کنیم باز هم به دام پیش داوری، تعصب و تصویر منفی می افتیم که موجب تبعیض بیشتری می شود.”
    “فرانچیسکا کورتِس” از بنیاد حمایت از کولی ها دست آخر به یورو نیوز می گوید: “بحران اقتصادی روی تمام قشرهای جامعه تاثیر می گذارد اما بخش آسیب پذیر و جامعۀ کولی ها بیشتر در معرض خطر هستند و این بحران روی آنها تاثیر داشته است. با اینکه در مورد مسکن پیشرفت هایی به دست آمده، اما هنوز کولی های بسیاری در اسپانیا زاغه نشین هستند.”

    پناهگاه مظلومان شبکه من و تو!

    به گزارش جام نیوز، مجری شبکه من و تو طی خبری اعلام کرد: «یک وکیل و فعال حقوق بشری در چین به دلیل اعتراض به فقر روستاییان و سیاست تک فرزندی در سال 2007 به 4سال زندان و بعد از آزادی به حبس خانگی محکوم شد.» وی در ادامه افزود: «خبر خوبی شنیدیم که ایشان توانستند از حبس خانگی فرار کنند و به سفارت آمریکا در چین پناهنده شود!»



    اما نکته قابل توجه تلاش شبکه من و تو برای ارائه چهره مدافع حقوق بشر ازآمریکا و معرفی این دولت به عنوان پناهگاه مظلومان است.

    من و تو طی گزارشی افزود: «این اتفاق از لحاظ زمانی با دیدار آخر این هفته هیلاری کلینتون به چین مقارن است. پذیرش پناهندگی چن کوآن جونگ در آمریکا و نهایتا آزادی اش می تواند برگ امیدی باشد برای فعالان حقوق مدنی در کشور چین!!»



    به تصویر کشیدن چهره حقوق بشری برای آمریکا از سوی شبکه من و تو درحالی است که به تایید شورای حقوق بشر سازمان ملل، این کشور رکوددار نقض حقوق بشر در تمام جهان است چنان که تا به حال هیچ کشوری این میزان نقض حقوق بشر در موردش به ثبت نرسیده است. اهانت به مقدسات، اهانت به ادیان مختلف و حتی کتب مقدس آسمانی مخصوصا قرآن کریم به بهانه آزادی بیان، حمایت از جنایات اسرائیل(Israeli crimes) در نقض حقوق مسلم مردم فلسطین، تحریم‏‎های یک‎جانبه علیه کشورهایی که با او همراهی نمی‎کنند،

    ورود به حریم خصوصی افراد از طریق شنود یا رصد کردن کاربران اینترنت در عرصه جهانی و تبدیل اینترنت به یک ابزار جاسوسی، حضور نامشروع و عملیات‎های مخفی سازمان سیا در مناطق مختلف جهان که به نقض حقوق اولیه مردم می‎انجامد،

    حضور گسترده نظامیان آمریکایی در مناطق مختلف، نقض حقوق زنان و کودکان و فحشای گسترده در میان زنان و کودکان آمریکا،

    نقض گسترده حقوق بومیان بویژه سرخ‎پوستان آمریکا(Native America) که مستند به گزارش خود سازمان ملل است،

    شکنجه در زندان‎های گوانتانامو(Guantanamo prison) و ابوغریب(Abu Ghraib) که طبق اعلام گزارشگر ویژه سازمان ملل به صورت روزمره صورت می‎گیرد،

     وضعیت تاسف‎بار زندان‎های آمریکا و شکنجه‎های جسمی، روحی و جنسی که از مسائل معمولی در زندان‎های این کشور است و موارد مشابه دیگر از جمله مسائلی هستند که در آمریکا به گونه ای واضح جاری است.



    اینها گوشه ای از فجایعی است که درآمریکا و غرب و در یک قدمی ساختمان شبکه من و تو رخ می‌دهد و البته عوامل این شبکه حاضر به انعکاس آنها - حتی در حد اخباری معمولی- نیستند!

    بالاخره کتمان ضجه های زنان غربی و سکوت کردن در خصوص اجساد زنان و مردانی که قربانی خشونت خانوادگی (Victims of domestic violence) در غرب می شوند نیز می تواند نشانه و نمادی از آزادی بیان و توجه بی حد و حصر به حقوق بشر در غرب باشد

     که عوامل شبکه من و تو اینگونه تلاش می کنند ناقضان حقوق بشر را حامی بشریت معرفی کنند!

    بازداشت به سبک آمریکایی

    به گزارش خبرگزاری مصر به نقل از شبکه خبری بی بی سی دانیال چونگ که در ۲۱ آوریل در حمله ماموران مبارزه با مواد مخدر در شهر سن دیه گو به یک خانه دستگیر شد، پس از بازداشت به داخل یک سلول انداخته شد و به علت نامعلومی به حال خود رها شد.

    به گفته چونگ، یک مامور پلیس پس از بازجویی به او گفته که می تواند به خانه اش برگردد ولی با این حال وی در یک سلول رها شد. او گفت در این مدت ۷ کیلوگرم از وزن خود را از دست داده است و از روز سوم دچار توهم شده است.

    سخنگوی پلیس سن دیه گو این خبر را تایید کرده و گفته است از این حادثه به شدت نگران شده است.

     

    سیاهان آمریکا قربانی نژاد پرستی نوین

    به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز به نقل از سایت دیلی میل؛ بسیاری از مردم دنیا چنین تصور می کنند که رفتارهای نژادپرستانه، به شدت کاهش پیدا کرده و جوامع آن را طرد می کنند، با این حال سیاه پوستان آمریکا همچنان با رفتارهای تبعیض آلود در این کشور مواجه اند.
    40 درصد از پیشخدمت‌های شاغل در رستوران های آمریکا به رفتارهای نژادپرستانه علیه مشتریان سیاه‌پوست خود اعتراف کرده اند، به عقیده آنها این رفتار از آنجا ناشی می شود که سیاهان انعام خوبی نمی‌دهند.
    یک نظرسنجی از تعدادی پیشخدمت‌ در شمال کارولینا، نشان داد که تقریبا دو سوم آنها تائید کردند برخوردی متفاوت و نژاد پرستانه با سیاه پوستان داشته اند.
    نتایج نظرسنجی فوق طی یک مقاله در مجله مطالعات سیاه‌پوستان منتشر شده و در آن از 200 پیشخدمت شاغل در 18 رستوران تحقیقات فوق صورت پذیرفته است.
    بسیاری از پیشخدمتان مدعی بوده اند که برداشت آنها نسبت به آفریقائی‌ها این است که این افراد از نزاکت کمتری برخوردارند، و تعدادی نیز گفتند که آنها در انعام دادن ، سخاوت کمتری به خرج می دهند.
    چنین دیدگاه‌هایی از سوی کارگران رستوران ها که اغلب آنها را سفید پوستان تشکیل می دهند منجر به آن شده که 38.5 درصد آنها با توجه به نوع نژاد مشتریان، خدمات متفاوتی از خود ارائه ‌کنند و 52.8 درصد نیز در این نظرسنجی گفته اند که شاهد رفتار نژادپرستانه همکاران خود علیه سیاه‌پوستان بوده اند.
    طبق نتایج این نظرسنجی، تبعیض نژادی حتی در آشپزخانه رستوران ها، جایی که کارگران سیاه به همراه سفیدپوستان مشغول خدمات دهی هستند، بسیار شایع تر‌ است.

    One million US women to wear hijab for Iraqi woman killed in California

    يك ميليون زن آمريكايي در حمايت از زن محجبه شهيده عراقي كه در آمريكا توسط يك نژاد پرست به قتل رسيد تصوير محجبه خود را بر روي اينترنت بارگذاري كردند.

    Shima Alawadi adalah salah seorang korban Islamophobia di AS. Alawadi adalah ibu dari lima anak yang ditemukan bersimbah darah di rumahnya di El Cajon, California, pada tanggal 21 Maret, setelah dipukuli dan ditemukan tergeletak dalam genangan darah. Di sampingnya ada sebuah catatan yang mengatakan "kembalilah ke negaramu, kamu teroris". Dia meninggal pada hari Sabtu 24 Maret.

    Akibat kejadian itu, muncul dukungan melalui Facebook yang mengagendakan pengumpulan satu juta wanita non-Muslim di Amerika Serikat yang akan memakai jilbab sebagai bentuk dukungan dan solidaritas terhadap Shaima Alawadi, seorang imigran Irak yang secara brutal dibunuh di rumahnya pada bulan Maret, akibat Islamophobia.

    Banyak wanita non-Muslim di Amerika Serikat telah memposting foto-foto diri mereka mengenakan jilbab pada akun Facebook 'One Million Hijabs for Shaima Alawadi'. Akun tersebut kini telah didukung lebih dari 10.000 orang sampai dengan pengamatan MuslimDaily.Net pada tanggal 2 April.

    Jean Younis, manajer kantor di Gereja Advent Bonita Valley di National City, California, mengatakan ia akan memakai jilbab Islami untuk mendukung keluarga dan teman-teman Shaima Alawadi pada hari Ahad, menurut sebuah artikel terbaru yang diterbitkan oleh Washington Post.

    Manajer kantor gereja 59 tahun itu adalah salah satu dari sekian banyak wanita non-Muslim yang telah menyatakan solidaritas terhadap Shaima Alawadi.

    Selain dukungan terhadap Shaima, ada juga demonstrasi "jilbab dan hoodie" di beberapa perguruan tinggi di seluruh Amerika Serikat dalam beberapa hari terakhir. Gagasan "hoodie" merupakan bagian dari bentuk dukungan atas Trayvon Martin, seorang remaja hitam yang ditembak mati oleh seorang relawan pemantau lingkungan di Florida pada 26 Februari.

    Satu juta wanita non-Muslim di Amerika Serikat akan memakai jilbab sebagai bentuk dukungan dan solidaritas terhadap Shaima Alawadi, seorang imigran Irak yang secara brutal dibunuh di rumahnya pada bulan Maret, akibat Islamophobia. [baca: Tantangan Muslim di Tengah Islamophobia di AS, Sampai Kapan Berakhir?]

    Banyak wanita non-Muslim di Amerika Serikat telah memposting foto-foto diri mereka mengenakan jilbab pada akun facebook 'One Million Hijabs for Shaima Alawadi'. Akun tersebut kini telah didukung 10.000 orang hingga tanggal 2 April.

    Jean Younis, manajer kantor di Gereja Advent Bonita Valley di National City, California, mengatakan ia akan memakai jilbab Islami untuk mendukung keluarga dan teman-teman Shaima Alawadi pada hari Ahad, menurut sebuah artikel terbaru yang diterbitkan oleh Washington Post.

    "Saya mengharapkan reaksi, tapi itu intinya. Perlu dibahas," kata Younis.

    Manajer kantor gereja 59 tahun itu adalah salah satu dari banyak wanita non-Muslim yang telah menyatakan solidaritas terhadap Shaima Alawadi.

    Alawadi, ibu dari lima, ditemukan bersimbah darah di rumahnya di El Cajon, California, pada tanggal 21 Maret. Dia meninggal pada hari Sabtu 24 Maret, setelah dipukuli dan ditemukan tergeletak dalam genangan darah di samping sebuah catatan yang mengatakan "kembali ke negara anda, anda teroris".

    Ada juga demonstrasi "jilbab dan hoodie" di beberapa perguruan tinggi di seluruh Amerika Serikat dalam beberapa hari terakhir. Gagasan "hoodie" mengacu pada pembunuhan Trayvon Martin, seorang remaja hitam ditembak mati oleh seorang relawan pemantau lingkungan di Florida pada 26 Februari.

    "Mereka berdua tewas karena cara mereka dilihat dan itu sangat salah," kata Younis.

    Tidak hanya Trayvon Martin dan Shaima Alawadi yang menjadi korban kejahatan kebencian di Amerika Serikat dalam beberapa pekan terakhir.

    Pada tanggal 24 Maret, mahasiswa 19 tahun, Kendrec McDade ditembak dan dibunuh oleh dua perwira polisi Pasadena di Los Angeles County, California. Kepala Kepolisian Pasadena, Phillip Sanchez mengatakan sebanyak "delapan tembakan" ditembakkan ke arah McDade.

    Tertarik ingin menjadi pendukung Shaima Alawadi sekaligus bentuk perlawanan terhadap Islamophobia? Silakan klik Fan Page One Million Hijabs for Shaima Alawadi.

    Justice for Trayvon Martin!

    Actions across the country to demand:

    Justice for Trayvon Martin!

    Trayvon Martin

    Outrage has swept the country over the racist killing of Trayvon Martin. To win justice for Trayvon, individuals and organizations across the country, including the ANSWER Coalition, are mobilizing from coast to coast.

    It should be no surprise that the police are giving cover to the racist killer of Trayvon Martin. Police carry out racist violence against African Americans day in and day out—Amadou Diallo, Sean Bell, Gary King Jr. and Oscar Grant are among some of their better known victims across the country. Stop-and-Frisk tactics of the police, targeting primarily people of color, resulted in nearly 700,000 stops in NYC last year alone. These repressive measures are designed to criminalize a whole generation of young people of color.

    Read a report from the March 21 Million Hoodie March in New York City

    تظاهرات علیه نژاد پرستی در فلوریدا

    به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز به نقل از سایت صدای آمریکا، تظاهرات و گردهمایی های اعتراضی به کشته شدن یک نوجوان سیاه پوست در ایالت فلوریدا آمریکا، همچنان ادامه دارد. برخی ادعا می کنند کشته شدن او ریشه در نژاد پرستی و تعصب دارد. این نوجوان در برخورد با یک مامور شبگرد سفیدپوست به ضرب گلوله کشته شد.
    هزاران نفر روز پنجشنبه در سنفورد در حومه اورلندوی فلوریدا دست به تظاهرات زدند تا به کشته شدن ترایون مارتین 17 ساله، نوجوان سیاه پوستی که در اواخر ماه فوریه به ضرب گلوله یک مامور شبگرد سفید پوست کشته شد، اعتراض کنند.
    اعتراض هایی که هفته هاست ادامه دارد ناشی از آن است که پلیس این شبگرد را که مامور برقراری امنیت در یک منطقه مسکونی بود، دستگیر نکرده است. معترضان می گویند تیراندازی و دستگیرنشدن ضارب نشان از تبعیض نژادی دارد.
    مادر و پدر ترایون مارتین در این تظاهرات خواستار دستگیری جورج زیمرمن شدند. زیمرمن شبگردی است که می گوید این نوجوان به او حمله کرد و وی در دفاع از خود به او تیراندازی کرد.
    ال شارپتن، رهبر مذهبی و فعال حقوق بشر که در این تظاهرات حضور داشت، خواستار آرامش و جلوگیری از خشونت بیشتر شد و گفت: مردم می خواهند به این جرم رسیدگی شود، ما طرفدار جنایت نیستیم ولی خشونت پلیس و عدم افشا توسط پلیس، جرم است. وقتی کسی به حق ما تجاوز می کند، باید بهایش را بپردازد.
    تظاهرات این چند هفته بیل لی، رییس پلیس سنفورد، را بر آن داشت که به طور موقت استعفا دهد. بیل لی گفت: من موقتا از ریاست پلیس شهر سنفورد استعفا می دهم، به این امید که پس از هفته ها آشفتگی، آرامش به شهر بازگردد
    پلبیس سنفورد که ادعای جورج زیمرمن به دفاع از خود را پذیرفته است بدلیل عدم بازداشت وی، مورد انتقاد شدیدی قرار گرفته است.
    وزارت دادگستری و اف بی ای یک پرونده رسیدگی به حقوق مدنی را در این مورد تشکیل داده اند.

    رواج خودکشی میان نوجوانان

    رواج خودکشی میان نوجوانان کانادایی برای فرار از آزار هم مدرسه ای ها؛ سند

    به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز به نقل از سایت ایرانتو؛ نیمی از کانادایی ها در دوران نوجوانی و جوانی، مورد آزار و تمسخر قرار می گیرند.
    بر اساس نظرسنجی انجام شده از بزرگسالان کانادایی، نیمی از آنها اظهار داشته اند که در طول تحصیل در مدرسه یا خارج از آن، از سوی دیگر همسن و سالان خود، مورد تمسخر یا آزار قرار گرفته اند.
    این حرکت ها ، شامل زورگویی و بهره برداری از دانش آموزان ضعیف، تمسخر آنان از نظر نژاد، نام، چهره، لهجه، اعتقادات مذهبی، جثه و اندام و غیره و یا گرایش های همجنس گرایانه نوجوانان و جوانان بوده است.
    موسسه "برادران و خواهران بزرگ" که این گزارش را تهیه کرده، در عین حال افزوده است، 85 درصد قربانیان معتقدند: «داوطلبانی که در مدرسه به راهنمایی دانش آموزان در این زمینه می پردازند، موجب کاهش میزان تهدیدات بچه های زورگو می گردند.»
    در سال های اخیر ، تعدادی از نوجوانان و جوانانی که مورد اذیت و آزار همسالان قرار می گرفتند، دست به خودکشی زدند و همین امر، توجه مسئولان و افکار عمومی را بیشتر از گذشته به این موضوع جلب کرده است.
    89 درصد افرادی که مورد پرسش قرار گرفته اند معتقدند، خاطرات تلخ این دوران، تا سال ها بعد از آن، در زندگی بزرگ سالی آنها، تاثیر ناخوشایندی می گذارد.
    62 درصد کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند، تأکید کرده اند که اگر از سوی مشاوران خبره، حمایت می شدند، می توانستند بر چنین مشکلاتی فائق آیند.
    مسئولان مدارس، توانایی کنترل کامل فضای کلاس ها و محوطه آموزشی و شناختن بچه های شرور و آزارگر را ندارند.
    این گزارش حاکی است، با وجود برنامه های متعدد داوطلبانه و مشاوره در مدارس، مطالعه انجام شده بر روی 26 هزار کانادایی در سن 11 تا 15 سال ، نشان می دهد تعداد قربانیان ، از 20 درصد در سال 2002، به 22 درصد در سال 2010، افزایش یافته است.
    رشد معضل پدران و مادران مجرد در جامعه کانادایی و ناتوانی آنها در نظارت و کنترل فرزند و عدم پاسخگویی به نیازهای عاطفی او، نقش مهمی در ایجاد چنین رویدادهایی دارد. 112

     

    کشوری که از دید صاحبان اصلی اش یک «شیطان شرور شیاد» است *فیلم

    آمریکا را بهتر بشناسیم؛
    کشوری که از دید صاحبان اصلی اش یک «شیطان شرور شیاد» است *فیلم
    رهبر یکی از قبایل سرخپوست شمال آمریکا: در اردوگاه های اجباری آمریکا به مادر من تجاوز شده بود؛ این را بعد از مرگش فهمیدم... ما مجبوریم که همچنان اسرای جنگی بمانیم. تمام ایده زندان هایی مثل 'گوانتانامو' و 'بگرام' از همین روش برخورد با اردوگاه های سرخپوست ها اقتباس شده است.

    به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، شبکه بی بی سی فارسی (BBCPersian) جمعه 24فوریه (5 اسفند) در گزارشی مستندگونه به وضعیت اجتماعی اقلیت -در گذشته اکثریت- سرخپوست آمریکا پرداخت و مناقشات 200 ساله آن ها با دولت ایالات متحده را بررسی کرد. بی بی سی فارسی گزارش داد: «چند سال قبل، دادگاه عالی آمریکا رأی داد که تپه های سیاه واقع در ایالت "داکوتای جنوبی" (SouthDakota) به یک قبیله سرخپوست تعلق دارد. دولت آمریکا تلاش کرد با پرداخت بیش از 200 میلیون دلار غرامت و پرداخت بهای زمین های مورد مناقشه، سرخپوستان را راضی کند که از این تپه ها چشم پوشی کنند اما آنان نپذیرفتند و همچنان خواهان برگرداندن تپه ها و به رسمیت شناخته شدن معاهده ای هستند که حدود 160 سال قبل بین رهبران قبایل سرخپوست و دولت آمریکا امضاء شده بود.»
    در ادامه، "راسل مینز" (RussellMeans) هنرپیشه و فعال حقوق سرخپوستان و رهبر یکی از قبایل شمال آمریکا در گفتگو با بی بی سی فارسی از سرگذشت دردناک سرخپوستان سخن گفت. وی اظهار داشت: «من یک سرخپوست آمریکایی وطن پرست هستم اما من و همرنگانم را در اردوگاه های اسرای جنگی وادار به زندگی کرده اند. یک واقعیت به شما بگویم؛ ارتشیان آمریکا یک مشت عقب افتاده ذهنی هستند. من به تمام کشورهای آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی سفر کرده ام. در آنجا سرخپوستانی را یافتم که همانند من خواهان آزادی بودند. بدانید ما سرخپوستان در تمام عمرمان زمانی دست به اسلحه برده ایم که مجبور به دفاع شده باشیم.»


    او افزود: «وضعیت بچه های سرخپوست از دوران کودکی ما بدتر شده است. پدر و مادر من معتاد و الکلی بودند اما اکنون کودکان ما در شرایطی بدتر از دوران کودکی من به سر می برند. این حق ماست که آزاد باشیم. پدر و مادر من به زور به مدارس شبانه روزی برده شدند. گیس هایشان بریده شد. مجبور بودند یونیفورم یکدست بپوشند و با بقیه رژه بروند. آن ها تنبیه فیزیکی می شدند و مورد سوءاستفاده جنسی قرار می گرفتند. در اردوگاه های اجباری آمریکا به مادر من تجاوز شده بود؛ این را بعد از مرگش فهمیدم. ضربه های روحی وحشتناکی طی بیش از 80 سال در اردوگاه ها بر آن ها وارد شد. هزاران بچه از گرسنگی یا از بیماری جان دادند و از صحنه روزگار محو شدند.»


    راسل ادامه داد: «مأموریت من تا روزی که سرخپوست ها آزاد نشوند پایان نخواهد یافت. به همین خاطر است که ما در مرحله رجوع به کمیسیون داخلی آمریکا در زمینه حقوق بشر هستیم تا در آنجا معاهده هایی را که بین ما و سفیدپوستان منعقد شده بود، به عنوان سندهای بین المللی بشناسند. بعد از آن ما با حمایت یک کشور در قاره آمریکا به دادگاه بین المللی می رویم؛ دادگاهی که آمریکا عضوش نباشد. چون یک کشور یاغی است و همیشه هم یاغی بوده است. آمریکا "شیطانی" است که به مردم خودش هم رحم نمی کند.»
    این فعال حقوق سرخپوستان در ادامه به بی بی سی فارسی گفت: «ما اسرای جنگی هستیم. البته آنان هیچ وقت این را نمی گویند اما برای اینکه بتوانند به نادیده گرفتن قوانین خودشان و قراردادهایی که با ما بسته اند ادامه دهند، ما مجبوریم که همچنان اسرای جنگی بمانیم. تمام ایده زندان هایی مثل "گوانتانامو" و "بگرام" از همین روش برخورد با اردوگاه های سرخپوست ها اقتباس شده است. دقیقا همان کاری که نازی ها و "هیتلر" کردند و اسمش را اردوگاه کار اجباری گذاشتند. هیتلر زمانی نوشته بود که آمریکایی ها ایده های خوبی دارند؛ ایده "آپارتاید" [تبعیض نژادی] در آفریقای جنوبی و آنچه که در کرانه غربی رود اردن در حال اتفاق افتادن است، همچنین تمام استراتژی های اسرائیل، همه اش از آمریکا می آید.»


    او در انتقاد از مردم آمریکا اضافه کرد: «این یک واقعیت است که مردم آمریکا چشم بسته هر چه دولتمردانشان می گویند باور می کنند. باید بگویم هر قوم و ملتی از نوعی هوش برخوردار است اما مردم آمریکا واقعا مضحک هستند. فقط لازم است چند سال به عقب برگردیم. 12 سال پیش در سال 2000، بوش را "انتصاب" کردند و انتخاب نشد. مردم دنیا به آمریکا خندیدند. اگر کشور دیگری کاری را که آنان کرده بودند انجام می داد، دولتمردان آمریکا مدعی می شدند که در آن کشور کودتا شده و سریعا به آنجا لشکرکشی می کردند.»


    گزارشگر بی بی سی از راسل مینز پرسید: «شما از دولت باراک اوباما هم به شدت انتقاد کرده اید و گفته اید که به حقوق بومیان آمریکا توجهی نمی کند؛ اما اوباما تقریبا در همه جای دنیا فعالیت می کند و ادعا دارد که دولت کشورش در تلاش است که حقوق بشر را در سراسر دنیا گسترش بدهد، این را چطور ارزیابی می کنید؟»
    وی در جواب گفت: «ما سرخپوستان یک لغت برای کشور آمریکا داریم که به باورهای پیشینیان بازمی گردد؛ "اکتومی" (ACTO,MI) یعنی کسی که برعکس زندگی می کند. "اکتومی" مثل شیطان است. به آمریکا "اکتومی" می گویم چون یک حقه باز "شیّاد" است. دوست دارد فریبت بدهد تا خودت اشتباه کنی. اوباما جایزه نوبل را دریافت می کند اما تمام حرف هایش توجیه جنگ است. اوضاع ما سرخپوستان از 40 سال قبل بدتر شده است. ما هیچ صدایی نداریم. ما مردمی هستیم که از دل ها و دیده ها رفته ایم و تنها زمانی که خودمان بلند شویم به حرف هایمان گوش می دهند. این را هم بگویم که تاریخ سفیدپوستان از همان ابتدا که پایشان را بر روی زمین اینجا گذاشتند و آمریکایشان را ساختند، پر از شرارت بوده است. کشور "شروری" که مبنایش بر اساس مرگ است و به تمامی در خدمت منافع و مطامع بنگاه های اقتصادی. آمریکا تنها کشوری است که در کل تاریخ دنیا از وقتی که به وجود آمد، هر سال در جنگ بوده است.»
    مینز افزود: «مردم سرخپوست قول های زیادی از آمریکایی ها شنیده اند. آن ها به ما هزاران وعده دادند تا بتوانند از گُرده ما کار بکشند، ولی در آخر هیچ چیزی دست ما را نگرفت. ما بومیان آمریکا کمترین میزان طول عمر را داریم. ما در حال مرگیم. میانگین سن مردان ما تنها 43 سال است. این وضع زندگی اسفباری است که ما در آمریکا و کانادا داریم. وضعیتمان از کشور "هائیتی" هم بدتر است؛ چه از نظر بهداشتی و چه از نظر فقر. آمریکایی ها آشغال هایشان را به ما می دهند تا بخوریم. حتی اختیار زندگی خودمان را هم نداریم و مانند محکومان در اینجا در شکم هیولا نگه داشته شده ایم. این دولت آمریکاست که سرزمین و زیستگاه ما را کنترل می کند.»


    وی در انتها گفت: «تنها چیزی که می توانم به مردم دنیا بگویم این است که خودمان باید دنیایمان را اصلاح کنیم. قیّم های این دنیا عاشق خشونت اند؛ قیّم هایی که اصلی ترینشان آمریکاست.»
    پس از صحبت های تأمل برانگیز "راسل مینز" ، گزارشی در همین رابطه از بی بی سی فارسی پخش شد که در فایل تصویری ضمیمه شده قابل مشاهده است.


     

    15 هزار عنصر فدايي صدام در بحرين برای نسل کشی شیعیان

    عضو " كنگره عمومي براي ياري مردم بحرين " از مكان وجود 15 هزار عنصر فدايي صدام در بحرين خبر داد.

    قاسم الهاشمي در گفت و گو با شبكه خبري العالم تاكيد كرد، رژيم هاي عربي حوزه خليج فارس عناصر حزب فروپاشيده بعث را كه به فدائيان صدام معروف هستند در خود جاي داده اند، به گونه اي كه بيش از 15 هزار عناصر بعث صدامي در بحرين هستند.

    وي افزود : مقام هاي بحرين اين گروه ها را در مناطق معروف به "رفاء الشرقي" و شهر "حمد" جاي داده و براي آنها شناسنامه صادر كرده اند.


    الهاشمي گفت : اين افراد در پليس ، ارتش و نيروهاي امنيتي بحرين استخدام شده اند، به گونه اي كه در سركوب مردم بحرين نقش عمده اي ايفا مي كنند.



    وي از سازمان ملل متحد به دليل مشاركت ندادن مخالفان نظام بحرين در كميته حقيقت ياب انتقاد كرد و گفت: اين امر براي اينكه كميته از رژيم بحرين جانبداري نكند ضروري است.

    قتل نژادپرستانه در انگلستان توسط پلیس

    وطن امروز: مرگ سیاهپوست 29 ساله در شمال لندن با شلیک 2 گلوله توسط پلیس، موجب آشوب در پایتخت انگلستان شده و منطقه تاتنهام هال صحنه درگیری بین پلیس و سیاهپوستان شده است.

    دیلی‌میل گزارش داد: مارک دوگان، سیاهپوست گانگستر پنجشنبه‌شب داخل خودروی ون توسط پلیس در خیابان فری‌لین متوقف شد و به دلیل مقاومت هنگام دستگیری با 2گلوله کشته شد.

    افسر ضارب از واحد CO19 ظاهرا زخمی شده اما بعد از مداوا در بیمارستان محلی مرخص شده است. گفته می‌شود بین افسر پلیس و مقتول درگیری پیش آمده که منجر به تبادل گلوله بین آنها شده است.

    این حادثه موجب شد بیش از 500 تن از ساکنان تاتنهام هال که اغلب سیاهپوست هستند، به خیابان‌ها ریخته و دست به غارت مغازه‌ها و آتش زدن پمپ بنزین و اتوبوس‌های دوطبقه و ایستگاه پلیس بزنند.

    8 پلیس در این درگیری‌ها زخمی شده و راهی بیمارستان شدند همچنین تظاهرکنندگان به اتومبیل‌های BBC نیز حمله کرده و شیشه‌های آن را خرد کردند. مطابق آخرین گزارشات بیش از یکصد پلیس ضدشورش با شلیک گاز اشک‌آور سعی کردند جمعیت عصبانی را متفرق کنند که موفق به این کار نشدند و ورود پلیس موجب شده درگیری‌ها گسترش پیدا کند. فروشگاه‌های محلی و مک‌دونالد توسط گانگسترهای هود بر سر غارت و بعد از غارت به آتش کشیده شد.

    شورشیان ظاهرا از توئیتر استفاده کرده و با پخش تصاویری از مارک دوگان که پدر 4 فرزند است، سعی کردند خون سیاهان را به جوش آورده و موضوع را کاملا نژادپرستی کنند.

    توئیتربازان لندن با استفاده از اینترنت در حال اطلاع‌رسانی در این باره هستند و سیاهان بیشتری صبح ديروز در تاتنهام با پلیس درگیر شده‌اند. تیم تحقیقی از متروپلیتن پلیس مرکز، به محل رفته تا درباره مرگ مارک دوگان تحقیق کند.

    قتل هولناك شيعيان هزاره در پاكستان

    مقامات محلي پاكستان از كشته‌ و مجروح شدن 14 نفر بر اثر حمله افراد مسلح به اتوبوس مسافري شيعيان هزاره در اين كشور خبر دادند.

    به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري آلمان، مقامات پليس و بهداشت پاكستان اعلام كردند افراد مسلح روز گذشته با حمله به يك اتوبوس مسافري حامل 14 شهروند هزاره‌اي در جنوب غرب اين كشور، 11 نفر را به قتل رساندند.

    "زين‌الله كاكار " رئيس كالج درماني بولان در تماس تلفني با خبرگزاري آلمان تصريح كرد در بين تلفات اين حادثه جسد يك زن مشاهده مي‌شود و 3 نفر نيز مجروح شدند.

    پليس اعلام كرد كه تمامي قربانيان متعلق به اقليت شيعه هزاره هستند كه بار‌ها از سوي گروه‌هاي افراطي و شبه نظامي هدف حملات تروريستي قرار گرفتند.
    كشتار شيعيان هزاره در پاكستان
    كشتار شيعيان هزاره در پاكستان
    كشتار شيعيان هزاره در پاكستان

    پلیس آمریکا نوجوانی را به جرم ندادن بلیط اتوبوس کشت


    ماموران پليس شهر سانفرانسيسکو آمريکا يک نوجوان سياه پوست آمريکايي را در جريان بازجويي به خاطر عدم پرداخت

    ماموران پليس شهر سانفرانسيسکو امريکا يک نوجوان سياه پوست امريکايي را در جريان بازجويي به خاطر عدم پرداخت کرايه اتوبوس، به ضرب گلوله از پا درآوردند.
    کرايه اتوبوس، به ضرب گلوله از پا درآوردند.

    به گزارش رسانه ایران و به نقل از پرس تی وی؛ در قطعه فيلمي که از طريق تارنماي اينفووارز (INFOWARS) به نمايش گذاشته شد، دو افسر پليس، يک نوجوان سياه پوست ۱۹ ساله آمريکايي به نام کنث هاردينگ را در حالي که از او به خاطر خودداري از پرداخت بليت قطار شهري بازجويي مي‌کردند، با شليک پنج گلوله به قتل رساندند.

    مرگ اين نوجوان امريکايي خشم و انزجار افراد محلي را برانگيخت. مردم محلي با متهم کردن افسران پليس به قتل اين نوجوان سياه پوست تاکيد مي‌کنند که او غيرمسلح بوده است.

    گفته مي‌شود هاردينگ از پرداخت کرايه اتوبوس شهري خودداري کرد و در پي اين اقدام سعي کرد از دست ماموران فرار کند.

    اين فيلم تصوير نوجوان سياه پوستي را نشان مي‌دهد که بر روي کف
    تنها در سال ۲۰۱۰ ميلادي دست‌کم ۲ هزار و ۵۴۱ مورد از سوءرفتار پليس امريکا گزارش شده است.

    خيابان افتاده و پليس در حالي از نزديک شدن مردم به وي جلوگيري مي‌کند که خون از وي جاري شده است.

    بر اساس آماري که از سوي مؤسسه استولن لايوز پراجکت (Stolen Lives Project) منتشر شده، شماره پرونده‌هاي مربوط به خشونت پليس امريکا به هزاران مورد رسيده است.

    اين در حالي است که بسياري از امريکايي‌هايي که از بدرفتاري و سوء استفاده پليس امريکا رنج مي‌برند موارد آزار خود را گزارش نمي‌کنند.

    تنها در سال ۲۰۱۰ ميلادي دست‌کم ۲ هزار و ۵۴۱ مورد از سوءرفتار پليس امريکا گزارش شده است.


    This frame from a video shot by a bystander shows the teenager struggling to
    lift himself out of a pool of his own blood as a San Francisco police officer,
    one of several – aims his gun at the boy rather than trying to save his life.
    – Video frame: TheOneNonly457

    Having killed the boy at 4:44 p.m., according to the San Francisco Chronicle, in broad daylight at the main intersection – Third Street between Palou and Oakdale – in Bayview Hunters Point, San Francisco’s last largely Black neighborhood, the police seemed eager to terrorize the community. They waited and waited and waited as the teenager stopped moving but continued breathing before eventually setting him on a gurney and taking him to the hospital, where the Chronicle reports he died at 7:01 p.m.“Why should you die for a transfer?” asked a witness known as Tiptoe in the crowd of hundreds of residents that soon gathered in the plaza at the Oakdale/Palou light rail stop. “Justice will be brought!” hollered one man repeatedly in a booming voice as the crowd shouted at the long line of police in riot gear standing between them and the dying youngster. “I saw the riot squad fly by me on Palou yesterday – five trucks in all,” wrote Bayview resident Sherry Bryson on Facebook.

    Read more »

    تیراندازی پلیس امریکا به سمت سیل زدگان!Police shootings after Katrina: SWAT team sees armed man, sho

    ماجرای وحشتناک تیراندازی پلیس امریکا به سمت سیل زدگان کاترینا فاش شد.

     به گزارش شبکه تلویزیونی فاکس نیوز، یکی از کاراگاهان سابق پلیس شهر نیواورلئانز امریکا زندانی می شود.

    وی اعتراف کرده است یک ماجرای کشتار را لاپوشانی کرده است.



    این کشتار پس از طوفان کاترینا در پنج سال پیش اتفاق افتاد.

    تحقیقات مشخص کرده است در ان زمان افسران پلیس به سمت یک خانواده طوفان زده و سیل زده شهر در سال دو هزار و پنج و همچنین دو همراه انها تیراندازی کرد.

    در این تیراندازی دو نفر کشته و چهار نفر دیگر از افراد غیرنظامی طوفان زده زخمی شدند.

    یکی از افرادی که در این تیراندازی زخمی شد، از نظر روحی و روانی مشکلات جدی داشت.

    به گفته شاهدان، نیروهای پلیس به این مرد چهل و هشت ساله عقب مانده از پشت شلیک کردند.

    یازده افسر پلیس در این ماجرا متهم هستند.

    پنج نفر از انها به جرم خودشان اعتراف کرده اند.

    کاراگاه ویژه شهر نیز در ان زمان در این ماجرا مجرم شناخته شده زیرا این قضیه را لاپوشانی کرده است.

    جفری لارمن فعلا به شش ماه زندان محکوم شده است.

    به گفته دادستان محلی در شرایط بحرانی باید وضعی فراهم باشد که مردم بتوانند به نیروهای پلیس تکیه و اعتماد کنند و نه اینکه کسی باشد که از مردم دربرابر نیروهای پلیس محافظت کند

     

    America the police shooting Katrina flood victims
    Police shootings after Katrina: SWAT team sees armed man, shoots him three times, but where's the gun?

    mccann-bulletholes.JPGKeenon McCann bleeds from his wounds after he was shot on the Interstate-10 overpass near the Superdome in New Orleans on Sept. 1, 2005. McCann was one of at least 10 people shot by New Orleans police in the week after Hurricane Katrina.


    The tip came in on the morning of Thursday, Sept. 1, 2005, as disorder was spreading through the devastated city: Somebody had stolen a Kentwood Springs bottled water truck and was luring in thirsty flood victims with a promise of free water. As people approached the truck, they were being attacked and robbed.

    Capt. Jeff Winn, then the commander of the New Orleans Police Department’s SWAT team, said the information had come from a fellow officer. “We heard that they had actually shot and hurt somebody and thrown ‘em off the Claiborne overpass,” Winn recalled later in a taped interview, adding that those involved “were actually raping women.”

    Winn organized a strike force of SWAT cops and K-9 officers, according to police documents. Officers gathered at Paul B. Habans Elementary School on the West Bank, the SWAT team’s temporary headquarters after Katrina, and then headed to the tangle of highway onramps and exits near the Superdome.

    He rolled out in a Ford Crown Victoria with Lt. Dwayne Scheuermann. At about 1 p.m., they found what they were looking for: several Kentwood Springs trucks parked on the overpass. Winn and Scheuermann drove onto a ramp and took up a position overlooking the road while other officers approached the trucks.

    MCCANNMAP.jpg
    The two said they immediately spied trouble: a man with a handgun standing near the back of the trucks. Armed with assault rifles, Winn and Scheuermann fired a barrage of high-velocity rounds. They peppered the torso of Keenon McCann, 28, a tall, beefy 9th Ward native.

    There was just one problem: When the officers apprehended McCann, they didn’t find a gun, according to NOPD records. The officer who later investigated the incident speculated that McCann threw his weapon off the overpass.

    The lack of a handgun raises questions about whether the shooting was proper. Police protocol says that officers should shoot suspects only when they are threatened or they think somebody else is about to be grievously harmed.

    McCann survived the shooting and was transported by military helicopter to Baton Rouge General Medical Center for emergency surgery.

    Keenon McCann gets on an army truck for medical evacuation as he bleeds from his wounds after being shot by New Orleans police after Hurricane Katrina in 2005. McCann was flown on a military helicopter to Baton Rouge General Medical Center for emergency surgery.He was one of at least 10 people shot by New Orleans police in the week after the hurricane. An examination by The Times-Picayune, the nonprofit newsroom ProPublica, and the PBS series "Frontline" has found that the NOPD did little to determine whether these shootings were justified, often failing to collect physical evidence, interview civilian witnesses or spend more than a few minutes questioning the police involved.

    Scheuermann and Winn declined to be interviewed for this story. NOPD spokesman Bob Young refused to address questions about the incident, citing the ongoing federal investigation into the department’s actions in the days after Katrina. The department also has refused to clear officers to speak about those incidents.

    In the aftermath of the hurricane, Winn and Scheuermann were praised as heroes. Ed Bradley told millions of viewers of the CBS program “60 Minutes” that “no one stood stronger” than Winn in those horrific days. Both officers are held up by their colleagues as “real police,” officers willing to hurl themselves into dangerous situations.

    More recently, however, Winn and Scheuermann have emerged as central figures in the Justice Department probe of possible police misconduct during Katrina. Sources close to the federal investigation say the two officers are the focus of a probe into the death of Henry Glover, an Algiers man who perished at Habans, the SWAT team’s elementary school compound, one day after the McCann shooting. Glover’s charred remains were later pulled out of a scorched Chevrolet Malibu near the 4th District police station.

    Winn, a Marine reservist who saw combat in Iraq, recently was assigned to the criminal intelligence bureau. Scheuermann, most recently assigned to the 1st District, is on sick leave.

    “For whatever reason, the government considers them targets but it’s unclear what they’ve been accused of,” said Eric Hessler, an attorney representing Winn. “I think it shows they were on the front lines, not in an office or holed up somewhere. They were out there addressing the situations that arose, situations that were thrust upon them.”

    Hessler said the officers who patrolled the city without leadership or resources are now being unfairly targeted. He blames top NOPD officials for leaving officers in the lurch.

    “They didn’t have food, water, leadership,” he said. “You have guys that stepped up to the plate and did incredible things.”

    No civilian witness interviews

    Typically, when an NOPD officer fires a gun at a citizen, the department’s homicide unit examines the incident to make sure the shooting was justified. During separate interviews in November 2005, Winn and Scheuermann told homicide investigators they had acted correctly in shooting McCann because he posed a serious and immediate danger.

    Both said they were convinced McCann was poised to ambush the officers who were headed in his direction on the road below.

    mccann-winn.JPGNew Orleans Police Capt. Jeff Winn briefs law enforcement officers about their mission to look for people with guns in the Fischer public housing development on Sept. 7, 2005. According to police documents, Winn organized a strike force of SWAT cops and K-9 officers to investigate the water truck incident in which Keenon McCann was shot.“I could clearly see that he was armed with a blue steel automatic handgun,” Winn said in an interview with an NOPD detective, adding that McCann “appeared to be observing the oncoming officers as if he was laying in wait for them.” McCann was planning “to shoot one of those officers as they approached,” Winn said.

    Scheuermann agreed. McCann was “intent on hurting or killing our police officers,” Scheuermann told an NOPD investigator. “I felt we had no choice but to protect our police officers.”

    The interviews with Winn and Scheuermann formed the core of the investigation, which was led by Detective Sgt. James Anderson, who has since retired. His six-page report does not mention any interviews with police officers who observed the shooting, or civilian witnesses.

    The questioning of Winn and Scheuermann was brief, 11 minutes and seven minutes, respectively. Experts who reviewed the interviews as well as Anderson’s report say that’s not enough time for thorough questioning.

    Barbara Attard, a police practices consultant, said she understood it was difficult to perform shooting investigations during the post-Katrina period. Still, she figured the interviews in the McCann case should have been more extensive.

    “I would say typically an interview with an officer in an officer-involved shooting should be about an hour,” said Attard, who has investigated claims of police misconduct for several California cities.

    mccann-scheuermann.JPGNew Orleans Police Lt. Dwayne Scheuermann pilots his boat to rescue people in the Lower 9th Ward on Aug. 29, 2005. His interview in the police probe of Keenon McCann’s shooting lasted just seven minutes.





















    Attard and other experts faulted NOPD detectives for failing to ask tough questions of their fellow officers or use the conversations to gain a full understanding of the events leading up to the shooting. “I’ve never seen interviews like this,” Attard said. “These aren’t probing interviews.”

    NOPD detectives didn’t address some key issues, transcripts of the interviews show. It’s not clear, for example, how far Winn and Scheuermann were standing from McCann when they began firing; how many shots they fired; how many rifle rounds struck McCann; or what damage those bullets did to him.

    To be sure, Anderson faced significant obstacles as he tried to reconstruct the event two months after it occurred. Police who were present during the shooting didn’t interview civilians who saw the incident, or get their names and contact information so interviews could be arranged later.

    Hessler said that NOPD leadership ordered officers to keep shooting investigations short, which hampered the followup probes.

    “There was a standing order that police shootings were not to be investigated in the manner they normally were,” he said. “But I don’t think an adequate investigation could have been done. … They lacked the resources.”

    The holes in the investigations — lack of corroboration, specific details and evidence — are coming back to haunt the involved officers, Hessler said.

    “The police officers that pulled the trigger now have to go before grand juries and judges to determine whether they were right or wrong. They are concerned about the lack of corroborating evidence. It’s certainly not their fault. It’s all rolling downhill.”

    Anderson’s report on the McCann shooting touches only briefly on the central issue: If McCann was armed, why didn’t police recover a weapon?

    From his research, Anderson concluded that McCann got rid of the handgun before the police could grab him. “It is believed that McCann could have tossed the weapon into the flooded waters” beneath the overpass “or discarded the weapon on the overpass where it was picked up by one of the hundreds of evacuees,” Anderson wrote.

    Anderson didn’t rule one way or another on the shooting, instead stating: “Final disposition of this case will be determined after consultation with the Orleans Parish District Attorney’s office.”

    His report was sent to the DA in April 2006, when the office was held by Eddie Jordan, according to documents from the prosecutor’s office. The DA did not act, suggesting that prosecutors found the shooting justified. Winn and Scheuermann weren’t punished by the NOPD for the incident, disciplinary records indicate.

    Dennis Kenney, a professor at John Jay College of Criminal Justice in New York City, called the NOPD’s probe into the McCann shooting superficial. “It’s a poor investigation,” said Kenney, a former police officer who currently trains Colombian law enforcement agents. The shooting “requires substantially more investigation by the department.”

    ‘It all started with the truck’


    When McCann’s wounds had begun to heal, Corey Smith picked him up from the hospital in Baton Rouge. The two men, best friends, had grown up together in the 9th Ward, their homes a few feet apart.

    Smith, who now lives in Texas, said McCann spoke extensively to him about the shooting, particularly in the immediate aftermath.

    mccann-friend.JPGCorey Smith, a friend of Keenon McCann since childhood, picked up McCann from the Baton Rouge hospital after he was shot in 2005. Smith said McCann spoke extensively to him about the shooting. In the days after the shooting, “Keenon was real distraught,” remembered Smith. “He was real shaky, really upset about it. It was anger as well as fear.” McCann “had at least five wounds” scattered across his torso, according to Smith, who said he helped change his friend’s bandages.

    “It all started with the truck,” Smith said, recalling what he’d been told. “There was no water so everybody was around the water truck getting water.”

    Police yelled for the people clustered around the truck to “Halt!” and then, as the crowd sprinted away from the vehicle, Winn and Scheuermann began firing, Smith said his friend told him. He doesn’t think McCann was armed: “That’s totally bogus,” Smith said. McCann was accompanied by his mother and brother at the time of the shooting.

    His family declined to comment for this story.

    When McCann left the hospital in October 2005, he faced a new problem: the NOPD wanted to jail him for aggravated assault for allegedly threatening the officers with a gun.

    A judge issued a warrant for his arrest, and Crimestoppers announced a $2,500 reward for information leading to his capture. In the spring of 2006 the NOPD ran a bulletin in The Times-Picayune saying McCann was wanted by the authorities. Accompanied by an attorney, John Fuller, McCann turned himself in.

    McCann was released quickly on his own recognizance. In April 2008, the district attorney’s office formally declined to charge him, according to Chris Bowman, a spokesman for current District Attorney Leon Cannizzaro. At the time the case was refused, before Cannizzaro took office, the agency’s internal computer system indicated that prosecutors were still waiting for a police report from the NOPD, Bowman said.

    McCann, meanwhile, came after the NOPD, filing a civil lawsuit arguing that his rihts had been violated. McCann, the complaint states, wasn’t armed and wasn’t committing any crime when Winn and Scheuermann opened fire.

    “After yelling orders for the crowd to disperse, the police officers lowered their weapons and took aim at Mr. McCann,” the complaint states. Though McCann hadn’t committed any crime, the officers shot him “three times” as his mother watched, causing “injuries to his ribcage, hip, kidney, and shoulder,” according to the legal filing.

    A court document filed by city lawyers shows the NOPD planned to ask photographer Alex Brandon to testify as a witness to the shooting. Brandon covered the incident while working for The Times-Picayune, snapping the photos that accompany this article. The caption for one of his photos said that Winn and Scheuermann shot at a man who had a gun, though it is not clear whether Brandon saw a gun or was told about it.

    Brandon, who now works for The Associated Press, said he couldn’t speak about the incident because of the ongoing federal grand jury probe. But in an essay published in 2007 for a journalism magazine, Brandon made an apparent reference to the shooting. He wrote: “I saw a person shot on the interstate by cops who were trying to get their city back.”

    There is no record that McCann’s family ever filed a formal complaint about the incident with NOPD. But plenty of others have complained about heavy-handedness on the part of Scheuermann.

    Since 1993, the NOPD’s internal affairs unit has investigated 44 complaints of alleged misconduct by the officer, according to NOPD data, making his one of the department’s thicker files. While investigators cleared Scheuermann in the majority of those cases, he was disciplined for eight violations, including using excessive force and filing “false or inaccurate reports.”

    Winn has only one minor violation on his record, dating back to 1994.

    McCann’s civil case, meanwhile, never went to trial. While it was pending, in August 2008, McCann was murdered. His girlfriend told police he’d been at her house when he received a phone call from someone telling him to “come outside.” As he walked out onto Dreux Avenue, somebody shot him to death.

    The murder remains unsolved.



    This series was written by Gordon Russell, Laura Maggi and BrendanMcCarthy of The Times-Picayune and A.C. Thompson of ProPublica. Gordon Russell can be reached at grussell@timespicayune.com. Laura Maggi can be reached at lmaggi@timespicayune.com. Brendan McCarthy can be reached at bmccarthy@timespicayune.com. A.C. Thompson can be reached at a.c.thompson@propublica.org

    Hiroshima and Nagasaki: 65 years of pain

     

    Hiroshima. Photo: EPA

    65 years have passed since the United States dropped atomic bombs on the Japanese cities of Hiroshima and Nagasaki. This became the first use of nuclear weapons in human history, which was, among other things, carried out not against any military facilities, but against peaceful cities. Prominent Moscow pediatrician Leonid Roshal called it a “horrific barbarity”: 

    "America killed so many defenseless people who had nothing to do with the army and were just residing in these two Japanese cities - this move was completely unmotivated. Burnt children, thousands of victims and ruined lives cannot be justified under any circumstances in the course of any war. A war is above all brutality, even though many soldiers are said to have been saved in the bombings of Hiroshima and Nagasaki." 

    Leonid Roshal is strongly convinced that the tragedy which occurred 65 years ago served a lesson for all of humanity. This was an example of how a country can deliver a crushing blow on the peaceful population, he said, adding that those who gave an order to drop bombs in Japan may be compared with terrorists seeking as many deaths of harmless people as possible. 

    Paradoxical as it may seem, atomic bombings carried out by the US are now gradually falling into oblivion as far as Japan’s younger generations are concerned. According to a recent study by one of the Japanese TV channels, nearly a half of respondents failed to name the dates of these tragic events. This has become a reason why survivors of the two bombings in Japan receive remarkably little public attention. Chairman of Japan’s Atomic Bomb Survivors Association Hidenori Yamamoto shares his stand on the issue: 

    "Most of the 22 thousand survivors are disabled and some of them receive no pensions. Our Association has therefore two main objectives. First of all, we need to continue seeking a complete nuclear disarmament. And a certain hope has emerged in this area as Russia and the US sign a treaty to cut their nuclear arsenals. Besides, we must initiate the revision of the law concerning Hiroshima and Nagasaki survivors who have not been offered apologies from the government as yet, to say nothing of compensations." 

    Time is the best healer, but Japan will never forget the tragedy of Hiroshima and Nagasaki, just as many other nations. A poll by the Russian Public Opinion Research Center revealed that people in Russia consider these bombings the most terrible episode of the Second World War and one and all they say there could be no excuse for the US. 

    کشف یک گور دسته جمعی در جنوب صربستان


    یک گور دست‏جمعی مربوط به کشتار "آلبانیایی‏ها" به دست ارتش صربستان در جنگ کوزوو در جنوب بلگراد کشف شد.

    به گزارش اخبار جهان اسلام به نقل از خبرگزاري اتريش، يك گور دسته جمعي با حدود 250 جسد در نزديكي مرز صربستان با كوزوو  مربوط به کشتار مسلمانان  در اواخر دهه 1990 میلادی در جنوب صربستان خبر داد.

    "ولادیمیر ووکچویچ"، از مقام‏های این کمیته و مسئول رسیدگی به جنایات جنگی، با بیان این مطلب از وجود دست‏کم 250 جسد از قربانیان جنگ کوزوو در این گور با استناد به اظهارات شاهدان عینی خبر داد.

    این گور در منطقه "راسکا" واقع در 200 کیلومتری جنوب بلگراد قرار داشته و عملیات یافتن آن دست‏کم دو سال به طول انجامیده، با این حال محل قطعی آن طی 10 روز گذشته شناسایی شده است.

    این ششمین گور دسته ‏جمعی قربانیان کشتار کوزوو و دومین آنها از نظر تعداد دفن‏شدگان است. به گفته ووکچویچ، تا کنون جسد حدود 700 قربانی از گورهای دسته‏جمعی اطراف بلگراد کشف شده است.

    خاطرنشان می‏شود نظامیان صرب پیش از خروج خود از کوزوو که پس از بمباران سه ماهه بلگراد توسط ناتو در بهار 1999 صورت گرفت، اجساد صدها نفر از قربانیان خود را به صربستان حمل کرده و در گورهای دسته‏جمعی در مناطق دور افتاده دفن کردند.

    نخستین گور دسته‏جمعی آلبانیایی‏ها در صربستان پس از سقوط دولت "اسلوبودان میلوشویچ" در پایان سال 2000 میلادی کشف شده است. وی هم اکنون به اتهام ارتکاب جنایات جنگی در دادگاه بین‏المللی تحت محاکمه قرار دارد.

    پيش از اين نيز گورهاي دسته جمعي ديگري از دوران جنگ بالكان كشف شده است كه به عنوان نمونه مي توان به كشف 3 گور با بيش از 830 جسد در سال 2001 اشاره كرد.

    در دوران جنگ بالكان در فاصله سالهاي 1992 تا 1995 ،300 هزار نفر جان خود را از دست دادند.

    لش به حال کسی نسوخته!

    Discovered mass graves in southern Serbia
    A mass grave related to the destruction "of Albanian" army to the war in Kosovo in southern Serbia in Belgrade was discovered.
    Muslim World News reported, quoting the Austrian News Agency, a mass grave with about 250 bodies near the Kosovo border with Serbia to massacre Muslims in late 1990 in southern Serbia said.

    "Vladimir Vvkchvych", officials in charge of this committee and to deal with war crimes, with the existence of this expression at least 250 bodies of victims of war graves in Kosovo, citing eyewitnesses statement said.
    The graves in the region, "Raska" located 200 kilometers south of Belgrade and its operations by at least two years, lasted, however, its definitive place during the past 10 days have been identified.
    The sixth mass graves of Kosovo victims and their second is the number of those buried. The Vvkchvych, so far about 700 bodies of victims of mass graves around Belgrade has been discovered.
    Be noted before the Serb military withdrawal from Kosovo after the bombing of Belgrade by NATO in the quarter took the spring 1999, hundreds of bodies of victims to carry Serbia and in mass graves in remote areas buried .
    The first Albanian mass graves in Serbia after the collapse of the state "Slobodan Mylvshvych" at the end of the year 2000 has been discovered. He now is charged with committing war crimes trial in international court is located.
    .

    سالگرد مراسم سربنیتسا


    Before the other mass graves were discovered during the Balkans war, which for example can be found three bodies buried more than 830 in 2001 pointed out.
    During the Balkans war between the years 1992 to 1995, 300 thousand people lost their lives.

    تیم تحقیقاتی که گور دسته جمعی ای را کشف کرده اند.

    روايت تکان دهنده زن مسلمان از جنايات وحشیانه صرب ها:"زمانی من زیبا بودم که به قیمت زندگیم تمام شد."

    وقوع جنگ براي «ياسمینا» شبيه يک شوخي به نظر مي رسيد. آن زمان وي فقط 19 سال سن داشت، در روياي تبديل شدن به يک اقتصاددان به سر مي برد و با پسر نوپا و دختر نوزادش بازي مي کرد، گويي آنها اسباب بازي بودند. اما در آوريل 1992 سربازان صرب شهر وي، «بيجلجينا»، واقع در شمال بوسني نزديک مرز صربستان را تصرف کردند و در يک طرح وحشيانه پاکسازي نژادی، شروع به کشتار و شکنجه مسلمانان کردند. ياسمينا می گوید: "کل یک خانواده در طول شب ناپدید می شدند. گاهی اوقات ما می توانستیم اجسادشان را در باغ ها پیدا کنیم و گاهی حتی اجساد آنها نیز پیدا نمی شد." وی می افزاید: "مردانی از خانواده ام همان روز اول مضروب شدند...مادرم ناپدید شد. من هرگز نفهیدم چه چیزی اتفاق افتاد." شبه نظامیان وفادار به «آرکان» - ملی گرای افراطی که بعدها به خاطر جنایاتش علیه بشریت محاکمه شد – به خانه یاسمینا و شوهرش یورش بردند و خانه را برای یافتن اشیای قیمتی و سلاح زیر رو رو کردند. زمانی که هیچ سلاحی در خانه نیافتند شروع به کتک زدن شوهر یاسمینا کردند. یاسمینا می گوید: "سپس آنها به شکنجه من پرداختند. از هوش رفتم. زمانی که به هوش آمدم خود را کاملا عریان و خون آلود یافتم، خواهرشوهرم نیز عریان افتاده بود... می دانستم هر دو مورد تجاوز قرار گرفته ایم." وی در گوشه ای مادرشوهرش را دید که بچه اش را نگه داشته و گریه می کند. یاسمینا ادامه می دهد: "همان روز ما در خانه مان حبس شدیم، این بدترین چیز ممکن بود، بدترین دوره عمرم، و بدبختی ها از همان موقع آغاز شد." این زن مسلمان با یادآوری رفتارهای حیوانی سربازان صرب با خودش و 10 زن دیگر می گوید: "هر روز مورد تجاوز قرار می گرفتیم. تنها در خانه نبود، بلکه آنها ما را برای سربازان به خط مقدم می بردند تا شکنجه مان بدهند. سپس این رفتارها در خانه و مقابل چشم کودکان تکرار می شد." وی ادامه می دهد: "در چنین شرایط بدی گاهی اوقات حتی نمی توانستم کودکانم را تشخیص دهم. با وجود آنکه در شرایط جسمانی بسیار بدی به سر می بردم آنها اصلا رحم و مروت نداشتند. هر روز به من تعرض می کردند. آنها من را پیش سربازان می بردند و به آن خانه بازمی گرداندند." وی می افزاید: "تنها صحبت ما با آنها این بودکه التماس می کردم چه زمانی من را می کشند. اما می خندیدند و پاسخ می دادند که «ما به مرده شما نیاز نداریم». " یاسمینا که اکنون سنش بیش از یک زن 35 ساله به نظر می رسد تعریف می کند که زمانی در خط مقدم سربازان زن وی را شکنجه دادند و با یک بطری شکسته گلو و مچ دستش را بریدند و سپس سربازان با سرنیزه وی را آزار و اذیت کردند. "یک سال این رفتارها ادامه یافت.برای هر روز... همه زن ها نتوانستند جان سالم به در ببرند." بنابر آمارهای «سازمان امنیت و همکاری اروپا»، ده ها هزار زن مسلمان بین سال های 1992 تا 1994 تحت فرمانروایی «رادوان کارادزیچ» در بوسنی و سایر نقاط یوگسلاوی سابق مورد تجاوز قرار گرفتند. کارادزیچ مشهور به «سلاخ سربرنیتسا» چند روز پیش در حالی که تغییر قیافه داده بود (تصویر راست) پس از سال ها فرار دستگیر شد و اکنون با اتهام جنایات جنگی در دادگاه جنایی بین المللی روبروست.

    حدود چند هزار مرد مسلمان در شهر بوسنیایی «سربرنیتسا» در طول جنگ به دستور کارادزیچ، رهبر صرب های بوسنی، قتل عام شدند. در سال 1993 یاسمینا با کمک یک فرد صرب که از دوستان والدینش بود از خانه ای که در آن نگهداری می شد، رهایی یافت. به یاسمینا گفته شد وی به عنوان یک روسپی به این فرد صرب فروخته شده اما آشنای خانوادگی به یاسمینا گفت: "به خاطر والدینش وی را نجات داده است." سپس این فرد یاسمینا و کودکانش را به خط مقدم انتقال داد و توانست آنها را از میان سربازان صرب به سمت مواضع نیروهای بوستی بفرستد. یاسمنا می گوید: "خیلی ضعیف شده بودم. فقط 45 کیلو وزن داشتم. بیش از یک کیلومتر هر دو کودک خود را حمل کردم تا به سمت نیروهای بوسنی برسم." هرچند یاسمینا از خطر جسته بود اما آثار این حادثه ناگوار در خاطر وی باقی مانده بود. "احساس شرمساری می کردم. می خواستم بمیرم یا به هر طریقی شده ناپدید شوم. نمی توانستم از کودکانم مراقبت کنم. بقیه این کار را می کردند. توان و اراده از من سلب شده بود." پزشکان به مداوای وی در یکی از مراکز نگهداری پناهندگان در حوالی شهر «توزلا» پرداختند. "آنها متوجه شدند که من حامله هستم، شش ماهه آبستن بودم و خود از آن بی خبر بودم. برای سقط جنین خیلی دیر شده بود اما من گفتم که این بچه را نمی خواهم." سرانجام پزشکان گفتند که آنها می توانند عمل سقط جنین را امتحان کنند اما این عمل بسیار پرمخاطره ای بود که در میان هر 100 زن تنها احتمال زنده ماندن یک زن وجود داشت. یاسمنا با یادآوری اینکه در همان روزی که وی عمل شد دختری 18 ساله در طول عمل مشابهی جان سپرد، می گوید: "به آنها (پزشکان) التماس کردم که من را عمل کنند و این کار صورت گرفت." چند ماه بعد شوهر یاسمینا توانست از یک اردوگاه در صربستان فرار کند و پیش وی برود. یاسمینا می گوید: "لحظه بسیار دشواری برای من بود. حتی مطمئن نبودم که می خواهم شوهرم مرده باشد یا زنده. می دانستم که وی اطلاع دارد بر من چه گذشته است بنابراین وضعیت برای من خیلی، خیلی مشکل بود." وی ادامه می دهد: "فکر می کردم که وی می خواهد به خاطر آنچه اتفاق افتاده من را ترک کند و کودکانم را هم با خود ببرد. اما به من گفت که نمی خواهد از من سئوالی بپرسد یا درباره وقایع وحشتناکی که برای خودش سپری شده بود صحبتی کند." به گفته یاسمینا وی از صحبت کردن با روان شناسان نیز عاجز بود و در سال 1995 برای اولین بار اقدام به خودکشی کرد. یاسمینا با بیان اینکه وی معتقد است خداوند به یک دلیلی وی را زنده نگه داشته، می گوید: "حال من هرگز دیگر خوب نخواهد شد." وی از سال 2001 به همراه شوهر و فرزندانش در یک آپارتمان ساده در شهر سارایوو، مرکز بوسنی و هرزگوین زندگی می کند. یاسمینا مالک این آپارتمان نیست و کل ملک باید براساس یک توافقنامه صلح که به جنگ بوسنی خاتمه داد به مالکان قانونی اش بازگردانده شود. همین معاهده به پناهندگان و افراد بی خانمان - بیش از نیمی از مردم خانه های خود را در طول جنگ ترک کردند – اجازه می دهد به خانه و کاشانه خود بازگردند. در همین حال مسوولان می گویند، یاسمینا باید به خانه بازسازی شده مادرشوهرش در «بیجلجینا» بازگردد. اما وی می گوید هرگز به مکانی که در آنجا 39 عضو خانواده خود را از دست داده و سرآغاز مصیبت هایش بوده، بازنخواهد گشت. به گفته «آلیسا موراتکائوس»، رییس یک انجمن حامی یاسمینا و 1200 زن دیگر در سارایوو که مورد تعدی صرب ها قرار گرفته اند، این زنان یک نگرانی مشترک دارند. آلیسا می گوید: "بسیاری از اعضای ما باید با واقعیات بازگشت به خانه خود دسته و پنجه نرم کنند. همه آنها قادر نیستند از نظر روانی به مناطقی بازگردند که در آنجا با چنین نقض شدید حقوق بشر مواجه بوده اند." وی می افزاید: "هیچ زن تعرض شده ای به خانه پیش از جنگ خود بازنگشته است چرا که درخواست از آنها برای بازگشت به خانه در حالی که هنوز جنایتکاران و شکنجه دهندگان آزادانه در آن مناطق زندگی می کنند، اقدامی غیراخلاقی و غیرانسانی است." یاسمینا می گوید: "نمی خواهم بچه هایم را به «بیجلجینا» ببرم. به فرزندانم گفته ام زمانی که من مردم استخوان هایم را هم به «بیجلجینا» نفرستند. نمی خواهم چیزی درباره «بیجلجینا» بشنوم. این شهر دیگر برای من وجود ندارد." یاسمینا سپس تصویر دخترش را نشان می دهد، یک زن جوان زیبا، اما حتی این تصویر هم برای وی دردآور است چرا که به یاد می آورد زمانی سربازان وی را به خاطر زیباییش گلچین کردند. "زمانی من زیبا بودم که به قیمت زندگیم تمام شد." منبع: سی.ان.ان (C.N.N)

     

    BOSNIAN GENOCIDE RAPE VICTIMS SUFFER IN SILENCE

    WOMEN RAPED DURING BOSNIA AND HERZEGOVINA CONFLICT STILL WAITING FOR JUSTICE

    PHOTO: Sabrina - Bosniak victim of rape - was only 13 years old when she was raped by Serbs during the 1992-1995 war in Bosnia.

    "This nation forgets everything. They forget about us victims. But I will never forget about what happened to me." - Sabiha, interviewed by Amnesty International

    "I do not know if it is possible to punish this crime. If justice exists at all?... Maybe somewhere but not here in Bosnia!" - Bakira, interviewed by Amnesty International

     

    Successive governments of Bosnia and Herzegovina have failed to provide justice for thousands of women and girls who were raped during the 1992-1995 war, Amnesty International said in a report published on Wednesday.

    "During the war, thousands of women and girls were raped, often with extreme brutality; many were held in prison camps, hotels, private houses where they were sexually exploited. Many women and girls were killed," said Nicola Duckworth, director of Amnesty International's Europe and Central Asia Programme.

    "To this day, survivors of these crimes have been denied access to justice. Those responsible for their suffering, members of military forces, the police, paramilitary groups, walk free. Some remain in positions of power or live in the same community as their victims."

    "The government of Bosnia and Herzegovina has an obligation to provide these victims of violations of international humanitarian law and crimes against humanity with access to justice and the full reparation to which they are entitled."

    "For this to happen, the authorities must ensure comprehensive investigations that lead to prosecutions of war crimes of sexual violence in the country. Without meaningful justice and full and effective reparation, victims continue to suffer the effects of these horrific crimes."

    The report, Whose justice? Bosnia and Herzegovina’s women still waiting, outlines the failure of the justice system in the country. It also focuses on the failure of the authorities to provide the women with reparations, including compensation for the crimes committed against them, and the violations of their rights.

    PHOTO: Bosnian Muslim women during a protest against the UN war crimes tribunal's failure to charge two men - Milan Lukic and Sredoje Lukic - with massive rapes of Bosniak women and girls they committed in the 1992-95 war.

    "Many women who have survived sexual violence during the war cannot get any compensation due to the complex structures of the judicial and social welfare systems in the country. In comparison to other war victims, they suffer discrimination in access to social benefits," said Nicola Duckworth.

    Jasmina, a survivor of sexual violence during the war, told Amnesty International: "I can’t sleep without pills. I still get upset easily when people mention the war. An image, a memory, a TV spot can be a spark. I can’t stand it … I need help."

    The authorities in Bosnia and Herzegovina have failed to provide these women with access to adequate healthcare or psychological support, which is provided only by non-governmental organizations (NGOs) working with limited resources.

    A Bosnian NGO told Amnesty International that the vast majority of survivors of war crimes of sexual violence are not receiving any psychological assistance.

    Thousands of women survivors also lost family members. Many are not able to find or maintain jobs because of their psychological condition. Many remain without a stable source of income and live in poverty, unable to buy the medicines they need.

    As rape continues to be a taboo subject, in most cases the women face stigmatization rather than the recognition and vital assistance they need to help them rebuild their lives.

    "The authorities must work with NGOs in developing a comprehensive strategy to ensure that survivors receive reparations, including adequate pensions, assistance with access to work and the highest achievable standard of heath-care. The government should support survivors of war crimes of sexual violence, to give them a voice to demand their rights and combat discrimination and stigmatization they face in every day life," Nicola Duckworth said.

    The International Criminal Tribunal for the former Yugoslavia (ICTY) was established in 1993 to prosecute serious violations of international humanitarian law, including sexual violence.

    However, the ICTY was only able to prosecute a limited number of the violations of international humanitarian law which took place during the wars in the former Yugoslavia. As of July 2009, the ICTY had prosecuted 18 cases related to sexual violence in Bosnia and Herzegovina.

    The War Crimes Chamber of the State Court of Bosnia and Herzegovina was created in 2005, to investigate and prosecute crimes that could not be prosecuted by the ICTY. To date, only 12 men have been convicted for crimes of sexual violence.

    Amnesty International has called on the parliament of Bosnia and Herzegovina to extend the mandate of the international judges and prosecutors as they have helped to build the capacity of the country's judiciary through their expertise, impartiality and independence.
    Source: Amnesty International

    Related research from Srebrenica Genocide Blog's archive:

    1. Serbs raped Bosniak women in Potocari during Srebrenica genocide [editor's pick!]
    2. Raped women were also victims of Srebrenica genocide
    3. Bosnia's rape babies: abandoned by their families, forgotten by the state
    4. Men and boys were not the only victims of Srebrenica genocide
    5. General Lewis MacKenzie, alleged concentration camp rapist
    6. Two cowards on trial for crimes against women and children
    7. Srebrenica child raped, hung
    8. Response to Carl Bildt
    9. Life in Hell, Enclave of Safe Haven
    10. Bosniaks and Croats in concentration camps
    11. Serb rapist, Captain Dragan Vasiljevic (aka: Daniel Snedden)
    12. Failure of justice: Milan Lukic and Sredoje Lukic avoided charges of rape

    SREBRENICA GENOCIDE IS NOT A MATTER OF ANYBODY'S OPINION; IT'S A JUDICIAL FACT RECOGNIZED FIRST BY THE INTERNATIONAL CRIMINAL TRIBUNAL FOR THE FORMER YUGOSLAVIA AND SUBSEQUENTLY BY THE INTERNATIONAL COURT OF JUSTICE.

    FACT: 25,000 DOCUMENTED RAPES OF WOMEN IN BOSNIA

    PHOTO: Traumatized woman, Bosnian Muslim rape victim. Photo taken by Anthony LLoyd, noted war correspondent and former British Army officer. Image used for Fair Use Only and in accordance with Title 17 U.S.C. Section 107 for research and educational purposes. ↓


    The NGO "Woman - Victim of War" (Žena - Žrtva Rata) has documented more than 25,000 rapes of women in Bosnia-Herzegovina, many of them occurred in the Srebrenica region before and during the Srebrenica genocide. There are also 52 documented rapes of men. The president of the NGO, Bakira Hasecic, said that that one raped woman from Brcko had witnessed more than 40 girls aged from 13 to 18 being repeatedly raped by Serbian soldiers in that town. Hasecic called on all women and men who had been raped or sexually molested during the Bosnian war to contact the “Woman – Victim of War” association, adding that confidentiality is always fully guaranteed. If you were raped, it's not your fault - there is nothing to be ashamed of. Do not feel guilty. Come forward and tell us your story.

    Children of Rape Victims
    (includes photo presentation)
    The NGO "Woman - Victim of War" estimates that approximately 1,000 children were born to women who had been sexually abused during the war. Some adopted children were on the verge of suicide after their biological mothers denied any contact with them. One raped woman who kept her child, suffered a nervous breakdown and killed the baby after a few months.

    Raped women are invisible victims of the Bosnian war and they are not counted in the statistics of the indirect war victims. These statistics are compiled and published by the Research and Documentation Center [RDC] in Sarajevo. To drop them an E-mail and ask "Why" click here.

    WATCH PHOTO PRESENTATION by Kate Holt:
    Bosnia-Herzegovina, Children of Rape by visiting this link:
    kateholt.com/galleries/editorial/bosnia-herzegovina

    Related research (highly recommended):+ Breaking the wall of silence: mass rapes in Bosnia [read...]
    + Serbs raped Bosniak women during Srebrenica genocide [
    read...]
    + Abandoned by their families, forgotten by the state [
    read...]
    + Rapes of women during Srebrenica massacres [
    read...]
    + Srebrenica child raped, hung [read...]
    + Can genocide be committed by forcibly expelling women & children? [
    read...]
    + Bosnian genocide rape victims suffer in silence [read...]
    + Effects and Aftermath of Rape @ Wikipedia

    SREBRENICA GENOCIDE IS NOT A MATTER OF ANYBODY'S OPINION; IT'S A JUDICIAL FACT RECOGNIZED FIRST BY THE INTERNATIONAL CRIMINAL TRIBUNAL FOR THE FORMER YUGOSLAVIA AND SUBSEQUENTLY BY THE INTERNATIONAL COURT OF JUSTICE.

    الحقيقة : 25،000 موثقة عن حالات اغتصاب النساء في البوسنة
    الصور : الصدمة امرأة من مسلمي البوسنة ضحية اغتصاب. الصورة التي اتخذتها انتوني لويد ، لاحظ مراسل والحرب والضابط السابق في الجيش البريطاني. الصور المستخدمة في الاستخدام العادل فقط وفقا لعنوان في المؤتمر الصومالي الموحد 17 المادة 107 للأغراض البحثية والتعليمية.

    والمنظمات غير الحكومية "المرأة -- ضحية للحرب" (Žena -- Žrtva راتا) وقد وثقت أكثر من 25،000 اغتصاب النساء في البوسنة والهرسك ، وكثير منهم وقعت في منطقة سريبرينيتسا قبل وأثناء الإبادة الجماعية في سريبرينيتسا. وهناك أيضا 52 حالة اغتصاب موثقة من الرجال. رئيس المنظمة غير الحكومية ، Bakira Hasecic ، وقال إن ذلك اغتصاب امرأة واحدة من برتشكو قد شهدت أكثر من 40 فتاة تتراوح أعمارهن من 13 إلى 18 بشكل متكرر للاغتصاب على أيدي الجنود الصرب في تلك البلدة. Hasecic دعا جميع الرجال والنساء اللاتي تعرضن للاغتصاب أو للتحرش الجنسي خلال الحرب البوسنية للاتصال "المرأة -- ضحية للحرب" تكوين الجمعيات ، مشيرا الى ان السرية هي دائما مضمونا تماما. إذا تعرضن للاغتصاب ، انها ليست غلطتك -- ليس هناك ما نخجل منه. لا تشعر بالذنب. يتقدم ويقول لنا قصتك.
    الأطفال من ضحايا الاغتصاب (ويشمل عرض صور)

    حقایق : 25،000 مستند RAPES زنان در بوسنی
    عکس : Traumatized زن بوسنیایی مسلمان قربانی تجاوز به عنف. عکس گرفته شده توسط آنتونی لوید ، متذکر شد خبرنگار جنگ و افسر سابق ارتش بریتانیا. نمایشگاه تصویر استفاده شده برای استفاده از فقط و مطابق با 17 عنوان کالیفرنیای جنوبی بخش 107 برای مقاصد تحقیقاتی و آموزشی.

    سازمان های غیر دولتی "زن -- قربانی جنگ" (Žena -- Žrtva Rata) را مستند کرده است بیش از 25،000 rapes زنان در بوسنی و هرزگوین ، که بسیاری از آنها را در منطقه سربرنیتسا قبل و در طی نسل کشی سربرنیتسا رخ داده است. هم وجود دارد 52 rapes مستند از مردان است. رئيس جمهور از سازمان های غیردولتی ، Bakira Hasecic ، اعلام کرد که یک زن مورد تجاوز قرار گرفته است که از Brcko بیش از 40 سال سن دختران 13 - 18 شاهد بود که بارها و بارها توسط سربازان صربی در آن شهر مورد تجاوز قرار گرفته. Hasecic خواست همه زنان و مردانی که مورد تجاوز قرار گرفته بوده است و یا از نظر جنسی در طول جنگ بوسنی molested برای تماس با "زن -- قربانی جنگ" ارتباط ، اضافه کردن محرمانه است که همیشه به طور کامل تضمین شده است. اگر شما مورد تجاوز قرار گرفته بودند ، می کنم تقصیر شما نیست -- این چیزی برای از شرمندگی وجود داشته باشد. آیا احساس گناه بکنید. بیایند و ما داستان خود را بگویید.
    کودکان قربانیان تجاوز (شامل ارائه عکس)

    FAIT: 25.000 viols documentés DES FEMMES EN BOSNIE
    PHOTO: femme Traumatisés, bosniaque musulmane victime de viol. Photo prise par Anthony LLoyd, a noté le correspondant de guerre et ancien officier de l'armée britannique. Image utilisée pour le Fair Use Only et conformément aux dispositions du titre 17 USC L'article 107 fins de recherche et d'enseignement.

    L'ONG "Femme - victime de la guerre" (Zena - Žrtva rata) a documenté plus de 25.000 viols de femmes en Bosnie-Herzégovine, beaucoup d'entre eux sont survenus dans la région de Srebrenica avant et pendant le génocide de Srebrenica. Il ya également 52 viols documentés des hommes. Le président de l'ONG, Bakira Hasecic, dit que que l'une femme violée de Brcko avait été témoin de plus de 40 filles âgés de 13 à 18 étant violées à plusieurs reprises par des soldats serbes dans cette ville. Hasecic demandé à toutes les femmes et les hommes qui avaient été violées ou victimes d'agressions sexuelles pendant la guerre de Bosnie de contacter le «Woman - victime de la guerre" association, ajoutant que la confidentialité est toujours pleinement garanti. Si vous avez été violée, ce n'est pas votre faute - il n'y a rien de honteux. Ne vous sentez pas coupable. Avancez et faites-nous votre histoire.
    Les enfants des victimes de viol(comprend la présentation photo)

    事实:25,000波斯尼亚妇女记录的强奸
    图片:饱受折磨的女人,波黑穆斯林强奸的受害者。由安东尼伦敦劳埃德摄指出战地记者和前英国陆军军官。合理使用仅用于在南加州大学与第17条图像第107条的研究和教育目的。

    非政府组织“妇女 - 战争受害者”(泽娜 - Žrtva拉塔)记录了超过25,000波斯尼亚强奸妇女和黑塞哥维那,其中许多是在斯雷布雷尼察地区发生之前和期间,斯雷布雷尼察的种族灭绝。还有52个记录在案的男子强奸。非政府组织,Bakira哈塞契奇,江泽民说,一个女人被强奸的布尔奇科目睹了13至18岁以上的40名女生被一再在该城塞族士兵强奸。哈塞契奇呼吁所有的妇女,谁被强奸或性波斯尼亚战争期间接触的性骚扰“的女人 - 战争受害者”协会的男子,并补充说保密始终得到充分保障。如果你被强奸,这不是你的错 - 没有什么好羞耻的地方。不要感到内疚。站出来,告诉我们您的故事。
    儿童强奸受害者(包括图片介绍)...


     

    آمریكا چگونه آمریكا شد!

    آمریكا چگونه آمریكا شد!













    نوشتار ما در این متن درباره آمریكاست، آمریكایی كه منابع طبیعی دنیا را غارت كرده و می‌كند، و به تنهایی بیش از ۴۰ درصد تولید صنعتی جهان را در اختیار دارد. آمریكا نظامی را برپا نموده است كه در آن فقط آنكه موفق است حق می باشد و آن كس كه ناموفق است گناهكار می‌باشد.








    نوشتار ما در این متن درباره آمریكاست، آمریكایی كه منابع طبیعی دنیا را غارت كرده و می‌كند، و به تنهایی بیش از ۴۰ درصد تولید صنعتی جهان را در اختیار دارد. آمریكا نظامی را برپا نموده است كه در آن فقط آنكه موفق است حق می باشد و آن كس كه ناموفق است گناهكار می‌باشد.
    با استفاده از اولیگارشی‌های مالی به هر نحوی كه تمایل داشته باشد سود می‌برد و با شركت‌های چند ملیتی چهره‌های پلید خود را تا حد امكان مخفی نگه می‌دارد. برای آنكه دریابیم آمریكا چگونه بوجود آمد و چگونه آمریكا شد لا‌محاله، توضیحاتی در این زمینه لا‌زم به ذكر است تا ما با این پدیده نوظهور عالم، بیشتر آشنا شویم. همانطوری كه ازتاریخ آمریكا فهمیده می‌شود این كشور از جدا شدن ۱۳ ایالت از بریتانیای كبیر بوجود آمده و با استفاده از امكانات محلی و منابع طبیعی سرشار و درضمن با بهره‌گیری از انقلا‌ب صنعتی اروپا و به دلیل آزاد بودن از سنت‌های جوامع قدیمی توانست در سازماندهی اقتصادی واجتماعی و تكنولوژیكی جدیدی موفق گردد.
    در این خصوص یك نكته مهم و اساسی وجود دارد كه نمی‌توان از آن به سادگی عبور كرد و آن این است: از آنجایی كه هنوز آمریكا در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم نسبت به قدرت‌های بزرگ اروپا ضعیف بود از دموكراسی <جفرسن> داد سخن می‌داد و در برابر اروپایی‌ها اعلا‌میه‌هایی چون اعلا‌میه مونروئه صادر می‌كرد كه آمریكا مال آمریكایی است و اروپا حق دخالت ندارد! در حالی كه به قول <سیمون بولیوار> قهرمان آزادی‌های آمریكای لا‌تین، ایالا‌ت متحده می‌خواهد به نام آزادی، آمریكا را به بند و زنجیر شد.
    ‌● دوره شكل‌گیری آمریكا
    آمریكا در اثر مرور زمان، ثروتمندتر شد و دارای نیروی نظامی زمینی، هوایی و دریایی قدرتمندتری گردید و شیوه امپریالیستی را پیش گرفت.
    ایدئولوژی امپریالیستی ایالا‌ت متحده در ضمن سه دهه آخرقرن نوزدهم شكل گرفت، دوره‌ای كه ایالا‌ت متحده شاهد ظهور قدرت صنعتی و اقتصادی خود بود.
    ● رشد صنعتی آمریكا
    رشد صنعتی آمریكا از یك طرف به انگیزه منابع عظیم مخصوصا ذغال سنگ ،آهن، نفت و مس و از سوی دیگر ناشی از استفاده از كمك‌های صنعتی و اقتصادی اروپا و مهاجرین اروپایی در آمریكا بود. صاحب‌نظران سیاسی اعتقاد دارند در ۳۰ سال آخر قرن نوزدهم، ۱۴ میلیون مهاجر از اروپا به آمریكا رفت و در دهه ۱۸۹۰ اروپا سه میلیارد دلا‌ر در آمریكا سرمایه‌گذاری كرده بود.
    رشد صنعتی از دیدگاه كارشناسان در دوران شكوفایی آمریكا با تراكم و تمركز سرمایه همراه بود. اولین انحصار‌گر بزرگ استاندارد اویل با كنترل ۶۰ درصد از پالا‌یشگاه‌های نفتی آمریكا در سال ۱۸۸۲ ایجاد شد. در دوران گردش قرن در ایالا‌ت متحده، ۴۵۵ تراست با سرمایه‌ای بیش از ۲۰ میلیارد دلا‌ر بوجود آمدند. شركت‌های بزرگی كه سه چهارم تمام محصولا‌ت صنعتی را به خود اختصاص داده بودند. راكفلر و مورگان پیشتاز این نظام انحصار‌گری شركت‌ها بودند.
    ● آمریكا، رقابت با اروپا و لذت داشتن مستعمره:
    ایالا‌ت متحده برای آنكه با اروپائیان به رقابت بپردازد، چاره‌ای نداشتند این مهم را از كشورهای آمریكای لا‌تین آغاز كنند و به دلیل نزدیكی جغرافیایی توانستند به آرای و به تدریج پای شركت‌های اروپایی را از آمریكای لا‌تین كوتاه سازند.
    در گردش قرن در جنگ كوبا و اسپانیا دخالت كرد و توانست كوبا را تحت سیطره خود درآورد تا برای نخستین بار لذت داشتن مستعمره را چشید. ایالا‌ت متحده در این دوران به تجارت آمریكای لا‌تین وخاور دور توسعه بخشید و با ناوگان خود درهمه جا حاضر شد.
    اگر اروپایی‌ها با میسیون‌های مذهبی انجیل در دست و نیروی نظامی در پناه آنها به كشورهای آسیایی و آفریقایی حمله می‌كردند ایالا‌ت متحده هم دموكراسی <جفرسن> را به همراه ناوگان دریایی داشت و به خود این اجازه را می‌داد كه در آمریكای لا‌تین خود را قیم ومتولی بومیان قلمداد نماید!
    ● ایالا‌ت متحده مست درغرور از پیروزی‌ها:
    آمریكائیان بخاطر گسترش قلمرو پیروزی‌های بدست آمده در عرصه‌های اقتصادی، دچار این شبهه شده كه گویی كشور برگزیده خدا هستند وخداوند مقرر فرموده است كه اینان آیین و روش خود را در دنیا گسترش دهند و هر كشوری در این مسیر قدم نگذارد و حركت نكند، فاقد تمدن ودموكراسی است.
    مفهوم دیگر این تفكر استعماری آن است كه تجلی سرنوشت بشریت باید همانگونه رقم بخورد كه آمریكا می‌خواهد و اراده كرده است و این نیز در مسیر خواست خداوند است! والا‌ چگونه ممكن است كه بدون جنگ، كشوری از زمان استقلا‌ل تا اول قرن بیستم از نظر قلمرو ده برابر شده و مكزیك به راحتی درسال ۴۷ـ۱۸۴۶ دو ایالت مهم خود تكزاس و كالیفرنیا را تقدیم ایالا‌ت متحده سازد.
    ● آمریكا برنده واقعی دو جنگ جهانی
    برنده واقعی جنگ جهانی اول و دوم، ایالا‌ت متحده بود و این امر سبب شد كه باز هم این تصور و این اعتقاد در اذهان به وجود آید كه سرنوشت آمریكا از پیش از جانب خداوند تجسم و تعیین شده است و آن توسعه و رسیدن به بالا‌ترین مقام در عرصه‌های جهانی است. ترویج این اندیشه غلط برای جامعه جهانی تا امروز گران تمام شد زیرا این اندیشه تبیین می‌كند كه این رسالت ایالا‌ت متحده است كه تمام قاره‌های جهانی را می‌تواند به سوی زندگی متكامل، آزادی و دموكراسی رهنمون سازد!!
    اكنون‌امریكا با تكیه بر ادعای قدرت برتر تلا‌ش دارد تا همچنان هژمونی جهانی خود را حفظ نماید . هژمونی كه نتیجه آن كشتار در عراق ،افغانستان و بحران آفرینی در آفریقا است .آمریكا اكنون به شیطانی مبدل شده كه خواست خود را بر خواست جامعه جهانی برتری داده و كشتار و قربانی ساختن انسان ها در سراسر جهان رابرای تحقق اهدافش امری طبیعی قلمداد و بر اجرای آن تاكید دارد . ‌

    اسداله افشار

    چرا سيزده را بدر می کنیم ؟

    چرا سيزده را بدر می کنیم ؟   

    پوريم چيست؟

       پوريم يا جشن ايراني کشي جشني است که 26 قرن است يهوديان  هرسال در روزهاي 13 و 14 و 15 ماه "ادار" به مناسبت قتل عام 70 هزار ايراني در 3 روز در زمان خشايارشاه برگزار مي کنند. اين جشن  مصادف است با 13 اسفند يا 13 فروردين بسته به اينکه سال عبري 12 ماهه باشد يا 13 ماهه ! به همين علت است که 13 فروردين براي ايرانيان به عنوان  روزي نحس شناخته مي شود  ( اين در حالي است که همگان نحسي 13 را خرافه اي مي دانند که از اروپا وارد ايران شده !) و ايرانيان در اين روز مجبور به ترک خانه ها و منازل و فرار به صحرا و بيابان شدند ( شايد به همين علت باشد که آيين بيرون رفتن از منزل در ميان ايرانيان تا کنون باقي مانده است )

    ماجراي پوريم :

       پوريم واقعه ي است  که در  تورات از آن به  سفر استر ياد شده است، بر اساس تورات،خشايارشاه در روز سومين سالگرد تاجگذاري خود در حالت مستي از همسرش،ملکه وشتي، مي خواهد که زيبايي هايش را به نمايش میهمانان بگذارد اما مکله وشتي که زن عفيف و با حيايي بوده از  اين کار سر باز ميزند( این از خصايص زن اصيل ايرانيست که  عفيف و با حيا بوده و خود را در معرض ديد همگان قرار نمي دهد) و به همين دليل پادشاه خشمگين با صحبت کردن با مشاورانش به اين نتيجه ميرسد که ملکه وشتي را برکنار کرده و زن ديگري را جانشينش کند و  به همين علت  در ميان زنان زيبا روي ايراني و از میا اسرای يهودی دختري به نام " استر".  جانشين وشتي مي شود. (استر تا قبل از آمدن به قصر نزد پسرعمويش مردخاي زندگي مي کرد ). در همين بين استر و مردخاي با کمک هم هامان وزير پادشاه رو برکنار کرده  و دستور قتل وي را خشايارشاه صادر مي کند و مردخاي جاي وي را مي گيرد. استر و مردخاي هم پادشاه دستور قتل دشمناي يهود رو در 3 روز مي گيرند و در اين سه روز 70 هزار ايراني قتل عام مي شوند!

    اين واقعه که در کتاب مقدس يهود نيز آمده  جنايت هولناکي است که  يهود هر سال آن را جشن ميگيرد  و با پوشيدن لباسهاي شخصيت هاي اين داستان اين جنايت را طي نسل ها زنده نگه مي دارد.

    حال شما قضاوت کنيد ، هولوکاست چسيت و کجاست ؟

     

    (جهت کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به کتاب "فرزندان استر " نوشته ي هومن سرشار مراجعه کنيد)

    http://mouood.org/content/view/877/43/

    http://amesteris1980.blogfa.com/post-20.aspx

    http://atm.parsiblog.com/Archive4118.htm

    http://sad-sal-tanhaei.blogfa.com/

    http://lalehashck.blogfa.com/post-15.aspx

    http://robot.freeforums.org/topic-t309.html

    http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=3705&page=4

    http://www.golshan.com/ketabkhaneh/baygani/baygani.html

    http://www.ibs.org/bibles/farsi/OT/17_esther.pdf

    http://www.anobanini.ir/index/fa/1386/03/post_66.php

    http://sarmastaaneh.persianblog.ir/

    .

     

    ضرب و شتم یك ایرانی در زندان فنلاند توسط پلیس

    ضرب و شتم یك ایرانی در زندان فنلاند توسط پلیس

    به گزارش سرویس اجتماعی سایت خبری قدس،یكی از ایرانیان در كشور اروپایی فنلاند به شكل وحشتناكی مورد ضرب و شتم پلیس فنلاند قرار گرفته است.

    ضرب و شتم پلیس وحشی این كشور به شكلی است كه این مرد محترم الان توان كار و زندگی اجتماعی را ندارد و متاسفانه به شكل فزاینده ای روز به روز افسردگی و پریشانی اش افزایش می یابد.

     شرح ماجرا هنوز به صورت كامل ، پس از یكسال و دوماه كه از ماجرا می گذرد به صورت كامل،رسانه ای نشده ،‌و تنها در كشور فنلاند این مرد با گرفتن وكیل و اعتصاب چند روزه ای كه روبروی خانه رییس جمهور فنلاند داشته است توانسته صدایش را به مطبوعات این كشور برساند و تا به حال روزنامه «ایلتالهتی» این كشور اقدام به چاپ عكس های تكان دهنده این حادثه كرده است.

     اوج تكان دهندگی این ماجرا وقتی است كه فیلم تلخ و دلخراش پنج دقیقه ای این جنایت و صحنه ضرب و شتم وحشیانه این ایرانی بینوا و شریف را ببنیم.

    این فیلم ،‌فیلم دوربین مداربسته سلول زندان پلیسی است كه این مرد در آن به شكل غیر قانونی و بی دلیل نگاهداری می شود و چیزی از شكنجه های ابوغریب و كتك كاری سیاهپوستان توسط پلیس های نژاد پرست امریكایی كم ندارد. من با صحبت مستقیمی كه با این ایرانی شریف داشتم به جزییات دردناك این واقعه بیشتر پی بردم.
    ماجرا متاسفانه بسیار احمقانه، بی دلیل و بر پایه مسایل نژادی شكل گرفته است .

    پورك بعد از اینكه از كارش به سمت خانه برمی گشته در خیابان می بیند كه ماشینی به سرعت و بدون توجه حضوراو به سمتش می آید . پورك دست تكان می دهد كه راننده آهسته تر حركت كند چاره ای نمی بنید و خودش را از جلوی ماشین كنار می اندازد ،‌پایش به ماشین می خورد. راننده فنلاندی از ماشین پایین می آید و شروع به فحاشی می كند كه" ای فلان فلان شده مادرت، كثافت مهاجرمگر نمی بینی كه من دارم رد می شوم" و حمله می كند به سمت پورك و به شدت او را ضرب و شتم می كند به شكلی كه ایرانی غرق خون می شود .
    ایرانی هم كه توان دفاع و مقابله بدنی نداشته ، ناچارا و از سر استیصال شست دست مرد غول پیكر فنلاندی را گاز می گیرد و دست مرد خونی می شود .

     در همین حین پلیس هلسینكی می رسد . فنلاندی شروع به اعتراض می كند كه:" ببینید این مهاجر انگشت مرا گاز گرفته و ماشینم را خراب كرده و تقصیر شما ست كه این ها را ول كرده اید توی خیابان "،‌پلیس از دست مرد و ماشین او عكس می گیرد و مرد را روانه خانه می كند و رسول پورك را به اداره پلیس می برد.

    در آنجا می خواهند كه از او عكس بگیرند ،‌كه با ممانعت ایرانی محترم روبرو می شود و می گوید كه «من كه جرمی نداشته ام كه مرا آوردید اینجا ، دلیلش را بگویید و حالا می خواهید تشكیل پرونده بدهید و برای من سوابق ایجاد كنید. من اجازه نمی دهم از من عكس بگیرید».

     این ممانعت پورك با اصرار و ابرام و فحاشی توهینی و نژادی و مذهبی پلیس روبرو می شود كه ماجرای ضرب و شتم شدید مرد كه در فیلم موجود است از اینجا آغاز می شود.

     در زیر مشت و لگد وحشیانه سه پلیس فنلاندی و ضربات مهلك باتوم،‌مرد نیمه جان كلمه« الله» را به زبان می آورد و یاری می طلبد از خداوند كه همین باعث خشم و عصبانت بیشتر پلیس نژادپرست می شود . در فیلم هم كه مشخص است دوبار به شكل فجیعی كه منجر به نیمه جان شدن مرد می شود او را می كوبند و مثل گرگی كه به جان بره ای بی دفاع افتاده او را لت و پار می كنند.

    شدت جراحات به گونه ای بوده كه او را به بیمارستان می برند و در بیمارستان هم پزشكان و پرستاران طبق گفته خود این مرد ایرانی مورد بی مهری و آزار و اذیت شان واقع می شود چرا كه فكر می كردند او دست به جنایت بزرگی زده است كه این چنین به شكل بی سابقه ای مورد حمله پلیس قرار گرفته است. .شدت جراحات بسیار بالا بوده و كار از یك كتك كاری معمول رد است.‌استخوان جمجمه شكسته و حركت كرده به شكل ی كه مرد هم اكنون دچار سردردهای شدید و حملات عصبی است،‌دو دنده از قفسه سینه به شدت شكسته ،‌خونریزی شدیدی داخلی ،‌كوفتگی شدید از عواقب این اقدام وحشیانه و نژاد پرستانه پلیس فنلاند است.

    این ایرانی مرد بسیارمحترمی است ،‌دارای سه پاسپورت ایرانی،‌امریكایی و فنلاندی است و مدت زیادی رابه شكل آبرومندانه ای در غرب زیسته ای است . نامبرده در حین تحصیل در رشته هتلداری در فنلاند این اتفاق برایش روی می دهد . یك شهروند معمولی است و جزو هیچ دسته و گروه و حزبی هم نیست.
     
    با توانایی رسانه ای كه دارید ،امیدوارم كه بتوانید در انعكاس این ظلمی كه به این مرد هموطن و شریف و مسلمان شده ،‌اقدام بفرمایید همانگونه كه برای آن دانشجوی ایرانی كه مورد ضرب و شتم پلیس آمریكا واقع شد و در انعكاس خوب آن اقدام فرمودید و نتیجه بدی هم گرفته نشد. اما خود ملاحظه می فرمایید كه عمق فاجعه این ماجرا كه بر رسول پورك گذشته شدید تر و وحشتناك تر است و جا دارد كه كار رسانه قوی تری روی آن انجام شود. خوشبختانه تمامی اسناد هم موجود است . چه سندی بالاتر از فیلم ویدئوی دوربین مدار بسته زندان پلیس؟